🔵 ایران؛ هر روز «سهشنبه» میشود...روز سهشنبه ۲ بهمن، اولین سالگرد کارزار موفق و گسترشیابندهی «سهشنبههای نه به اعدام» بود؛ کارزاری که زندانیان سیاسی در درون قلعهی حاکمیت، بنیاد نهادند و هماکنون با شرکت ۳۴ زندان و حمایت ۱۱ تشکل صنفی گسترش یافته است.
این کارزار علیه یکی از بنیادیترین ستونها و عوامل جنایت در سر پا نگهداشتن حاکمیت ملایان متمرکز شده است. کارزاری که سرمایهی عمر نظام آخوندی را به چالش کشیده و با گسترش پیام ملیِ خود به میان جامعه و اصناف، دارد به اولویت مبارزهی جامعه و مردم علیه حاکمیت بالغ میشود.
گسترش حمایتآمیز در زندانها و در جامعه از این کارزار، مبین نبرد دو اولویت در برابر هم است؛ اولویت اکثریت مردم ایران با پیشتازی زندانیان سیاسی، اولویت حاکمیت آخوندی در شرایط بحران موجودیت.
تمرکز بر کارزار «نه به اعدام» و استمرار آن بهمدت یک سال و تداوم آن تا سراسری شدن و سقوط حاکمیت، تبر نهادن بر ریشه و تکیهگاه آن است، دقیقترین نشانهروی به هدف و پاسخ به خونریزترین زخم از پیکر جامعهی ایران و روح و روان آن میباشد.
این کارزار مؤید ۷۶ بیانیهی محکومیت نقض حقوق بشر در ایران آخوندزده توسط سازمان ملل و بیانیههای مسلسلوار مجامع حقوق بشریِ ایرانیان است.
این کارزار، تبلور و تجلیِ اهداف چهار قیام بزرگ مردمی از ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱ است.
این کارزار، ترجمان مادیِ تحریم بزرگ سه نمایش انتخابات در اسفند ۱۴۰۲ و اردیبهشت و تیر ۱۴۰۳ است.
این کارزار دقیقاً منطبق بر خواستهها و اهداف جنبش دادخواهیِ قتل عامشدگان تابستان ۱۳۶۷ است.
این کارزار، عینیت بخشیدن جنبش مادران دادخواه ایرانزمین در برابر حاکمیت متکی بر کشتار و اعدام است.
این کارزار، نوک پیکان اتحاد زندانیان سیاسیِ نافیِ هرگونه دیکتاتوری و وابستگی، باهدف گسترش «نه به اعدام» در سراسر ایران است.
این کارزار، یکی از کاراترین سلاحهای ملی و مردمی برای درهم شکستن شیشهی عمر نظام بهعنوان طلسم اختناق است.
این کارزار، هماکنون اولویت اکثریت مردم ایران و بیان و معرف یک جبهه است. این جبهه در یک سال گذشته، پیشروی سریع سیاسی و روشنگریِ گستردهی داخلی و بینالمللی داشته است؛ آنگونه که موفق شده است خواستهی حقوقی و مشروعیت سیاسیِ خود را بهثبت و مقبولیت عامه برساند.
در مقابل پیشرویِ یک سالهی جبههی «نه به اعدام»، حاکمیت آخوندی، هم از درون و هم از بیرون، ضربات پیاپی دریافت نموده است. مجموع و کیفیت این ضربات، نظام ملایان را گرفتار ورطه و اولویت بود و نبود کرده است. این ورطه و اولویت را رسانههای حکومتی با بیانهای متفاوت انعکاس میدهند. روزنامه ایران ارگان دولت، در شمارهی ۲ بهمن ۱۴۰۳ تلاش میکند اولویت سر پا ماندن نظام را بهقیمت فراموش کردن «کمبود همهچیز»، به بقیه هشدار دهد:
«در وضعیت ناترازیِ همهچیز و در وضعیت کمبود همهچیز؛ از آبوهوا تا سوخت و اعتماد عمومی و سرمایه سیاسی، پرداختن به هر چیزی جز ایران، به معنای اتلاف دوباره منابع موجود است. امروز مهمترین مسأله، حل مسائل ایران است و لاغیر.»
روزنامه اعتماد هم در همین تاریخ برای مقابله با «انواع خطرات»، به «میدانداریِ بزرگان» متوسل شده است:
«در شرايطی هستیم كه هيچكس منكر انواع خطرات از ناترازیها گرفته تا تهديدهای بيرونی نيست. در اين ميان احتياج مبرم به ميدانداريی بزرگان محبوب و امتحان پس داده، دانا، ميهندوست و مردممداركاملاً مشهود است.»
مشاهده میشود که اولویتها میان جبههی «نه به اعدام» و جبههی متکی بر اعدام، به نبرد آشکار و نهایی رسیدهاند. این موقعیت یا مختصات، مرحلهی تعیین تکلیفی است که بیشک از تغییر تعادل قوای منطقهیی و بینالمللی علیه حاکمیت آخوندی، تأثیر مستقیم میپذیرد. واقعیتهای ملموس در تغییر کیفیِ این تعادل قوا نشانی میدهند که کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» با پیشتازیِ زندانیان سیاسی، پیشروی شتابان خواهد داشت و گسترهی ایرانزمین را فتح خواهد کرد.
🖌 دایره مینا
۴ بهمن ۱۴۰۳
@daamina2