💵 حکمرانی پونزی
↔️ تحلیل یک پارادوکس به مثابه ریشه اصلی توسعه نیافتگی ایران
✍️ مرتضی درخشان
پژوهشگر پویش فکری توسعه
@pooyeshfekri
❗️«این صورت سرخ، نشانه سرزندگی نیست، نشانههای سیلیهای پیاپی و پنهان است!»
🔸 اخیرا کتاب توسعه ۱۴۰۲ منتشر شد و بر اساس یافتههای این کتاب، «توسعه فردی» بهترین منظر توسعه در ایران است و در دامنه «امکانات اولیه زندگی» وضعیت ایران در بالای کشورهای در آستانه توسعه قرار دارد که وضعیت نسبتاً خوبی به حساب میآید.
🔸 این نکته باعث میشود که ظاهر زیبای توسعه فردی و دسترسیهای افراد به امکانات اولیه زندگی مانند آب و انرژی و … یا امید به زندگی نسبتاً بالای ایرانیان، باعث تصور غلط و شاید توهم در رابطه با وضعیت کلی توسعه ایران شود.
🔸 هرچند اخیراً نشانههایی روشن شده است که به نظر میرسد این دسترسیها نیز در خطر قرار دارند، اما واقعیت این است که در حال حاضر به نسبت سایر کشورهای جهان توانستهاند، وضعیت قابل قبولی برای توسعه فردی ایران ارائه دهند.
🔸 اما سؤال مهم این است که چگونه ممکن است در کشوری که از نظر اقتصادی و اجتماعی و زیستمحیطی در لیگ دسته چهارم قرار گرفته است و در منظر سیاسی به مراتب وضع نابسامانتری دارد و در لیگ دسته پنجم بازی میکند، شاخصهای فردی توسعه در آن بالاتر از سایر منظرها باشد؟
🔸 چگونه است که امتیاز ما در تمام چهار منظر توسعه از پنج منظر، بسیار پایینتر از میانگین جهانی است و فقط در توسعه فردی تقریباً در میانه جهان ایستادهایم؟
🔸 جالب است بدانید، کشورهایی توانستهاند توسعهیافته شوند که شاخص ترکیبی توسعه و شاخص توسعه فردیشان در یک دسته قرار دارند؛ مثلاً استرالیا از منظر شاخص ترکیبی توسعه و همچنین شاخص توسعه فردیاش در لیگ دسته یک است. اما شاید بگویید که کشورهای نفتی وضع متفاوتی دارند.
🔸 در هیچ کشور نفتی دیگری (غیر از لیبی)، اختلاف بین شاخص ترکیبی توسعه (بدون توسعه فردی) و شاخص توسعه فردی به اندازه ایران نیست.
🔸 اگر در کل جهان اختلاف بین این دو شاخص را محاسبه کنیم، ایران پس از سوریه و لیبی، سومین کشور جهان است که شاخص توسعه فردی آن ۲۵ نمره بالاتر از شاخص ترکیبی توسعه است؛ به زبان ساده، ایران از نظر عدم توازن توسعه فردی با بقیه ابعاد توسعه، سومین کشور جهان است!
🔸 بهطور میانگین در جهان، شاخص توسعه فردی ۹ نمره بالاتر از شاخص ترکیبی توسعه است و هر دو کشور لیبی و سوریه در دسته پنجم کشورها یعنی در توسعه وضعیت هشدار قرار گرفتهاند.
🔸 اختلاف بین شاخص ترکیبی توسعه (در چهار منظر) و شاخص توسعه فردی در کشورهای دو دسته اول یعنی توسعهیافته و پیشرو در توسعه، کمتر از ۱۵ است.
🔸 بنابر این، شدت عدم توازن بین شاخص توسعه فردی و بقیه منظرها در ایران، صرف نظر از لیبی و سوریه، از همه کشورهای دیگر جهان بیشتر است. حال چه توضیحی میتوان برای این پدیده داشت؟ این چه پارادوکسی است که در ایران به وجود آمده است؟
🔸 شاید بازی یا برنامه پونزی را در علم اقتصاد شنیده باشید. فردی که از یک بانک وامی گرفته است، به سراغ بانک دیگر میرود و وام بزرگتری میگیرد و با بخشی از آن، وام قبلی را تسویه میکند و با بخش دیگر امورات زندگی را میگذراند و همین مسیر را برای بانک سوم و چهارم و … ادامه میدهد.
🔸 در ظاهر امر، او فردی است بسیار ثروتمند که همه وامهای خود را دقیقاً سر وقت تسویه میکند و هیچ شکایتی از او وجود ندارد. ظاهر همه چیز خوب است، اما در باطن، او میداند که این بازی تا همیشه نمیتواند ادامه یابد و روزی خواهد رسید که بدهیهای انباشت شده گریبان آقای پونزی را خواهد گرفت.
🔸 اما هر چه زودتر این بدهی و ناکارآمدی آشکار شود، حجم انباشت شده بدهی آن کمتر خواهد بود و هر چقدر این بازی ادامه یابد، زمانی که بدهیها آشکار میشود، آقای پونزی در وضعیت بدتری از لحاظ مالی قرار خواهد داشت و بدهی سنگینتری دارد...
📃 ادامه یادداشت را اینجا بخوانید.
↔️ تحلیل یک پارادوکس به مثابه ریشه اصلی توسعه نیافتگی ایران
✍️ مرتضی درخشان
پژوهشگر پویش فکری توسعه
@pooyeshfekri
❗️«این صورت سرخ، نشانه سرزندگی نیست، نشانههای سیلیهای پیاپی و پنهان است!»
🔸 اخیرا کتاب توسعه ۱۴۰۲ منتشر شد و بر اساس یافتههای این کتاب، «توسعه فردی» بهترین منظر توسعه در ایران است و در دامنه «امکانات اولیه زندگی» وضعیت ایران در بالای کشورهای در آستانه توسعه قرار دارد که وضعیت نسبتاً خوبی به حساب میآید.
🔸 این نکته باعث میشود که ظاهر زیبای توسعه فردی و دسترسیهای افراد به امکانات اولیه زندگی مانند آب و انرژی و … یا امید به زندگی نسبتاً بالای ایرانیان، باعث تصور غلط و شاید توهم در رابطه با وضعیت کلی توسعه ایران شود.
🔸 هرچند اخیراً نشانههایی روشن شده است که به نظر میرسد این دسترسیها نیز در خطر قرار دارند، اما واقعیت این است که در حال حاضر به نسبت سایر کشورهای جهان توانستهاند، وضعیت قابل قبولی برای توسعه فردی ایران ارائه دهند.
🔸 اما سؤال مهم این است که چگونه ممکن است در کشوری که از نظر اقتصادی و اجتماعی و زیستمحیطی در لیگ دسته چهارم قرار گرفته است و در منظر سیاسی به مراتب وضع نابسامانتری دارد و در لیگ دسته پنجم بازی میکند، شاخصهای فردی توسعه در آن بالاتر از سایر منظرها باشد؟
🔸 چگونه است که امتیاز ما در تمام چهار منظر توسعه از پنج منظر، بسیار پایینتر از میانگین جهانی است و فقط در توسعه فردی تقریباً در میانه جهان ایستادهایم؟
🔸 جالب است بدانید، کشورهایی توانستهاند توسعهیافته شوند که شاخص ترکیبی توسعه و شاخص توسعه فردیشان در یک دسته قرار دارند؛ مثلاً استرالیا از منظر شاخص ترکیبی توسعه و همچنین شاخص توسعه فردیاش در لیگ دسته یک است. اما شاید بگویید که کشورهای نفتی وضع متفاوتی دارند.
🔸 در هیچ کشور نفتی دیگری (غیر از لیبی)، اختلاف بین شاخص ترکیبی توسعه (بدون توسعه فردی) و شاخص توسعه فردی به اندازه ایران نیست.
🔸 اگر در کل جهان اختلاف بین این دو شاخص را محاسبه کنیم، ایران پس از سوریه و لیبی، سومین کشور جهان است که شاخص توسعه فردی آن ۲۵ نمره بالاتر از شاخص ترکیبی توسعه است؛ به زبان ساده، ایران از نظر عدم توازن توسعه فردی با بقیه ابعاد توسعه، سومین کشور جهان است!
🔸 بهطور میانگین در جهان، شاخص توسعه فردی ۹ نمره بالاتر از شاخص ترکیبی توسعه است و هر دو کشور لیبی و سوریه در دسته پنجم کشورها یعنی در توسعه وضعیت هشدار قرار گرفتهاند.
🔸 اختلاف بین شاخص ترکیبی توسعه (در چهار منظر) و شاخص توسعه فردی در کشورهای دو دسته اول یعنی توسعهیافته و پیشرو در توسعه، کمتر از ۱۵ است.
🔸 بنابر این، شدت عدم توازن بین شاخص توسعه فردی و بقیه منظرها در ایران، صرف نظر از لیبی و سوریه، از همه کشورهای دیگر جهان بیشتر است. حال چه توضیحی میتوان برای این پدیده داشت؟ این چه پارادوکسی است که در ایران به وجود آمده است؟
🔸 شاید بازی یا برنامه پونزی را در علم اقتصاد شنیده باشید. فردی که از یک بانک وامی گرفته است، به سراغ بانک دیگر میرود و وام بزرگتری میگیرد و با بخشی از آن، وام قبلی را تسویه میکند و با بخش دیگر امورات زندگی را میگذراند و همین مسیر را برای بانک سوم و چهارم و … ادامه میدهد.
🔸 در ظاهر امر، او فردی است بسیار ثروتمند که همه وامهای خود را دقیقاً سر وقت تسویه میکند و هیچ شکایتی از او وجود ندارد. ظاهر همه چیز خوب است، اما در باطن، او میداند که این بازی تا همیشه نمیتواند ادامه یابد و روزی خواهد رسید که بدهیهای انباشت شده گریبان آقای پونزی را خواهد گرفت.
🔸 اما هر چه زودتر این بدهی و ناکارآمدی آشکار شود، حجم انباشت شده بدهی آن کمتر خواهد بود و هر چقدر این بازی ادامه یابد، زمانی که بدهیها آشکار میشود، آقای پونزی در وضعیت بدتری از لحاظ مالی قرار خواهد داشت و بدهی سنگینتری دارد...
📃 ادامه یادداشت را اینجا بخوانید.