🗣 صدایی که باید زود شنیده شود
صداها را قبل از آنکه به فریاد و فریادها را قبل از آنکه به خشم تبدیل شوند باید شنید …
چراکه خشم دیگر شنیدنی نیست، دیدنی است. خشم، سیاست نمی فهمد، مسیر خیابان را می بیند.
✍️ دکتر عباس حاتمی
عضو هیئت موسس پویش فکری توسعه و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان
@pooyeshfekri
مقدمه:
🔹 در سال ۱۳۵۳ پژوهشی تحت عنوان “طرح آینده نگری” در ایران انجام شد که از اولین نظرسنجی هایی ملی بود که پیرامون شیوه نگرش ایرانیان صورت می گرفت.
🔹 نتایج این پژوهش به روشنی نشان می داد جریان دینی چگونه در زیر پوسته جامعه در حال رشد است. این جریان دینی بعدها به یکی از اصلی ترین نیروهای اجتماعی تبدیل شد که انقلاب سال ۵۷ را رقم زد.
🔹 نتایج این پژوهش که بعدها در کتابی تحت عنوان“ صدایی که شنیده نشد“ منتشر گردید حاوی این نکته کلیدی بود که چگونه آن زمان، نظام سیاسی وقت در مورد وجود چنین نگرش دینی در حال رشدی، بی تفاوت باقی ماند و صدای چنین جریانی را نشنید.
🔹 این یاداشت می خواهد نشان دهد که ظاهراً تاریخ دهه ۱۳۵۰ این بار به شکلی دیگر در اولین دهه قرن جدید تا حدی در حال تکرار شدن است. بخشی از تکرار این تاریخ را می توان در آخرین نتایج موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان(۱۴۰۲) دید که اخیراً بخشی از آن به صورت غیر رسمی منتشر شده است.
🔹 بر اساس نتایج این پیمایش حدود ۹۲ درصد از ایرانیان از وضع فعلی کشور ناراضی هستند.این پیمایش را می توان شبیه رفراندومی در مقیاس کوچک دید که به وضوح آشکار می سازد ساخت اجتماعی در ایران تا چه اندازه “تشنه تغییر” است.
🔹 به بیانی دیگر، این پیمایش رفراندومی غیر رسمی است که شاه بیت آن را می توان “بی تابی و تشنگی بالای” ساخت اجتماعی برای تغییر توصیف کرد. این پیمایش می گوید از هر ۱۰ نفر ایرانی حداقل ۹ نفر خواهان تغییر وضع فعلی است. نتیجه پیمایش به ما می گوید مساله اول ایران “تقاضای تغییر است”.
🔹 اشتباه نکینم اگر ۸۱.۹ پاسخگویان گرانی و تورم ، ۴۷.۹ درصد آنها بیکاری، ۲۶.۹ آنها اعتیاد ، ۱۳.۱ آنها فساد اقتصادی و اداری، ۱۲.۱ آنها مسکن و ۱۱.۹ آنها حجاب را به ترتیب مسائل اصلی ایران دانسته اند، ۹۲ درصد آنها خواهان تغییر در وضع موجود بوده اند.
🔹 به این معنا مساله اصلی ایران از نظر ساخت اجتماعی در درجه اول ” ضرورت تغییر“ است. آماری خیره کننده که نشان می دهد دیگ انتظار برای تغییر دیگر سرریز شده است.
🔹 صدای سرریز شدن” ضرورت تغییر“ از سوی ساخت اجتماعی بسیار رسا به گوش می رسد. خواست تغییر دیگر زیر پوسته جامعه جاری نیست، صدای آن دارد انسان را کر می کند.
کدام تغییر؟
🔹 اما ساخت اجتماعی در ایران کدام تغییر را بیشتر صدا می زند؟ نتایج پیمایش نشان می دهد از ۹ نفری که در ایران از وضع موجود ناراضی هستند ۶ نفر تغییر از طریق اصلاحات را قبول دارند.
🔹 در ادبیات سیاسی آنها عموماً حامیان اصلاحات از پایین یا بالا دانسته می شوند که تغییر را در درون ساختار موجود دنبال می کنند. در آن سو ۳ نفر از میان ۹ نفر، اصلاح در نظام سیاسی را ناممکن می بیند.
🔹 در ادبیات سیاسی با تسامح می توان آنها را در زمره حامیان بالقوه انقلاب نامید که از اصلاح نظام فعلی ناامید هستند. این تناسب حاوی یک نکته مهم است. اینکه وزن افرادی که هنوز باور دارند امکان اصلاح نظام سیاسی وجود دارد، دو برابر افرادی است که این امکان را فراهم نمی بینند.
🔹 عبارت ساده تر آن این است که وزن اجتماعی طرفداران تغییر از طریق اصلاحات در ایران دو برابر وزن اجتماعی طرفداران تغییر از طریق انقلاب است. این یعنی هنوز اصلاحات در ایران نسبت به انقلاب وزن و حمایت اجتماعی بیشتری دارد.
🔹 آیا پررنگ بودن درخواست “تغییر از طریق اصلاحات” برای یک نظام سیاسی نمی تواند یک فرصت باشد؟ تا حد زیادی این بستگی به نظام سیاسی دارد.
🔹 در واقع این نظام سیاسی است که می تواند این وضعیت را به یک فرصت و یا برعکس به یک تهدید تبدیل کند. به عبارتی دیگر کنشگری نظام سیاسی است که می تواند فرصت ساز یا تهدید سازباشد. به این معنا فرصتها و تهدید ها به همان میزان که “پیش “می آیند، به همان میزان “ساخته و سوخته” می شوند...
📃 متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید.
صداها را قبل از آنکه به فریاد و فریادها را قبل از آنکه به خشم تبدیل شوند باید شنید …
چراکه خشم دیگر شنیدنی نیست، دیدنی است. خشم، سیاست نمی فهمد، مسیر خیابان را می بیند.
✍️ دکتر عباس حاتمی
عضو هیئت موسس پویش فکری توسعه و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان
@pooyeshfekri
مقدمه:
🔹 در سال ۱۳۵۳ پژوهشی تحت عنوان “طرح آینده نگری” در ایران انجام شد که از اولین نظرسنجی هایی ملی بود که پیرامون شیوه نگرش ایرانیان صورت می گرفت.
🔹 نتایج این پژوهش به روشنی نشان می داد جریان دینی چگونه در زیر پوسته جامعه در حال رشد است. این جریان دینی بعدها به یکی از اصلی ترین نیروهای اجتماعی تبدیل شد که انقلاب سال ۵۷ را رقم زد.
🔹 نتایج این پژوهش که بعدها در کتابی تحت عنوان“ صدایی که شنیده نشد“ منتشر گردید حاوی این نکته کلیدی بود که چگونه آن زمان، نظام سیاسی وقت در مورد وجود چنین نگرش دینی در حال رشدی، بی تفاوت باقی ماند و صدای چنین جریانی را نشنید.
🔹 این یاداشت می خواهد نشان دهد که ظاهراً تاریخ دهه ۱۳۵۰ این بار به شکلی دیگر در اولین دهه قرن جدید تا حدی در حال تکرار شدن است. بخشی از تکرار این تاریخ را می توان در آخرین نتایج موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان(۱۴۰۲) دید که اخیراً بخشی از آن به صورت غیر رسمی منتشر شده است.
🔹 بر اساس نتایج این پیمایش حدود ۹۲ درصد از ایرانیان از وضع فعلی کشور ناراضی هستند.این پیمایش را می توان شبیه رفراندومی در مقیاس کوچک دید که به وضوح آشکار می سازد ساخت اجتماعی در ایران تا چه اندازه “تشنه تغییر” است.
🔹 به بیانی دیگر، این پیمایش رفراندومی غیر رسمی است که شاه بیت آن را می توان “بی تابی و تشنگی بالای” ساخت اجتماعی برای تغییر توصیف کرد. این پیمایش می گوید از هر ۱۰ نفر ایرانی حداقل ۹ نفر خواهان تغییر وضع فعلی است. نتیجه پیمایش به ما می گوید مساله اول ایران “تقاضای تغییر است”.
🔹 اشتباه نکینم اگر ۸۱.۹ پاسخگویان گرانی و تورم ، ۴۷.۹ درصد آنها بیکاری، ۲۶.۹ آنها اعتیاد ، ۱۳.۱ آنها فساد اقتصادی و اداری، ۱۲.۱ آنها مسکن و ۱۱.۹ آنها حجاب را به ترتیب مسائل اصلی ایران دانسته اند، ۹۲ درصد آنها خواهان تغییر در وضع موجود بوده اند.
🔹 به این معنا مساله اصلی ایران از نظر ساخت اجتماعی در درجه اول ” ضرورت تغییر“ است. آماری خیره کننده که نشان می دهد دیگ انتظار برای تغییر دیگر سرریز شده است.
🔹 صدای سرریز شدن” ضرورت تغییر“ از سوی ساخت اجتماعی بسیار رسا به گوش می رسد. خواست تغییر دیگر زیر پوسته جامعه جاری نیست، صدای آن دارد انسان را کر می کند.
کدام تغییر؟
🔹 اما ساخت اجتماعی در ایران کدام تغییر را بیشتر صدا می زند؟ نتایج پیمایش نشان می دهد از ۹ نفری که در ایران از وضع موجود ناراضی هستند ۶ نفر تغییر از طریق اصلاحات را قبول دارند.
🔹 در ادبیات سیاسی آنها عموماً حامیان اصلاحات از پایین یا بالا دانسته می شوند که تغییر را در درون ساختار موجود دنبال می کنند. در آن سو ۳ نفر از میان ۹ نفر، اصلاح در نظام سیاسی را ناممکن می بیند.
🔹 در ادبیات سیاسی با تسامح می توان آنها را در زمره حامیان بالقوه انقلاب نامید که از اصلاح نظام فعلی ناامید هستند. این تناسب حاوی یک نکته مهم است. اینکه وزن افرادی که هنوز باور دارند امکان اصلاح نظام سیاسی وجود دارد، دو برابر افرادی است که این امکان را فراهم نمی بینند.
🔹 عبارت ساده تر آن این است که وزن اجتماعی طرفداران تغییر از طریق اصلاحات در ایران دو برابر وزن اجتماعی طرفداران تغییر از طریق انقلاب است. این یعنی هنوز اصلاحات در ایران نسبت به انقلاب وزن و حمایت اجتماعی بیشتری دارد.
🔹 آیا پررنگ بودن درخواست “تغییر از طریق اصلاحات” برای یک نظام سیاسی نمی تواند یک فرصت باشد؟ تا حد زیادی این بستگی به نظام سیاسی دارد.
🔹 در واقع این نظام سیاسی است که می تواند این وضعیت را به یک فرصت و یا برعکس به یک تهدید تبدیل کند. به عبارتی دیگر کنشگری نظام سیاسی است که می تواند فرصت ساز یا تهدید سازباشد. به این معنا فرصتها و تهدید ها به همان میزان که “پیش “می آیند، به همان میزان “ساخته و سوخته” می شوند...
📃 متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید.