#پارت3
-ول کن زنمو بیناموووووس!
افسون خیره به فرهاد لب زد : غیرتی میشی واسش؟ نگران منم میشی؟ واست مهم نبود امشب منو میفرستن به حجله ی شاهرخ فرهمند؟
فرهاد بلندتر فریاد زد : بین من و تو هیچی نبوده و نیست افسون!
کاش فرهاد میفهمید افسونِ امشب با همیشه فرق داره و با نبش قبرِ گذشته، مرگش را دردناکتر نمیکرد!
به آنی خنده از لبش پر کشید
-هیچی نبوده؟ یادت رفته صبحی که فریدون منِ غرق خون رو از بغلت بیرون کشید و با همون وضع از عمارت بیرون کرد؟ فرهادِ من... چطور میتونی انقد رذل باشی؟
لختش کن هاشم!
یه جوری به زنش تجاوز کنید که دردش تا ابد یادش بمونه!
https://t.me/+vn6985zP0VJiZWI8
-ول کن زنمو بیناموووووس!
افسون خیره به فرهاد لب زد : غیرتی میشی واسش؟ نگران منم میشی؟ واست مهم نبود امشب منو میفرستن به حجله ی شاهرخ فرهمند؟
فرهاد بلندتر فریاد زد : بین من و تو هیچی نبوده و نیست افسون!
کاش فرهاد میفهمید افسونِ امشب با همیشه فرق داره و با نبش قبرِ گذشته، مرگش را دردناکتر نمیکرد!
به آنی خنده از لبش پر کشید
-هیچی نبوده؟ یادت رفته صبحی که فریدون منِ غرق خون رو از بغلت بیرون کشید و با همون وضع از عمارت بیرون کرد؟ فرهادِ من... چطور میتونی انقد رذل باشی؟
لختش کن هاشم!
یه جوری به زنش تجاوز کنید که دردش تا ابد یادش بمونه!
https://t.me/+vn6985zP0VJiZWI8