و کار ما آدمها شاید همین است که بین صفا و مروه تمام عمر بدویم. همان صفا که گفتهاند محل فرود آدم به زمین و همان مروه که محل فرود حواست. همان صفا و مروهای که شاید نماد تمام تناقضاتی است که در دوگانههای جهان به ودیعه گذاشته شده. و انگار بیسبب نیست که این دویدن را سعی نامیدهاند، که یعنی تلاش و تقلایی تکراری، بیمقصد و پایانناپذیر و البته در میان همه این تقلاها رخداد شگفتانگیزی که زندگی میخوانیمش، آنچه در میان همه این دویدنهای بیمقصد رخ میدهد، جایی در میان این سعی تمام نشدنی، این جستجوی پایان نیافتی برای رساندن جرعه آبی به اسماعیلی، یافتن معنایی پایدار برای اکنون و آینده ، روایتی باورکردنی برای جهان ما هاجران و مهاجران این جهان، مایی که هرگز نخواهیم دانست از کدام بهشت نخستین گریختهایم که قرنهاست راه بازگشتمان را پیدا نمیکنیم….