در مسیر عشق، شما بیش از این که بگیرید، دهش دارید. البته شما آن قدر خودتان را دوست دارید که نگذارید آدم های خود خواه از شما سوء استفاده بکنند. شما قصد انتقام جویی ندارید، اما در رابطه تان شفاف هستید. می توانید بگویید «وقتـی بـه مـن بی احترامی میکنی، هنگامی که با من نامهربانی و از من سوء استفاده میکنی، رفتارت را دوست ندارم. به آدمی که پیاپی به من توهین کلامی، عاطفی و جسمانی میکند، نیاز ندارم لازم نیست مدام ناسزاهایت را بشنوم، نه به این دلیل که من از تو بهترم، بلکه به خاطر این که من عاشق زیبایی ام. من دوست دارم بخندم، دوست دارم خوش بگذرانم و دوست دارم عاشق باشم. دلیل این خواسته ها، خودخواه بودنم نیست. من فقط دوست ندارم یک قربانی بزرگ کنارم باشد. معنای این گفته این نیست که تو را دوست ندارم، بلکه نمیتوانم مسؤول رؤیاهای تو باشم. اگر با من در ارتباط باشی، به انگل هایت بسیار سخت می گذرد، چرا که من هیچ واکنشی به زباله های عاطفی تو نشان نمی دهم.»
این خودخواهی نیست. این دوست داشتن خود است. خودخواهی، سلطه طلبی و ترس، کم و بیش هر رابطه ای را از بین می برند، بخشندگی، آزادی و عشق، زیباترین رابطه ها، یعنی عاشقانه های دنباله دار را می آفرینند.
دُن میگل روییز
استادی عشق
ص 64
این خودخواهی نیست. این دوست داشتن خود است. خودخواهی، سلطه طلبی و ترس، کم و بیش هر رابطه ای را از بین می برند، بخشندگی، آزادی و عشق، زیباترین رابطه ها، یعنی عاشقانه های دنباله دار را می آفرینند.
دُن میگل روییز
استادی عشق
ص 64