دل به دریا زدهام، راه جنون پیدا شد
سایهای در دل این آینهها پیدا شد
رفتم از خویش، که در خویش نمانم دیگر
سایهای رفت و شبی در تهِ شب گمرا شد
چشم بر راه تو بودم که بیایی اما
باد، پیغام تو را برد و به دریا جا شد
گفتم از عشق بگویم به سپیدیِ سحر
ماه خندید و به آیینهی شب رسوا شد
دل ز دستم نرود گر تو بمانی با من
با تو بودن نفسِ روشنیِ دنیا شد
.
آمــس
🌬️@ames_poems54
سایهای در دل این آینهها پیدا شد
رفتم از خویش، که در خویش نمانم دیگر
سایهای رفت و شبی در تهِ شب گمرا شد
چشم بر راه تو بودم که بیایی اما
باد، پیغام تو را برد و به دریا جا شد
گفتم از عشق بگویم به سپیدیِ سحر
ماه خندید و به آیینهی شب رسوا شد
دل ز دستم نرود گر تو بمانی با من
با تو بودن نفسِ روشنیِ دنیا شد
.
آمــس
🌬️@ames_poems54