✅ تضاد میان معنا و آرمان ، با تامل بر کتاب "انسان در جستجوی معنا" اثر "ویکتور فرانکل"
✍️ محمد علی اصالتی
🔹ویکتور فرانکل بر اساس آنچه در کتاب "انسان در جستجوی معنا" بیان می کند ، معتقد است :
«این معنا است که سبب می شود انسان زنده بماند و زندگی کند. آنجا که انسان در جستجوی معنا رفته و معنای زندگی را پیدا می کند ، دلیل زندگی را پیدا کرده و زندگی می کند. انسان حتی در سخت ترین شرایط زندگی میتواند معنایی برای زندگی خود بیابد و همین معنا است که او را قادر به تحمل رنج ها و ادامه دادن برای زندگی میکند.»
🔹معناها میتوانند به زندگی امید ببخشند و به انسان دلیلی برای تلاش و مقاومت برای زنده ماندن دهند. انسان برای زنده ماندن و زندگی کردن به معنا نیاز دارد و آنکه معنا را پیدا می کند دلیل زنده ماندن دارد و آنکه تهی از معنا باشد زندگی را می بازد. خالی شدن از "معنا" زمانی شکل می گیرد که انسان "آرمان" داشته باشد. بر این اساس آنچه که خلاف معنا عمل کرده و می تواند انسان را از زندگی دور کند ، آرمان است. آرمان نقطه مقابل معناست. وقتی آرمان ایدئولوژیک شود ، فرد را به جنگ فرستاده و مرگ جای زندگی را می گیرد. انسان آرمان گرا ، برای رسیدن به آرمان ، به جنگ رفته و زندگی اش را فدای آرمانش می کند. او معنا را در زندگی اش کشف نکرده و برای رسیدن به آرمانش مرگ را انتخاب می کند. تضاد میان معنا با آرمان ، می تواند چالش اصلی زندگی انسان را شکل دهد. جائیکه فرد باید مرز میان معنا و آرمان را برای خودش مشخص کند تا میان زندگی و مرگ یکی را انتخاب کند. انسانی که به جنگ می رود ، آرمان (محصول مرگ) را به معنا (محصول زندگی) ترجیح می دهد. آرمان ، زندگی را قربانی خودش می کند ، آنچنانکه در نهایت این آرمان است که باعث می شود که انسان ها نه تنها زندگی خود را فدا کنند ، بلکه زندگی را از دیگر آدم ها نیز بگیرند. در این شرایط که آرمان به جنگ (مرگ) منجر شود ، نقطه مقابل معنا خواهد شد. اگر بر اساس گفته فرانکل ، معنا را هدف زندگی بدانیم ، آرمان دلیلی برای جدایی از زندگی خواهد بود.
✅ @Medialist1
🆔 @commac
✍️ محمد علی اصالتی
🔹ویکتور فرانکل بر اساس آنچه در کتاب "انسان در جستجوی معنا" بیان می کند ، معتقد است :
«این معنا است که سبب می شود انسان زنده بماند و زندگی کند. آنجا که انسان در جستجوی معنا رفته و معنای زندگی را پیدا می کند ، دلیل زندگی را پیدا کرده و زندگی می کند. انسان حتی در سخت ترین شرایط زندگی میتواند معنایی برای زندگی خود بیابد و همین معنا است که او را قادر به تحمل رنج ها و ادامه دادن برای زندگی میکند.»
🔹معناها میتوانند به زندگی امید ببخشند و به انسان دلیلی برای تلاش و مقاومت برای زنده ماندن دهند. انسان برای زنده ماندن و زندگی کردن به معنا نیاز دارد و آنکه معنا را پیدا می کند دلیل زنده ماندن دارد و آنکه تهی از معنا باشد زندگی را می بازد. خالی شدن از "معنا" زمانی شکل می گیرد که انسان "آرمان" داشته باشد. بر این اساس آنچه که خلاف معنا عمل کرده و می تواند انسان را از زندگی دور کند ، آرمان است. آرمان نقطه مقابل معناست. وقتی آرمان ایدئولوژیک شود ، فرد را به جنگ فرستاده و مرگ جای زندگی را می گیرد. انسان آرمان گرا ، برای رسیدن به آرمان ، به جنگ رفته و زندگی اش را فدای آرمانش می کند. او معنا را در زندگی اش کشف نکرده و برای رسیدن به آرمانش مرگ را انتخاب می کند. تضاد میان معنا با آرمان ، می تواند چالش اصلی زندگی انسان را شکل دهد. جائیکه فرد باید مرز میان معنا و آرمان را برای خودش مشخص کند تا میان زندگی و مرگ یکی را انتخاب کند. انسانی که به جنگ می رود ، آرمان (محصول مرگ) را به معنا (محصول زندگی) ترجیح می دهد. آرمان ، زندگی را قربانی خودش می کند ، آنچنانکه در نهایت این آرمان است که باعث می شود که انسان ها نه تنها زندگی خود را فدا کنند ، بلکه زندگی را از دیگر آدم ها نیز بگیرند. در این شرایط که آرمان به جنگ (مرگ) منجر شود ، نقطه مقابل معنا خواهد شد. اگر بر اساس گفته فرانکل ، معنا را هدف زندگی بدانیم ، آرمان دلیلی برای جدایی از زندگی خواهد بود.
✅ @Medialist1
🆔 @commac