♦️ایرانیان و درد های هولناک تحولخواهی
🖊سلمان موسوی
🔻وضعیت امروز جامعه ی ما شباهت عجیبی به توصیف زیبای "آنتونیو گرامشی" دارد آنجا که میگوید:
«کهنه» در احتضار است و «نو»، ناتوان از زادهشدن. در این فترت، بیشمار دردهای هولناک پدیدار میشوند.
🔻معتقدم این درد هایی که برای زاده شدن باید به جان خرید نه تنها مقابله و مقاومت در برابر سرکوب و ایستادگی در برابر سالها تمامیت خواهی است بلکه "درد های درونی" است-آنچه مورد نظر گرامشی و از هولناک بودن دردها می گوید درد مواجهه با خود است، درد آزادی ،درد مسئولیت پذیری،درد رها کردن گره های مالی-ذهنی-موقعیتی و درد کنشکری در سایه مشارکت همدلانه ویا بقول اگوست کنت "درد برای دیگری زیستن".
🔻هر فرد یا جامعه ای وقتی در یک لحظه ی تاریخی با خود مواجه میشود و خود را در آینه ی زنگ زده ی استبداد و تمامیت خواهی که سالها در زنگاره های آینه ی زندگی اش به دست خرافه-سرکوب-ایدئولوژی -استبداد و... گرفتار بوده ومانع دیده شدن انسان در آینه زندگی میشود خود را میبیند و به این نادیده شدن آگاه می گردد.
🔻وقتی با خود و در مقابل خود می ایستد درست در آن لحظه در پی ساختن هویت تازه در لابه لای هویت جبری و دترمینیست زمانه ی خویش است.
🔻هویت جبری انسان همان بی هویتی است چرا که نیاندیشیده خود را در انباشتی از سنت،باور،اعتقاد،فرهنگ و... میبیند که با عینک این هویت دترمینیستی به جهان زیسته مینگرد.
🔻"آلن تورن" در نظریه #بازگشت_کنشگری معتقداست آنگاه انسان به لحظه ی بیداری و آگاهی خود در موقعیت و شرایط زیسته به لحظه ی انکشاف میرسد، خود را از زنجیر خرافه و اوهام مسخ کننده ای که فرد را همچون موجودی کنترل شده به هر نقش و شکلی میتواند درآورد قیام کرده و میایستد ،درست آن لحظه بازگشت به نقطه ی آغاز هویت سازی خود محور و خود ساخته انسان هویت ساز است.
"این بازگشت منفی و به گذشته نیست بلکه بازگشت به خویشتن آگاه و بیدار است که نگاه به آینده دارد و به ساختن خویش".
🔻آن لحظه های تاریخی و هویت ساز که انسان ایرانی خود را از یوغ و زنجیر خرافه، مکاتب، ایدئولوژی و.... که افکار و اندیشه اش را در قفس قیومیت مذهب و اندیشه های اقتدارگرا و ترس از هولناکی دردهای درونی نگاه داشته رها میکند. درست در همان لحظه به بازسازی و رفورمیسم هویتی میپردازد و این هویت سازی در زنجیره ی تکاملی اش در تحولات میان نسلی شکل گرفته و قوام میابد.
🔻جنبش های اخیر برای ایرانیان ،همان لحظه ی تاریخی معاصری است که در استمرار بینایی و گشودگی انسان ایرانی در ظلمات مطلق انگاره های جبری و تاریخی در حال شدن است.جنبشی که ریشه در پرسش عباس میرزای قاجار و علل عقب ماندگی ما ایرانیان شکل گرفت و به جنبش تنباکو و پس از آن به نهصت مشروطه پیوند خورد و فریادهایش در ملی شدن صنعت نفت به اوج خود رسید و با انتخاب انقلاب مشروعه و انحرافش ،ققنوس وار در ۷۶ و سپس در جنبش سبز ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ و جنبش زن زندگی آزادی پر پروازش را گشود.
🔻حال ایرانیان به بازسازی و بهسازی هویت ،خود انگیخته و خود محور خویش که محصول اندیشه، آگاهی ،مسئولیت پذیری و بیداری ایرانیان است ایستاده اند.هویتی که در روی دیگر جبر تاریخی و جغرافیایی همواره پویا و تحول خواه بوده و از چنان نیرویی بهره مند است که بخش جبرانگارانه ی هویتش را نیز در خود میبلعد و رنگ تازه میبخشد.
🔻و در این میان همان طور که اگوست کنت در تحولات نظام اجتماعی بیان میکند تغییر یک نظام اجتماعی به نظام جدید نه پیوسته و مستقیم بلکه با فاصله ای که اگوست کنت آن را دوره بحران نامگذاری میکند همراه است.
🔻و ما امروز برای شدن و تحقق آنچه در سیر تکاملی هویت ایرانی بر ستون های اراده ،اندیشه و مطالبه گری ایستاده ایم دوره ی بحران را تجربه میکنیم دوره ای که برای رسیدن به آنچه هویت نو انسان ایرانی است ضرورت دارد و آمیخته با درد های هولناک درونی و بیرونی است.
📌رسانه تحلیلی_ خبری تحکیم ملت👇
@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
🖊سلمان موسوی
🔻وضعیت امروز جامعه ی ما شباهت عجیبی به توصیف زیبای "آنتونیو گرامشی" دارد آنجا که میگوید:
«کهنه» در احتضار است و «نو»، ناتوان از زادهشدن. در این فترت، بیشمار دردهای هولناک پدیدار میشوند.
🔻معتقدم این درد هایی که برای زاده شدن باید به جان خرید نه تنها مقابله و مقاومت در برابر سرکوب و ایستادگی در برابر سالها تمامیت خواهی است بلکه "درد های درونی" است-آنچه مورد نظر گرامشی و از هولناک بودن دردها می گوید درد مواجهه با خود است، درد آزادی ،درد مسئولیت پذیری،درد رها کردن گره های مالی-ذهنی-موقعیتی و درد کنشکری در سایه مشارکت همدلانه ویا بقول اگوست کنت "درد برای دیگری زیستن".
🔻هر فرد یا جامعه ای وقتی در یک لحظه ی تاریخی با خود مواجه میشود و خود را در آینه ی زنگ زده ی استبداد و تمامیت خواهی که سالها در زنگاره های آینه ی زندگی اش به دست خرافه-سرکوب-ایدئولوژی -استبداد و... گرفتار بوده ومانع دیده شدن انسان در آینه زندگی میشود خود را میبیند و به این نادیده شدن آگاه می گردد.
🔻وقتی با خود و در مقابل خود می ایستد درست در آن لحظه در پی ساختن هویت تازه در لابه لای هویت جبری و دترمینیست زمانه ی خویش است.
🔻هویت جبری انسان همان بی هویتی است چرا که نیاندیشیده خود را در انباشتی از سنت،باور،اعتقاد،فرهنگ و... میبیند که با عینک این هویت دترمینیستی به جهان زیسته مینگرد.
🔻"آلن تورن" در نظریه #بازگشت_کنشگری معتقداست آنگاه انسان به لحظه ی بیداری و آگاهی خود در موقعیت و شرایط زیسته به لحظه ی انکشاف میرسد، خود را از زنجیر خرافه و اوهام مسخ کننده ای که فرد را همچون موجودی کنترل شده به هر نقش و شکلی میتواند درآورد قیام کرده و میایستد ،درست آن لحظه بازگشت به نقطه ی آغاز هویت سازی خود محور و خود ساخته انسان هویت ساز است.
"این بازگشت منفی و به گذشته نیست بلکه بازگشت به خویشتن آگاه و بیدار است که نگاه به آینده دارد و به ساختن خویش".
🔻آن لحظه های تاریخی و هویت ساز که انسان ایرانی خود را از یوغ و زنجیر خرافه، مکاتب، ایدئولوژی و.... که افکار و اندیشه اش را در قفس قیومیت مذهب و اندیشه های اقتدارگرا و ترس از هولناکی دردهای درونی نگاه داشته رها میکند. درست در همان لحظه به بازسازی و رفورمیسم هویتی میپردازد و این هویت سازی در زنجیره ی تکاملی اش در تحولات میان نسلی شکل گرفته و قوام میابد.
🔻جنبش های اخیر برای ایرانیان ،همان لحظه ی تاریخی معاصری است که در استمرار بینایی و گشودگی انسان ایرانی در ظلمات مطلق انگاره های جبری و تاریخی در حال شدن است.جنبشی که ریشه در پرسش عباس میرزای قاجار و علل عقب ماندگی ما ایرانیان شکل گرفت و به جنبش تنباکو و پس از آن به نهصت مشروطه پیوند خورد و فریادهایش در ملی شدن صنعت نفت به اوج خود رسید و با انتخاب انقلاب مشروعه و انحرافش ،ققنوس وار در ۷۶ و سپس در جنبش سبز ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ و جنبش زن زندگی آزادی پر پروازش را گشود.
🔻حال ایرانیان به بازسازی و بهسازی هویت ،خود انگیخته و خود محور خویش که محصول اندیشه، آگاهی ،مسئولیت پذیری و بیداری ایرانیان است ایستاده اند.هویتی که در روی دیگر جبر تاریخی و جغرافیایی همواره پویا و تحول خواه بوده و از چنان نیرویی بهره مند است که بخش جبرانگارانه ی هویتش را نیز در خود میبلعد و رنگ تازه میبخشد.
🔻و در این میان همان طور که اگوست کنت در تحولات نظام اجتماعی بیان میکند تغییر یک نظام اجتماعی به نظام جدید نه پیوسته و مستقیم بلکه با فاصله ای که اگوست کنت آن را دوره بحران نامگذاری میکند همراه است.
🔻و ما امروز برای شدن و تحقق آنچه در سیر تکاملی هویت ایرانی بر ستون های اراده ،اندیشه و مطالبه گری ایستاده ایم دوره ی بحران را تجربه میکنیم دوره ای که برای رسیدن به آنچه هویت نو انسان ایرانی است ضرورت دارد و آمیخته با درد های هولناک درونی و بیرونی است.
📌رسانه تحلیلی_ خبری تحکیم ملت👇
@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh