نگاهی به وقایع نوروز ۱۴۰۴ از زاویهی فرهنگ مداراگرایانه مردم تورک اورمیه (٢/٣)
✍ نادر تیموری
فرهنگ متعالی اهالی تورک اورمیه
هر تورک اهل اورمیه مطمئناً دهها بار با افرادی مختلف از اقصاء نقاط ایران برخورد داشته که به محض اینکه از اورمیهای بودنش آگاه شدهاند، رفتاری محبتآمیز و بسیار صمیمی در پیش گرفتهاند و جملاتی در وصف شهر اورمیه و اهالی مهربان آن صرف کردهاند. در حقیقت هر شخصی که یک بار پایش به اورمیه رسیده و چندین روز در این شهر مهمان شده باشد، تا آخر عمر خود نمیتواند مهر و صفا، خوبی و مهربانی، مهمان نوازی و رفتار مداراگرایانه تورکهای اورمیه را فراموش کند. این رفتار آکنده از مداراگرایی مبتنی بر تلرانس و تساهل اهالی اورمیه را اقلیتهای آشوری، ارمنی، یهودی و باصطلاح کرد نیز با پوست و استخوان درک نمودهاند و در واقع یکی از دلایل مهاجرتپذیر بودن اورمیه، همین فرهنگ والای مردمان آن است. در اورمیه نمیتوان فردی را یافت نماید که ادعا نماید من به علت داشتن دین، مذهب یا قومیت متفاوت، در معرض رفتار تبعیضآمیز تورکها قرار داشتهام و یا احساس دیگری و بیگانهبودن نموده و خود را تحت فشار احساس کردهام. احساسی که تجربه کردن آن حتی در دنیای مدرن در مهدهای دموکراسی جهان مانند آلمان، فرانسه، انگلیس و... هم بعید بنظر میرسد. یعنی اورمیه از این نظر نه تنها در ایران و خاورمیانه، بلکه در کل دنیا بینظیر است. برای روشنتر شدن موضوع چند مثال ساده میآورم که نیازی هم برای اثبات آن نیست و هرکس چرخی در اورمیه زده باشد، مطمئناً شاهد این موارد بوده است:
۱. در عروسیهای تورکهای اورمیه علاوه بر اینکه موسیقی و رقص تورکی اجرا میشود، جهت احترام به مهمانان و در صورت درخواست آنان موسیقی فارسی و کردی هم توسط گروههای موسیقی تورک اجرا میگردد. حال اینکه در عروسیهای مربوط به کردها، اجرای موسیقی تورکی (منطقه آذربایجان که ساکن آن هستند) به هیچ وجه دیده نمیشود!
٢. صاحبان تورک شرکتها، کافهها، مغازهها، کارواشها و... افراد کرد بسیاری را به کار میگیرند، بدون اینکه به ریشه قومی فرد مورد نظر حتی فکر نمایند. برعکس در رستورانها، کافهها، مغازهها و محلهای کاری که صاحب آن کرد باشد، شاهد آن نخواهیم بود که حتی یک کارگر تورک به کار گرفته شود!
٣. هرگز یک تورک اورمیه در انجام خریدهای خود از مغازهها به ریشه قومی صاحب آن دقت نمیکند، حال اینکه کردها در شرایط مساوی اگر دو مغازه که صاحبان آن یکی تورک و دیگری کرد باشد، حتماً از مغازه کرد خرید میکنند!
۴. اگر دادهها و منابع تاریخی را به کناری بنهیم، علیرغم اینکه نام تمامی محلههای اورمیه مانند نووگئچر (نام تحریف شده کنونی پنجراه)، یئدی دگیرمان، چالاباشی (چارباش)، دوهچیلر، آلتمیش (۶۰) تنف، درهچایی، دوققوز پیلله و... تورکی است و حتی سنگ قبور هم گواهی میدهند که اورمیه یک شهر تورک است، از اهالی این شهر رفتار و گفتاری که دل اقلیتهای تازه به دوران رسیده را خدشهدار کند، مشاهده نشده است. حال اینکه بسیار دیده میشود که نه تنها گروهها و تشکیلاتهای کردی با انتشار نقشه کردستان بزرگ که بخش اعظمی از سرزمین تورکها و آذربایجان غربی را شامل میشود، ادعای ارضی و مالکیت بر اورمیه و سایر مناطق تورک نشین را به زبان میآورند، بلکه در جمعهای دوستانه نیز کردها تحت تاثیر تبلیغات دروغین به همسایهها و دوستان تورک خود میگویند: اورمیه مال ماست و روزی شما را از این شهر بیرون خواهیم کرد. از حالا فکری به حال خود بکنید! دوستی تعریف میکرد در قائله سمیتقو، شخصی کرد که در قصبه قولنجی (واقع در 45 کیلومتری شمال اورمیه) در منزل یک تورک سالها به نوکری پرداخته بود، پس از پیوستن به افراد سمیتقو، همان خانه را تاراج میکند. صاحب خانه به وی گلایه میکند: تو دیگر چرا؟ نوکر اسبق و یغماگر جدید جواب میدهد: اگر من تاراج نکنم، فرد دیگری تاراج خواهد کرد، چه بهتر که من خانه شما را به تاراج ببرم!
البته اگر در میان تورکها هم به صورت منفرد (نه عمومی و مربوط به کل اهالی)، موردی برخلاف آنچه فوقاً اشاره شد، رؤیت شده باشد، در حقیقت یک رفتار عکسالعملی است که ناشی از زیاده خواهی و ادعاهای غیر دوستانه طرف مقابل بوده و قابل فهم و اغماض است. زیرا انسانها در شرایطی که خود را مورد حمله و تعرض احساس نمایند، مجبور به حفظ امنیت خود، خانواده و جامعهشان هستند و طبیعتاً ممکن است رفتاری از خود بروز دهند که در شرایط عادی و نرمال هرگز از خود نشان نمیدهند و جزو فرهنگشان نیست!
@TurkUygarligi
✍ نادر تیموری
فرهنگ متعالی اهالی تورک اورمیه
هر تورک اهل اورمیه مطمئناً دهها بار با افرادی مختلف از اقصاء نقاط ایران برخورد داشته که به محض اینکه از اورمیهای بودنش آگاه شدهاند، رفتاری محبتآمیز و بسیار صمیمی در پیش گرفتهاند و جملاتی در وصف شهر اورمیه و اهالی مهربان آن صرف کردهاند. در حقیقت هر شخصی که یک بار پایش به اورمیه رسیده و چندین روز در این شهر مهمان شده باشد، تا آخر عمر خود نمیتواند مهر و صفا، خوبی و مهربانی، مهمان نوازی و رفتار مداراگرایانه تورکهای اورمیه را فراموش کند. این رفتار آکنده از مداراگرایی مبتنی بر تلرانس و تساهل اهالی اورمیه را اقلیتهای آشوری، ارمنی، یهودی و باصطلاح کرد نیز با پوست و استخوان درک نمودهاند و در واقع یکی از دلایل مهاجرتپذیر بودن اورمیه، همین فرهنگ والای مردمان آن است. در اورمیه نمیتوان فردی را یافت نماید که ادعا نماید من به علت داشتن دین، مذهب یا قومیت متفاوت، در معرض رفتار تبعیضآمیز تورکها قرار داشتهام و یا احساس دیگری و بیگانهبودن نموده و خود را تحت فشار احساس کردهام. احساسی که تجربه کردن آن حتی در دنیای مدرن در مهدهای دموکراسی جهان مانند آلمان، فرانسه، انگلیس و... هم بعید بنظر میرسد. یعنی اورمیه از این نظر نه تنها در ایران و خاورمیانه، بلکه در کل دنیا بینظیر است. برای روشنتر شدن موضوع چند مثال ساده میآورم که نیازی هم برای اثبات آن نیست و هرکس چرخی در اورمیه زده باشد، مطمئناً شاهد این موارد بوده است:
۱. در عروسیهای تورکهای اورمیه علاوه بر اینکه موسیقی و رقص تورکی اجرا میشود، جهت احترام به مهمانان و در صورت درخواست آنان موسیقی فارسی و کردی هم توسط گروههای موسیقی تورک اجرا میگردد. حال اینکه در عروسیهای مربوط به کردها، اجرای موسیقی تورکی (منطقه آذربایجان که ساکن آن هستند) به هیچ وجه دیده نمیشود!
٢. صاحبان تورک شرکتها، کافهها، مغازهها، کارواشها و... افراد کرد بسیاری را به کار میگیرند، بدون اینکه به ریشه قومی فرد مورد نظر حتی فکر نمایند. برعکس در رستورانها، کافهها، مغازهها و محلهای کاری که صاحب آن کرد باشد، شاهد آن نخواهیم بود که حتی یک کارگر تورک به کار گرفته شود!
٣. هرگز یک تورک اورمیه در انجام خریدهای خود از مغازهها به ریشه قومی صاحب آن دقت نمیکند، حال اینکه کردها در شرایط مساوی اگر دو مغازه که صاحبان آن یکی تورک و دیگری کرد باشد، حتماً از مغازه کرد خرید میکنند!
۴. اگر دادهها و منابع تاریخی را به کناری بنهیم، علیرغم اینکه نام تمامی محلههای اورمیه مانند نووگئچر (نام تحریف شده کنونی پنجراه)، یئدی دگیرمان، چالاباشی (چارباش)، دوهچیلر، آلتمیش (۶۰) تنف، درهچایی، دوققوز پیلله و... تورکی است و حتی سنگ قبور هم گواهی میدهند که اورمیه یک شهر تورک است، از اهالی این شهر رفتار و گفتاری که دل اقلیتهای تازه به دوران رسیده را خدشهدار کند، مشاهده نشده است. حال اینکه بسیار دیده میشود که نه تنها گروهها و تشکیلاتهای کردی با انتشار نقشه کردستان بزرگ که بخش اعظمی از سرزمین تورکها و آذربایجان غربی را شامل میشود، ادعای ارضی و مالکیت بر اورمیه و سایر مناطق تورک نشین را به زبان میآورند، بلکه در جمعهای دوستانه نیز کردها تحت تاثیر تبلیغات دروغین به همسایهها و دوستان تورک خود میگویند: اورمیه مال ماست و روزی شما را از این شهر بیرون خواهیم کرد. از حالا فکری به حال خود بکنید! دوستی تعریف میکرد در قائله سمیتقو، شخصی کرد که در قصبه قولنجی (واقع در 45 کیلومتری شمال اورمیه) در منزل یک تورک سالها به نوکری پرداخته بود، پس از پیوستن به افراد سمیتقو، همان خانه را تاراج میکند. صاحب خانه به وی گلایه میکند: تو دیگر چرا؟ نوکر اسبق و یغماگر جدید جواب میدهد: اگر من تاراج نکنم، فرد دیگری تاراج خواهد کرد، چه بهتر که من خانه شما را به تاراج ببرم!
البته اگر در میان تورکها هم به صورت منفرد (نه عمومی و مربوط به کل اهالی)، موردی برخلاف آنچه فوقاً اشاره شد، رؤیت شده باشد، در حقیقت یک رفتار عکسالعملی است که ناشی از زیاده خواهی و ادعاهای غیر دوستانه طرف مقابل بوده و قابل فهم و اغماض است. زیرا انسانها در شرایطی که خود را مورد حمله و تعرض احساس نمایند، مجبور به حفظ امنیت خود، خانواده و جامعهشان هستند و طبیعتاً ممکن است رفتاری از خود بروز دهند که در شرایط عادی و نرمال هرگز از خود نشان نمیدهند و جزو فرهنگشان نیست!
@TurkUygarligi