💥دو کلمه حرف حساب!
✍️علی مرادی مراغه ای
✅چرا ساعتها بحث می کنیم که چقدر اهل دانش هستیم اثبات دانش ما خیلی ساده است، کافی است ببینیم چند درصد مساحت خانه مان را کتابخانه و کتابهایمان تشکیل میدهد!
البته زود، لب تاپ و کتابهای پی دی اف مان را وسط نکشیم!
♦️مطالعه در گروههای تلگرام و چتهای آن نمی تواند جای کتاب را بگیرد مانند اینست که وقتی تشنه هستید بجای آبی گوارا، به نوشابه های گازدار پناه ببرید!
اینها تنها به عنوان آغاز مطالعه و نقطه عزیمت باید باشد نه تمامت مطالعه. چون مطالعه اصلی باید باعث فکر کردن و شک کردن ما بشود!.
بقول نیچه، آنکه میخواهد پرواز بیاموزد، اول باید ایستادن و راه رفتن و دويدن و...بیاموزد!
برای تغییر و استعلا اول جرات شک کردن داشته باشید...
♦️عيد آمده و هر سال جدید دست بکار میشویم اول لباسهایمان را نو می کنیم بعد وسایل خانه و دکوراسیون و...
میخواهیم دنیا را تغییر دهیم اما به خودمان اصلا دست نمی زنیم از لباسهای کهنه خسته میشویم اما از باورهایی که بدون نقد، عمری در کنج ذهن مان نشسته اند خسته نمی شویم!
اسباب خانه و دور و برمان را تغییر می دهیم باز هم سیر نمی شویم، دوباره تغییر و هزینه می کنیم اما بجای اینهمه هزینه، یکبار بر گردیم خودمان را تازه کنیم آنوقت، خواهید دید که کل دنیا و اطرافتان بصورت اعجاب انگیزی تغییر یافته است!.
♦️به خودتان جرات داده یک نگاه انتقادی به دکوراسیون ذهنتان بیندازید ببینید صدها افکار خرافی و تعصب آلود سالهاست در کنج ذهن تان اطراق کرده، گویی از عهد بوق هر چه دیگران، رسومات غلط بوده در آن تلنبار کرده و شما پذیرفته اید و این همه بار بی مصرف را با خود حمل می کنید، نه تنها حمل می کنید بلکه حتی حاضرید خود را فدای آنها کنید!
ببخشید افسار خود را داده ایم دستِ آنها و به هر کجا که میخواهند ما را میبرند!
♦️از دست آنها چگونه میتوان خلاص شد؟
خیلی ساده است کافی است کمی کمتر حرف زده کمی کتابی خوب بخوانید.
راستی، آخرین روزنامه یا کتابی که خوانده اید کی بوده؟
یا اصلا آخرین کتابی که خریده اید کی بوده؟
یادتان می آید؟
یا آخرین کتابی که برای بچه تان گرفته اید کی بوده؟
بگذارید به جای شما من جواب دهم، من علم غیب ندارم اما می دانم که بسیاری از شماها یادتان نمی آید! چون اگر یادتان می آمد در آنصورت، تیراژ کتاب در کشورمان که به 50 نسخه نمی رسید!
اگر آخرین کتابی که خریده بودید یادتان می آمد در آنصورت، شاهد انقراض آخرین دایناسور شهرتان، یعنی بسته شدن آخرین کتابفروشی شهرتان که نمی شدید!
♦️هیچ چیز غمگین تر از این نيست که صبح وقتی از خانه می زنید بیرون. یک مرتبه ببینید تنها کتابفروشی شهرتان که بیش از 50 سال دوام آورده بوده تخلیه می کنند و کتابهای زبان بسته را بصورت قرو قاطی اعم از فلسفی، تاریخی، شاهکارهای ادبی...همه را داخل گونی می چپانند قراردادهای اجتماعی روسو با مکانیک کوانتوم و سایه ظلمت مرحوم کارو با لویاتان اثر توماس هابز مثل کاه در یک گونی تپانده میشوند!.
چند روز بعد می بینی که همان محل شده پیتزا فروشی! و دو تا دختر و پسر نشسته اند با همدیگر اختلاط فکری می کنند!
در حالیکه همین محل که تا دیروز کتابفروشی بوده گویی محل مناسبی برای این اختلاط مثلا فکری نبوده است!.
♦️آری داشتم می گفتم، با خواندن کتابی خوب، خیلی راحت عوض می شوید، تازه می شوید، نه تنها خودتان، بلکه دور و برتان، کشورتان و جهان تان هم تازه می شود.
من قول می دهم اگر در سال، کمی کتاب تاریخ، فلسفه، ادبیات...خلاصه به هر چه علاقه دارید بخوانید یک شخص تازه ای میشوید.
قول می دهم اگر چند جلد رمان خوب بخوانید تحول در خودتان را خواهید دید.
خواندن رمان، افق دیدتان را وسیع می کند، اگر در سال، نه پنجاه تا رمان نه سی تا حتی نه ده تا بلکه تنها پنج تا رمان خوب مثل جنگ و صلح تولستوی، ژان کریستف رومن رولان یا نان و شراب سیلونه را بخوانید سال تمام نشده کاملا آدم دیگری می شوید.
فقط بهترین ها را بخوانید وقت تان ارزشمند است به خواندن همه چیز افتخار ندهید بقول کافکا، کتابی بخوانید که گازتان بگیرد، نیش تان بزند مثل مشت بخورد به جمجمه تان...
♦️کتابهایی بخوانید که باورهای شما را به چالش بکشند.
یادتان باشد که خطرناکترین آدمها آنهایی هستند که تنها کتابهایی می خوانند که شبیه افکارشان است و یا یک کتاب می خوانند و یا همیشه یک رسانه یا شبکه خبری خاص را می بینند یا همیشه در یک گروه سیاسی، فکری یا مذهبیِ خاص حاضر می شوند...
این یعنی مسدود کردن ورودیهای مغز به روی تنوعات فکریِ عالَم، یعنی به تدریج تبدیل شدن به یک رُباتِ برنامهریزی شده توسط رهبران و لیدرهای آن فکر!
اینجا شبیه چکُشی می گردید که همه دنیا را میخ خواهد دید!
مطلب آخر اینکه، کار زیادی انجام ندهید اما هر کاری که انجام می دهید آنرا به بهترین نحو انجام دهید.
⏹️لینک کانال: @Ali_Moradi_maragheie
✍️علی مرادی مراغه ای
✅چرا ساعتها بحث می کنیم که چقدر اهل دانش هستیم اثبات دانش ما خیلی ساده است، کافی است ببینیم چند درصد مساحت خانه مان را کتابخانه و کتابهایمان تشکیل میدهد!
البته زود، لب تاپ و کتابهای پی دی اف مان را وسط نکشیم!
♦️مطالعه در گروههای تلگرام و چتهای آن نمی تواند جای کتاب را بگیرد مانند اینست که وقتی تشنه هستید بجای آبی گوارا، به نوشابه های گازدار پناه ببرید!
اینها تنها به عنوان آغاز مطالعه و نقطه عزیمت باید باشد نه تمامت مطالعه. چون مطالعه اصلی باید باعث فکر کردن و شک کردن ما بشود!.
بقول نیچه، آنکه میخواهد پرواز بیاموزد، اول باید ایستادن و راه رفتن و دويدن و...بیاموزد!
برای تغییر و استعلا اول جرات شک کردن داشته باشید...
♦️عيد آمده و هر سال جدید دست بکار میشویم اول لباسهایمان را نو می کنیم بعد وسایل خانه و دکوراسیون و...
میخواهیم دنیا را تغییر دهیم اما به خودمان اصلا دست نمی زنیم از لباسهای کهنه خسته میشویم اما از باورهایی که بدون نقد، عمری در کنج ذهن مان نشسته اند خسته نمی شویم!
اسباب خانه و دور و برمان را تغییر می دهیم باز هم سیر نمی شویم، دوباره تغییر و هزینه می کنیم اما بجای اینهمه هزینه، یکبار بر گردیم خودمان را تازه کنیم آنوقت، خواهید دید که کل دنیا و اطرافتان بصورت اعجاب انگیزی تغییر یافته است!.
♦️به خودتان جرات داده یک نگاه انتقادی به دکوراسیون ذهنتان بیندازید ببینید صدها افکار خرافی و تعصب آلود سالهاست در کنج ذهن تان اطراق کرده، گویی از عهد بوق هر چه دیگران، رسومات غلط بوده در آن تلنبار کرده و شما پذیرفته اید و این همه بار بی مصرف را با خود حمل می کنید، نه تنها حمل می کنید بلکه حتی حاضرید خود را فدای آنها کنید!
ببخشید افسار خود را داده ایم دستِ آنها و به هر کجا که میخواهند ما را میبرند!
♦️از دست آنها چگونه میتوان خلاص شد؟
خیلی ساده است کافی است کمی کمتر حرف زده کمی کتابی خوب بخوانید.
راستی، آخرین روزنامه یا کتابی که خوانده اید کی بوده؟
یا اصلا آخرین کتابی که خریده اید کی بوده؟
یادتان می آید؟
یا آخرین کتابی که برای بچه تان گرفته اید کی بوده؟
بگذارید به جای شما من جواب دهم، من علم غیب ندارم اما می دانم که بسیاری از شماها یادتان نمی آید! چون اگر یادتان می آمد در آنصورت، تیراژ کتاب در کشورمان که به 50 نسخه نمی رسید!
اگر آخرین کتابی که خریده بودید یادتان می آمد در آنصورت، شاهد انقراض آخرین دایناسور شهرتان، یعنی بسته شدن آخرین کتابفروشی شهرتان که نمی شدید!
♦️هیچ چیز غمگین تر از این نيست که صبح وقتی از خانه می زنید بیرون. یک مرتبه ببینید تنها کتابفروشی شهرتان که بیش از 50 سال دوام آورده بوده تخلیه می کنند و کتابهای زبان بسته را بصورت قرو قاطی اعم از فلسفی، تاریخی، شاهکارهای ادبی...همه را داخل گونی می چپانند قراردادهای اجتماعی روسو با مکانیک کوانتوم و سایه ظلمت مرحوم کارو با لویاتان اثر توماس هابز مثل کاه در یک گونی تپانده میشوند!.
چند روز بعد می بینی که همان محل شده پیتزا فروشی! و دو تا دختر و پسر نشسته اند با همدیگر اختلاط فکری می کنند!
در حالیکه همین محل که تا دیروز کتابفروشی بوده گویی محل مناسبی برای این اختلاط مثلا فکری نبوده است!.
♦️آری داشتم می گفتم، با خواندن کتابی خوب، خیلی راحت عوض می شوید، تازه می شوید، نه تنها خودتان، بلکه دور و برتان، کشورتان و جهان تان هم تازه می شود.
من قول می دهم اگر در سال، کمی کتاب تاریخ، فلسفه، ادبیات...خلاصه به هر چه علاقه دارید بخوانید یک شخص تازه ای میشوید.
قول می دهم اگر چند جلد رمان خوب بخوانید تحول در خودتان را خواهید دید.
خواندن رمان، افق دیدتان را وسیع می کند، اگر در سال، نه پنجاه تا رمان نه سی تا حتی نه ده تا بلکه تنها پنج تا رمان خوب مثل جنگ و صلح تولستوی، ژان کریستف رومن رولان یا نان و شراب سیلونه را بخوانید سال تمام نشده کاملا آدم دیگری می شوید.
فقط بهترین ها را بخوانید وقت تان ارزشمند است به خواندن همه چیز افتخار ندهید بقول کافکا، کتابی بخوانید که گازتان بگیرد، نیش تان بزند مثل مشت بخورد به جمجمه تان...
♦️کتابهایی بخوانید که باورهای شما را به چالش بکشند.
یادتان باشد که خطرناکترین آدمها آنهایی هستند که تنها کتابهایی می خوانند که شبیه افکارشان است و یا یک کتاب می خوانند و یا همیشه یک رسانه یا شبکه خبری خاص را می بینند یا همیشه در یک گروه سیاسی، فکری یا مذهبیِ خاص حاضر می شوند...
این یعنی مسدود کردن ورودیهای مغز به روی تنوعات فکریِ عالَم، یعنی به تدریج تبدیل شدن به یک رُباتِ برنامهریزی شده توسط رهبران و لیدرهای آن فکر!
اینجا شبیه چکُشی می گردید که همه دنیا را میخ خواهد دید!
مطلب آخر اینکه، کار زیادی انجام ندهید اما هر کاری که انجام می دهید آنرا به بهترین نحو انجام دهید.
⏹️لینک کانال: @Ali_Moradi_maragheie