زمین
به دامن بانوی آفتاب آویخته است
نمیپرسند چرا
و گالیله جان به در برده است
همهٔ قانونها اما
مرا از تو دور میدارند
و پروا نمیکنند
از ستارهٔ بیمدار.
حلال است
خون کبوتر
لب باغچه
به پای گل سرخ.
حلال است
خون گل سرخ
به پای پیرسرداری ابله
بیگانهٔ نام گل.
حلال است
قامت مردان
به چوبهٔ بیجانِ دار
حلال نیست ولی
سرو سیراب اندام تو
به آغوش زندهٔ من.
مرا بازمیدارند از تو
و پروا ندارند
از ستارهٔ سرگردان بیمدار
که نظم آسمان را برآشوبد آخر...
حرام است عشق
و حلال است دروغ
شگفتا!
«منوچهر آتشی»
@Honare_Eterazi
به دامن بانوی آفتاب آویخته است
نمیپرسند چرا
و گالیله جان به در برده است
همهٔ قانونها اما
مرا از تو دور میدارند
و پروا نمیکنند
از ستارهٔ بیمدار.
حلال است
خون کبوتر
لب باغچه
به پای گل سرخ.
حلال است
خون گل سرخ
به پای پیرسرداری ابله
بیگانهٔ نام گل.
حلال است
قامت مردان
به چوبهٔ بیجانِ دار
حلال نیست ولی
سرو سیراب اندام تو
به آغوش زندهٔ من.
مرا بازمیدارند از تو
و پروا ندارند
از ستارهٔ سرگردان بیمدار
که نظم آسمان را برآشوبد آخر...
حرام است عشق
و حلال است دروغ
شگفتا!
«منوچهر آتشی»
@Honare_Eterazi