#بهنام_امامصادق_بهکام_تندروها
ناکارآمدی مدیریتی؛ از نظریه تا عمل
دولت سیزدهم کارخانه فولاد خزر گیلان را به هلدینگ دانشگاه امام صادق واگذار کرد. دانشگاهی که خود را پایگاه نظریه اداره کشور در شرایط تحریم میداند. اما اکنون، نتیجه این مدیریت چیست؟ اعلام ورشکستگی کارخانه و احتمال بیکاری ۳۰۰ کارگر!
وقتی نظریهپردازی جای تجربه را میگیرد
اداره یک بنگاه اقتصادی نه با شعار، بلکه با تخصص، تجربه و برنامهریزی دقیق ممکن است. اما در اینجا، هیئتمدیرهای که همه از فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق هستند، در عمل نشان دادهاند که از پس مدیریت یک واحد صنعتی برنمیآیند. کارخانهای که تحت نظر مؤسسه جامعه الامام الصادق اداره میشود، اکنون با زیان ۲ هزار میلیاردی روبهروست.
مدیریتی که «ارادهای برای ادامه فعالیت ندارد»
طبق گفتههای تیمور پورحیدری، مدیرکل صمت گیلان، مشکلات جدی مجتمع ذوب آهن فولاد خزر نتیجه مستقیم سوءمدیریت، نداشتن برنامه و بیتوجهی به آینده کارخانه است. این کارخانه به دلیل بدهیها، از اول بهمن تولید خود را متوقف کرده و مدیران آن تمایلی به ادامه فعالیت ندارند و قصد واگذاری آن را دارند!
این شرکت تاکنون هیچ صورت مالی مشخصی ارائه نکرده و عملکرد آن در هالهای از ابهام قرار دارد. عدم پاسخگویی و نداشتن شفافیت، به همراه سوءمدیریت، باعث شده است که این مجموعه صنعتی، که میتوانست فرصتهای شغلی فراوانی ایجاد کند، به یک بحران اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود.
هیئتمدیرهای که به جای راهحل، بحران میسازد
اسامی مدیران این شرکت بهخوبی نشان میدهد که مدیریت آن در اختیار یک جریان خاص دانشگاهی است:
- احسان راستی (مدیرعامل)
- علیرضا امینی (رئیس هیئتمدیره)
- مسعود بهرامی نوید (نایب رئیس هیئتمدیره)
- محمدهادی زاهدیوفا (عضو هیئتمدیره)
- علی دانا (عضو هیئتمدیره)
- سید مصطفی میرلوحی (عضو هیئتمدیره)
- مالک رحمتی (عضو هیئتمدیره)
- محمد رضوانیفر (عضو هیئتمدیره)
همگی این افراد تحصیلکرده دانشگاه امام صادقاند. آیا این تصادفی است؟
این تجربه، یکبار دیگر ثابت کرد که مدیریت اقتصادی، نه با تئوریهای انتزاعی، بلکه با دانش عینی، تجربه و تخصص واقعی اداره میشود. در حالی که هزاران مدیر و متخصص صنعتی توانمند در کشور وجود دارند، واگذاری این صنایع به حلقهای بسته از افراد خاص، نتیجهای جز ورشکستگی، تعطیلی و بیکاری کارگران ندارد.
@Piknikanalyst
ناکارآمدی مدیریتی؛ از نظریه تا عمل
دولت سیزدهم کارخانه فولاد خزر گیلان را به هلدینگ دانشگاه امام صادق واگذار کرد. دانشگاهی که خود را پایگاه نظریه اداره کشور در شرایط تحریم میداند. اما اکنون، نتیجه این مدیریت چیست؟ اعلام ورشکستگی کارخانه و احتمال بیکاری ۳۰۰ کارگر!
وقتی نظریهپردازی جای تجربه را میگیرد
اداره یک بنگاه اقتصادی نه با شعار، بلکه با تخصص، تجربه و برنامهریزی دقیق ممکن است. اما در اینجا، هیئتمدیرهای که همه از فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق هستند، در عمل نشان دادهاند که از پس مدیریت یک واحد صنعتی برنمیآیند. کارخانهای که تحت نظر مؤسسه جامعه الامام الصادق اداره میشود، اکنون با زیان ۲ هزار میلیاردی روبهروست.
مدیریتی که «ارادهای برای ادامه فعالیت ندارد»
طبق گفتههای تیمور پورحیدری، مدیرکل صمت گیلان، مشکلات جدی مجتمع ذوب آهن فولاد خزر نتیجه مستقیم سوءمدیریت، نداشتن برنامه و بیتوجهی به آینده کارخانه است. این کارخانه به دلیل بدهیها، از اول بهمن تولید خود را متوقف کرده و مدیران آن تمایلی به ادامه فعالیت ندارند و قصد واگذاری آن را دارند!
این شرکت تاکنون هیچ صورت مالی مشخصی ارائه نکرده و عملکرد آن در هالهای از ابهام قرار دارد. عدم پاسخگویی و نداشتن شفافیت، به همراه سوءمدیریت، باعث شده است که این مجموعه صنعتی، که میتوانست فرصتهای شغلی فراوانی ایجاد کند، به یک بحران اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود.
هیئتمدیرهای که به جای راهحل، بحران میسازد
اسامی مدیران این شرکت بهخوبی نشان میدهد که مدیریت آن در اختیار یک جریان خاص دانشگاهی است:
- احسان راستی (مدیرعامل)
- علیرضا امینی (رئیس هیئتمدیره)
- مسعود بهرامی نوید (نایب رئیس هیئتمدیره)
- محمدهادی زاهدیوفا (عضو هیئتمدیره)
- علی دانا (عضو هیئتمدیره)
- سید مصطفی میرلوحی (عضو هیئتمدیره)
- مالک رحمتی (عضو هیئتمدیره)
- محمد رضوانیفر (عضو هیئتمدیره)
همگی این افراد تحصیلکرده دانشگاه امام صادقاند. آیا این تصادفی است؟
این تجربه، یکبار دیگر ثابت کرد که مدیریت اقتصادی، نه با تئوریهای انتزاعی، بلکه با دانش عینی، تجربه و تخصص واقعی اداره میشود. در حالی که هزاران مدیر و متخصص صنعتی توانمند در کشور وجود دارند، واگذاری این صنایع به حلقهای بسته از افراد خاص، نتیجهای جز ورشکستگی، تعطیلی و بیکاری کارگران ندارد.
@Piknikanalyst