ارومیه، اورمیه، ورمێ؛ هر چه بنامیمش، این شهر همزیستی کُرد و تُرک و آشوریها و ارمنیهاست. بسته به اینکه تاریخ ۱۰۰۰ ساله اخیر را از کجا بخوانیم، زمانی کُردها و زمانی تُرکها یا دیگر اقلیتها در این شهر و اطرافش در اکثریت بودهاند.
دعواهای تاریخی بر سر اینکه این شهر به کدام گروه اتنیکی، ملی یا مذهبی تعلق دارد، خطرناک هستند و خیلی زود میتوانند سویههای نژادپرستانه پیدا کنند.
ارومیه به همه کسانی تعلق دارد که در این شهرستان زندگی میکنند.
جمهوری اسلامی و ناسبونالیستهای افراطی از هر طرف که در رویای پاکسازی اتنیکی این شهر هستند و دیگری را مهاجر و میهمان میخواند از این تنشهای اتنیکی سواستفاده میکنند.
نمیشود داخل شهر و محلات دیوار و مرز کشید و نمیشود همشهری ساکن این شهر را چه از صد سال پیش آنجا باشد و چه از ده سال پیش، میهمان و مهاجر و مزاحم خواند.
ارومیه، اورمیه، ورمێ؛ شهر همزیستی، مدارا و دیگرپذیری است و هر تُرک و کُردی که این شهر را جز این میخواهد، یا عمله بیمزد و بامزد جمهوری اسلامی است یا گرفتار همان ناسیونالیسم افراطی است که خود ۱۰۰ سال است از سیاستهای زبانی و هویتی نسخه مرکزگرای آن زخم خورده است.
اینکه در نتیجه مذهب مشترک و البته هراس ۱۰۰ ساله حکومتهای مرکزی از کُردها و مقاومت آنها، در این شهر در این دوره تاریخی، قدرت اداری و سیاسی در دست تُرکها بوده و مسئولان تُرک در سرکوب کُردها و البته تُرکهای مخالف و منتقد، با حکومت سرکوبگر همراهی کردهاند، چیزی از این حقیقت کم نمیکند که هیچ راهی جز همزیستی همه گروههای هویتی در این شهر وجود ندارد و نفرتپراکنی و دیگرستیزی میتواند نتایجی بسیار خونین به دنبال داشته باشد.
پیشتر اینجا درباره مساله ارومیه نوشته بودم:
https://www.bbc.com/persian/blogs/2016/09/160905_l44_nazeran_urmia_ghazipour_turk_kurd