🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 خاننشین احمدزایی کلات تا ورود انگلیسیان (۱۶۶۶ - ۱۸۳۹)
🔹 در این دوره، بخش شرقی بلوچستان ظاهراً تجارت پر رونقتری داشته است. گفته شده است که لس بلا دارای سیصد خانه بوده که یک سوم آنها متعلق به هندوها بوده است. وَد شهرک کوچکی در جهلاوان بوده است مشتمل بر دو گروه خانههای گلی در فاصله حدود صدمتری یکدیگر که پنجاه خانهٔ گروه غربی را عمدتاً بازرگانان هندو در اختیار داشتهاند، و مسلمانان از جمله عیسی و ولی محمد، سرداران ایل منگل، در ۲۵ تا ۳۰ خانه در شرق میزیستهاند. نَل، مرکز ایل بیزنجو تقریباً به همین وسعت ولی دارای قلعهای بوده است. خزدار دارای قلعهای ویران و چندین دهکده، هر یک متشکل از دو تا سه خانه، بر روی هم شاید شصت خانه بوده که در سه تای آنها هندوها سکونت داشتهاند. خود کلات حدود هشتصد خانه داشته که در بسیاری از آنها هندوها میزیستهاند. کمی بیرون از شهر، دو آبادی وجود داشته که افراد ایل بابی افغانی که در تبعید بودهاند در آنجا میزیستهاند.
🔹 در اوایل قرن سیزدهم / نوزدهم، انگلیسیان هند، به سبب نگرانی از مرز شمال غربی خود، به این ناحیه توجه بیشتری کردند. کاپیتان گرانت نخستین انگلیسی بود که در ۱۲۲۴ / ۱۸۰۹، برای بررسی امکان ورود لشکری اروپایی از آن سمت، حرکت کرد. کاپیتان سیتون، نمایندهٔ انگلیس مقیم مسقط، به او اطلاع داد که منطقه غیرمسکونی است. گوادر، بندری که گرانت در آن پا به خشکی نهاد، به میر سوبان، یکی از سرکردگان جدگال تعلق داشت که قدرتمندترین حاکم در سراسر مکران بود. او در نِگور، با میر سوبان دیدار کرد و از او پذیرایی شایانی شد. در اسفندماه به قصرقند رسید که حاکم آن، شیخ سمندر، مستقلاً بر آن حکومت میکرد. در آنجا منتظر محمد خان حاکم گِه (نیکشهر کنونی) شد، چون قرار بود که با حمایت او به منطقه داخل شود. از نظر قدرت محلی، تنها کچ به گِه برتری داشت. از گِه به بمپور رفت. حاکم بمپور قابل اعتماد نبود و گرانت به قصرقند و گِه و چابهار بازگشت و از آنجا، در امتداد ساحل، به جاسک و بندرعباس رفت. به گزارش گرانت، سفر او تنها به سبب معرفی نامههایی ممکن شد که نماینده انگلیس مقیم مسقط خطاب به میرسوبان به او داده بود. داد و ستد میان مسقط و چابهار قابل توجه بود، و گرانت حوالههایی نیز از مسقط با خود آورده بود. او در لباس اروپایی سفر میکرد و همگان را «مبادی آدابتر و مهماننوازتر از آنچه معرفی شده بودند» مییافت
#تاریخ #معاصر
💠 @balochs_history
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 خاننشین احمدزایی کلات تا ورود انگلیسیان (۱۶۶۶ - ۱۸۳۹)
🔹 در این دوره، بخش شرقی بلوچستان ظاهراً تجارت پر رونقتری داشته است. گفته شده است که لس بلا دارای سیصد خانه بوده که یک سوم آنها متعلق به هندوها بوده است. وَد شهرک کوچکی در جهلاوان بوده است مشتمل بر دو گروه خانههای گلی در فاصله حدود صدمتری یکدیگر که پنجاه خانهٔ گروه غربی را عمدتاً بازرگانان هندو در اختیار داشتهاند، و مسلمانان از جمله عیسی و ولی محمد، سرداران ایل منگل، در ۲۵ تا ۳۰ خانه در شرق میزیستهاند. نَل، مرکز ایل بیزنجو تقریباً به همین وسعت ولی دارای قلعهای بوده است. خزدار دارای قلعهای ویران و چندین دهکده، هر یک متشکل از دو تا سه خانه، بر روی هم شاید شصت خانه بوده که در سه تای آنها هندوها سکونت داشتهاند. خود کلات حدود هشتصد خانه داشته که در بسیاری از آنها هندوها میزیستهاند. کمی بیرون از شهر، دو آبادی وجود داشته که افراد ایل بابی افغانی که در تبعید بودهاند در آنجا میزیستهاند.
🔹 در اوایل قرن سیزدهم / نوزدهم، انگلیسیان هند، به سبب نگرانی از مرز شمال غربی خود، به این ناحیه توجه بیشتری کردند. کاپیتان گرانت نخستین انگلیسی بود که در ۱۲۲۴ / ۱۸۰۹، برای بررسی امکان ورود لشکری اروپایی از آن سمت، حرکت کرد. کاپیتان سیتون، نمایندهٔ انگلیس مقیم مسقط، به او اطلاع داد که منطقه غیرمسکونی است. گوادر، بندری که گرانت در آن پا به خشکی نهاد، به میر سوبان، یکی از سرکردگان جدگال تعلق داشت که قدرتمندترین حاکم در سراسر مکران بود. او در نِگور، با میر سوبان دیدار کرد و از او پذیرایی شایانی شد. در اسفندماه به قصرقند رسید که حاکم آن، شیخ سمندر، مستقلاً بر آن حکومت میکرد. در آنجا منتظر محمد خان حاکم گِه (نیکشهر کنونی) شد، چون قرار بود که با حمایت او به منطقه داخل شود. از نظر قدرت محلی، تنها کچ به گِه برتری داشت. از گِه به بمپور رفت. حاکم بمپور قابل اعتماد نبود و گرانت به قصرقند و گِه و چابهار بازگشت و از آنجا، در امتداد ساحل، به جاسک و بندرعباس رفت. به گزارش گرانت، سفر او تنها به سبب معرفی نامههایی ممکن شد که نماینده انگلیس مقیم مسقط خطاب به میرسوبان به او داده بود. داد و ستد میان مسقط و چابهار قابل توجه بود، و گرانت حوالههایی نیز از مسقط با خود آورده بود. او در لباس اروپایی سفر میکرد و همگان را «مبادی آدابتر و مهماننوازتر از آنچه معرفی شده بودند» مییافت
#تاریخ #معاصر
💠 @balochs_history