ادامه و بخش دوم و پایانی یادداشت د.اردشیر پشنگ در وبسایت "کیفیوچر میدیا" با عنوان "ترکیه بدنبال سومین شکست منطقهای ایران از طریق اوجالان"
تحمیل شکست سوم بر ایران در مساله کُرد
یکی از موضوعات مهم میان ایران و ترکیه در 100 سال گذشته مساله کُرد است ایران و ترکیه هرگاه خطر بحران کُرد در سطح تغییر مرزها و بهم خوردن روند موجود بوده است با یکدیگر برای کنترل و مهار آن همکاری کردهاند از پیمان سعدآباد (1937) و حمایت رضا شاه از آتاترک در سرکوب چند قیام کُردی در کردستان ترکیه گرفته تا همکاری مشترک با دولت عراق علیه رفراندوم استقلال در سال 2017 در اقلیم کردستان از جمله مهمترین همکاریهای ترکیه و ایران در رابطه با کنترل و مهار مساله کُرد است.
اما در عین حال با توجه به رقابت و تنشهایی که طرفین با یکدیگر داشتهاند بعضا ایران کوشیده است از کارت کُردی برای کاستن از برخی رفتارهای غیردوستانه ترکیه استفاده کند در همین زمینه از دهه 1980 تا همین امروز همواره مقامات مختلف ترکیهای اتهاماتی دال بر کمک و حمایت از حزب کارگران کردستان ترکیه (پکک) را متوجه جمهوری اسلامی ایران کردهاند؛ اتهاماتی که معمولا از سوی تهران انکار شده است.
در زمان فعلی که ترکیه هم در قفقاز و هم در سوریه سیاستهایی علیه منافع و مواضع جمهوری اسلامی دنبال کرده است و عملا در سوریه زمینهساز خروج ایران از منطقه شده است، به نظر یکی از معدود پتانسیلها برای ایران جهت افزایش فشار بر ترکیه نزدیکی بیشتر به کُردها چه در داخل ترکیه، چه در عراق و بخصوص در شمال سوریه (روژئاوا) است.
موضوعی که همواره پاشنه آشیل ترکیه به شمار رفته است و هزینههای بسیاری را بر این کشور تحمیل کرده است.
چرا اوجالان میتواند زمینهساز شکست سوم منطقهای جاایران شود؟
طی 2 ماه اخیر «دولت باغچهلی» رهبر حزب حرکت ملی که از رادیکالهای ضد کُرد در ترکیه به شمار میرود در یک چرخش موضع آشکار و شگفتانگیز طی دو اظهار نظر مختلف خواهان آن شده است تا عبدالله اوجالان با حضور در پارلمان از یکسو خواهان خلع سلاح و پایان مبارزه مسلحانه پکک شود و از سوی دیگر زمینه آزادی خود و نیز صلح و آشتی با کُردها را فراهم سازد.
این موضع با حمایت رجب طیب اردوغان مواجه شده است و در همین راستا دولت این کشور به حزب کُردگرای «دم پارتی» مجوز داده است تا دو تن از رهبرانش به نامهای «پروین بولدان» و «سری ثریا اوندور» در زندان جزیرهی ایمرالی با «عبدالله اوجالان» دیدار و گفتوگو کنند.
به نظر میرسد این تغییر مواضع دولت باغچهلی و اردوغان نه یک چرخش موضع یهویی بلکه بخشی از یک سناریوی برنامهریزیشده و عملیاتی تحت مدیریت و محوریت افرادی همچون «هاکان فیدان» ،وزیر خارجه، و «ابراهیم کالین» ،رئیس میت، باشد و محتملا توام با گفتوگوهایی با رهبران کُرد از جمله اوجالان و نیز صلاح الدین دمیرتاش بوده است.
برنامهای که به رغم همه موانع و مشکلاتی که دارد چنانچه عملیاتی شود، میتواند میزان بازیگری ایران در تحولات منطقهای را محدودتر از قبل کرده و به نوعی سومین شکست منطقهای تهران را طی حدود یکسال منجر شود.
پایان | ۲ از ۲