تو از دنیای بیروحی میآیی، جایی که اعداد و اشکال سرد، حقیقت را میسازند و عمیقترین رازهای روح در میان زمزمههای بیجان گم شدهاند. تو در جستجوی یقین به سطح خزیدهای، اما آیا حقیقت در سطح است؟ آیا میتوان در آیینهی آب چیزی بیش از سایه دید؟
مردمان به آنچه آشکار است، قناعت میکنند و تو نیز چنین کردهای. اما هیچ روحی نمیتواند از این سطح سرد و بیجان زنده بماند. در ژرفای تاریک و گاه وحشتناک است که زندگی میجوشد، در جایی که تنها جرأت دیدن، دریچهای به حقیقت است.
ای انسان، آیا نمیبینی که روح زمانه تو را به زنجیر کشیده است ؟ هرچند خود را آزاد میپنداری؟ تو حقیقت را در ظاهر و جلوههای گذرا جستجو میکنی و آن را به هزاران تکهی بیجان و بیروح میگشایی، از ژرفای وجود خود غافل ماندهای.
زندگی هرگز در پس نقابهای گذرا به حقیقت نمیرسد. از ژرفا بیمناک باش، اما آن را انکار مکن؛ چرا که انکار آن، مرگ جوهر وجود و حقیقت درونی توست.
👤 Carl Gustav Jung
📚 The Red Book
@Dairy_of_Darkness
مردمان به آنچه آشکار است، قناعت میکنند و تو نیز چنین کردهای. اما هیچ روحی نمیتواند از این سطح سرد و بیجان زنده بماند. در ژرفای تاریک و گاه وحشتناک است که زندگی میجوشد، در جایی که تنها جرأت دیدن، دریچهای به حقیقت است.
ای انسان، آیا نمیبینی که روح زمانه تو را به زنجیر کشیده است ؟ هرچند خود را آزاد میپنداری؟ تو حقیقت را در ظاهر و جلوههای گذرا جستجو میکنی و آن را به هزاران تکهی بیجان و بیروح میگشایی، از ژرفای وجود خود غافل ماندهای.
زندگی هرگز در پس نقابهای گذرا به حقیقت نمیرسد. از ژرفا بیمناک باش، اما آن را انکار مکن؛ چرا که انکار آن، مرگ جوهر وجود و حقیقت درونی توست.
👤 Carl Gustav Jung
📚 The Red Book
@Dairy_of_Darkness