#غربت_زیبا
#پارت_45
#فصل_2
کونشون میخارید!!!
منم یه جوری خاروندم!
تا آخر عمر نتونن نزدیک هیچ دختری بشن!
داشتم تلاش میکردم از بغلش بیام بیرون
که یهو آنا اومد داخل اتاق!!!!
و گفت:
ـ چه خبرا ؟
ـ آنا برو بیرون!
یهو خودمو محکم از بغل پسره بیرون کشیدم
و یورش بردم سمت آنا
که یهو پسره گرفتم
و گفت:
ـ آروم باش بچه.
ـ خفه شو!!!!!!!
حالم از همتون بهم بخوره!!!!!!
ازتون شکایت میکنم!!!
___
*ارج
نفس جوابمو نمیداد و اعصابم رو خورد کرده بود!!
این دختره کجا بود ؟
شاید خواب بود واسه همین دیگه بهش زنگ نزدم!
لباس پوشیدم و از خونه زدم بیرون
و رفتم سمت محل کار؛
که گوشیم زنگ خورد!
حسین بود!!
جواب دادم:
ـ جانم داداش ؟
ـ کجایی ؟
ـ دارم میرم سر کار.
ـ راستی سلام
ـ سلام داداش
خوبی ؟
ـ آره
تو خوبی ؟
ـ نه زیاد
ـ چرا ؟
ـ دلم واسه نفس تنگ شده!
نگرانشم
جوابمو نمیده!!
ـ خب شاید خوابه داداش.
ـ نمیدونم
شاید؛ راستی!!
ـ جانم ؟
ـ چیکار داشتی ؟
ـ گفتم اگه ممکنه بیای پیشم.
ـ دارم میرم سر کار!
ـ شب بیا خب.
ـ چشم.
چند ساعت برم سر کار
به کارام برسم!
میام.
ـ باشه.
ـ چیزی نمیخوای دارم میام بگیرم برات ؟
ـ نه داداش.
کاری نداری ؟
ـ نه تو چی ؟
ـ نه منم کار ندارم.
خداحافظ.
ـ خداحافظ.
گوشی رو قطع کردم......
🌑 @Dark_moon_story
#پارت_45
#فصل_2
کونشون میخارید!!!
منم یه جوری خاروندم!
تا آخر عمر نتونن نزدیک هیچ دختری بشن!
داشتم تلاش میکردم از بغلش بیام بیرون
که یهو آنا اومد داخل اتاق!!!!
و گفت:
ـ چه خبرا ؟
ـ آنا برو بیرون!
یهو خودمو محکم از بغل پسره بیرون کشیدم
و یورش بردم سمت آنا
که یهو پسره گرفتم
و گفت:
ـ آروم باش بچه.
ـ خفه شو!!!!!!!
حالم از همتون بهم بخوره!!!!!!
ازتون شکایت میکنم!!!
___
*ارج
نفس جوابمو نمیداد و اعصابم رو خورد کرده بود!!
این دختره کجا بود ؟
شاید خواب بود واسه همین دیگه بهش زنگ نزدم!
لباس پوشیدم و از خونه زدم بیرون
و رفتم سمت محل کار؛
که گوشیم زنگ خورد!
حسین بود!!
جواب دادم:
ـ جانم داداش ؟
ـ کجایی ؟
ـ دارم میرم سر کار.
ـ راستی سلام
ـ سلام داداش
خوبی ؟
ـ آره
تو خوبی ؟
ـ نه زیاد
ـ چرا ؟
ـ دلم واسه نفس تنگ شده!
نگرانشم
جوابمو نمیده!!
ـ خب شاید خوابه داداش.
ـ نمیدونم
شاید؛ راستی!!
ـ جانم ؟
ـ چیکار داشتی ؟
ـ گفتم اگه ممکنه بیای پیشم.
ـ دارم میرم سر کار!
ـ شب بیا خب.
ـ چشم.
چند ساعت برم سر کار
به کارام برسم!
میام.
ـ باشه.
ـ چیزی نمیخوای دارم میام بگیرم برات ؟
ـ نه داداش.
کاری نداری ؟
ـ نه تو چی ؟
ـ نه منم کار ندارم.
خداحافظ.
ـ خداحافظ.
گوشی رو قطع کردم......
🌑 @Dark_moon_story