...اکنون میتوانیم این موجود را با نامی بخوانیم که همواره به چیزی اشاره دارد که هیچ نیروی ابداعگر، هیچ اوج جسورانهی خیال، هیچ قلب عمیقاً پرستنده، هیچ تفکر ژرف، و هیچ روح محو و شیدایی هرگز بدان دست نیافته است: خدا. اما آن یگانگی بنیادین، دیگر وجود ندارد؛ به گذشته پیوسته است. او با تغییر در ذاتش، بهطور کامل خود را نابود کرده است. خدا مرده است و مرگ او، زندگی جهان بود.
◄ قطعهای از فلسفهی رستگاری، فیلیپ مینلندر
@CineManiaa | سینمانیا
◄ قطعهای از فلسفهی رستگاری، فیلیپ مینلندر
@CineManiaa | سینمانیا