یادته همیشه یه آهنگ بود که وقتی میشنیدیم، انگار همه چیز دوباره به هم میریخت؟ یا همون عکسی که هیچوقت از ذهنم پاک نمیشه؟ حتی حالا که مدتها ازش گذشته، وقتی به اون لحظهها فکر میکنم، بدنم یخ میزنه. انگار هنوز توی همون فضا گیر کردم، توی همون حس.
هیچوقت نمیفهمم چرا اینقدر با همه چیزمون موندیم. یه عکس، یه آهنگ، یه خاطره که توی دل شب مثل یه کابوس میاد و تمام وجودت رو به لرزه میاندازه. هر وقت فکر میکنم تموم شده، میبینم که هنوز چیزی از اون روزها باهامه.
شاید فکر کنی زمان همه چیز رو میمیرونه. ولی نه، یه چیزایی هست که هیچوقت نمیمیره. اسمش، صدای حرفاش، یا حتی بوی عطرش. هیچوقت فراموش نمیکنم که اون کی بود. حتی اگر مدتها گذشته باشه و دیگه نباشه، اون هنوز یه جایی توی من باقی میمونه.
هیچوقت نمیفهمم چرا اینقدر با همه چیزمون موندیم. یه عکس، یه آهنگ، یه خاطره که توی دل شب مثل یه کابوس میاد و تمام وجودت رو به لرزه میاندازه. هر وقت فکر میکنم تموم شده، میبینم که هنوز چیزی از اون روزها باهامه.
شاید فکر کنی زمان همه چیز رو میمیرونه. ولی نه، یه چیزایی هست که هیچوقت نمیمیره. اسمش، صدای حرفاش، یا حتی بوی عطرش. هیچوقت فراموش نمیکنم که اون کی بود. حتی اگر مدتها گذشته باشه و دیگه نباشه، اون هنوز یه جایی توی من باقی میمونه.