...مثل همان شعر کوتاه و عمیقی که «احمد شاملو» از «مارگوت بیگل» ترجمه کرده است:
ما یا از «تنهایی» میگریزیم یا به «آن» میگریزیم. اما آن را «انتخاب» نمیکنیم. جستوجویش نمیکنیم تا او را، هم «تحمل» کنیم و هم با او و در او «تأمل» کنیم و یادش بگیریم.
تنهاییها هم مثل تمام موقعیتهای دیگر
زندهگی، یک «فرصت» است. فرصتی برای دیدن، آموزش، فراگیری، شناسایی و کشف و قدمهای تازه برداشتن. فرصتی برای تجدید
حیات و ترمیم.
«از تنهایی مگریز، به تنهایی مگریز، گهگاه آن را بجوی و تحمل کن، و به آرامش خاطر مجالی ده.»
ما یا از «تنهایی» میگریزیم یا به «آن» میگریزیم. اما آن را «انتخاب» نمیکنیم. جستوجویش نمیکنیم تا او را، هم «تحمل» کنیم و هم با او و در او «تأمل» کنیم و یادش بگیریم.
تنهاییها هم مثل تمام موقعیتهای دیگر
زندهگی، یک «فرصت» است. فرصتی برای دیدن، آموزش، فراگیری، شناسایی و کشف و قدمهای تازه برداشتن. فرصتی برای تجدید
حیات و ترمیم.
#زری_نعیمی
#پراکندهخوانی