الگویی مشترک در همه افراد ناموفق:
بیش از حد فکر میکنند و کم کاری میکنند.
در ادامه یک روش علمی برای فرار از زندان سرد و تاریک تفکر بیش از حد (overthink):
"انرژی جایی میرود که توجه جریان مییابد"
انرژی شما زمانی گیر میکند که تمام توجه شما به افکاری که در سر شما هستند معطوف میشود.
این یک مارپیچ رو به پایین ایجاد میکند.
توجه خود را به جای دیگری جلب کنید تا از گرداب فرار کنید.
1. فرا آگاهی را توسعه دهید
(توانایی شما برای توجه به زمانی که بیش از حد فکر میکنید).
درک کنید که شما تحت کنترل افکارتان نیستید. شما متفکر هستید
حدود 20 دقیقه در روز مدیتیشن کنید
و هر زمان که به فکر بیش از حد فرو رفتید، تمرکزتان را به تنفستان جلب کنید.
2. گرههای انرژی را باز کنید
افراط اندیشی محصول جانبی آسیب های پردازش نشده و احساسات منفی است.
مثل زمانی است که کتری چای شما به جوش میآید و بخار جمع میشود تا زمانی که سوت بزند.
انرژی که پایین بیاید، ذهن شما را فاسد میکند. برای بهبودی، باید انرژی زیاد را احساس کنید.
3. افراط اندیشی ناشی از عدم تصمیم گیری است
ما از رنج انتخاب های اشتباه میترسیم.
و بدتر از آن، ما از پشیمانی میترسیم.
اما زمانی که فهمیدید هر تصمیمی عواقبی دارد، میتوانید با اطمینان انتخاب کنید.
مسیری را انتخاب کنید که با ارزشهای شما همسو باشد و به عقب نگاه نکنید.
4. شما مشکل فکری ندارید، مشکل عمل دارید
افراد بدبخت سعی میکنند درباره مشکلاتی که فقط با عمل حل میشوند، فکر کنند.
اقدام را حالت پیش فرض خود قرار دهید.
(این نکته به تنهایی زندگی تان را نجات میدهد)
5. افراط اندیشی نقطه مقابل تمرکز است
افراط اندیشی = آگاهی پراکنده
تمرکز = هوشیاری تک نقطهای
اگر به خودتان اجازه دهید که با رسانههای اجتماعی، پیامها، ایمیلها، تماسها و رسانههای ارزان قیمت حواس شما پرت شود شما در حال آموزش ذهن خود هستید که هرج و مرج باشد.
اگر بتوانید کنترل ذهن خود را به دست بگیرید
به 1 درصد برتر ملحق شدهاید.
جایی که توجه شما میرود، قدرت شکل میگیرد.
آیا میخواهید آن را به سیاستمداران و اکانتهای ناشناس شبکه های اجتماعی بدهید که از وجود شما خبر ندارند؟
یا میخواهید از آن برای تحقق رویاهای خود استفاده کنید؟
6. حلقههای فکر مزاحم را از بین ببرید
حلقه زدن = پرش بین 2 یا 3 فکر تاریک
اکثر مردم سعی میکنند راه خود را از یک حلقه فکری خارج کنند.
تفکر فقط حلقههای فکری ایجاد میکند. نوشتن آنها را میشکند.
یک دفترچه یادداشت بردارید و مغز و افکارتان را روی آن بنویسید
هر چه بیشتر روی کاغذ بنویسید، داستانهای بیشتری از فکرتان را متوجه خواهید شد.
این داستانها را از واقعیتها جدا کنید.
بیشتر داستانهایی که برای خود تعریف میکنید بر اساس احساسات است؛
آنها توسط ذهن شما ساخته شدهاند تا احساسات شما را تأیید کنند.
هنگامی که داستان بر روی کاغذ است، متوجه میشوید که همیشه درست نیست.
نوشتن به هرج و مرج ذهن شما، نظم میبخشد.
و ممکن است به شما کمک کند تا به دیگران نظم دهید.
در دفترچه یادداشت خود بنویسید تا ذهن خود را آزاد کنید.
در شبکههای اجتماعی بنویسید تا دنیا را آزاد کنید.
📚
@bakelasbashim