در این شبِ دوری،
ماه را صدا زدم،
گفتم به او : از پنجرهی تو بگذرد،
بر شانههایت بتابد،
و آرام در گوش هایت زمزمه کند
که هنوز در چشمهای من میدرخشی
باد را نوشتم،
سپردم عطرِ نامت را،
تا بر گونههایت بوسه زند،
تا وقتی از خواب برمیخیزی،
بدانی که دلم در حوالی تو میتپد.
جانا،
اگر جهان میان ما دیوار شود،
من از نامت پلی خواهم ساخت،
و به رؤیای گرفتن دستانت خواهم رسید.
.
آمــس
🌬️@ames_poems54
ماه را صدا زدم،
گفتم به او : از پنجرهی تو بگذرد،
بر شانههایت بتابد،
و آرام در گوش هایت زمزمه کند
که هنوز در چشمهای من میدرخشی
باد را نوشتم،
سپردم عطرِ نامت را،
تا بر گونههایت بوسه زند،
تا وقتی از خواب برمیخیزی،
بدانی که دلم در حوالی تو میتپد.
جانا،
اگر جهان میان ما دیوار شود،
من از نامت پلی خواهم ساخت،
و به رؤیای گرفتن دستانت خواهم رسید.
.
آمــس
🌬️@ames_poems54