چشمه عشاق⬆️📚
@Romankade
✍ نویسنده: لیلا شریف
📖 تعداد صفحات :4⃣4⃣2⃣
💬 خلاصه:
داستان برمیگرده به حدود پنجاه سال قبل تا به امروز ،روایت دختری روستایی به نام گیسو که که در روستایی دور افتاده همراه پدر مادر خودزندگی میکند ، او دختری جسور و بسیار زیباست عاشق اسب سواریاست بر خلاف دختران روستا به مکتب میرود و تا کلاس هشتم درس میخواند روستایشان توسط ارباب یا همان خان خانزاده اداره می شود پسرخان که احمد نام دارد از بچگی عاشق گیسو میشود ولی گیسو هیچ گاه احمد و حرف و حدیثها اهالی روستا رو جدی نمیگیرد . او با وجود پدر مادری مهربان و روشنفکر خود را خوشبخت میداند و تنها نگرانیش مادرش است که از ناراحتی قلبی رنج میبرد. و مداوای آن هزینه زیادی میخواهد که ازعهده آنها خارج است .احمد گیسو را تحت فشار قرار میدهد که با ازدواج با او تمام هزینه درمان وعمل مادرش رو میپردازد گیسو درمانده ،نمیداند چه تصمیمی بگیرد ازطرفی زندگی مادرش در خطر بود و هر چه زودتر باید تحت عمل جراحی قرار می گرفت واز طرفی اصلا احمد را دوست نداشت .با ورود دکتر جوانی به خانه بهداشت روستا زندگی گیسو و خانواده اش درمسیر جدیدی قرار میگیرد ، کسی که قلب کوچک گیسو را میلرزاند...
🎭 ژانر ⬅️ #عاشقانه #اجتماعی #اربابی
📚 #چشمه_عشاق
👈 #پیشنهاد_ادمین
📌 اگر از این رمان خوشتون اومده ضمن لایک کردن پست، کامنت بذارین و این رمان رو به دوستانتون پیشنهاد بدین
📚📚📚📚📚📚
✍️ ڪانال رمانڪده📗
https://t.me/Romankade
📚📚📚📚📚📚📚
@Romankade
✍ نویسنده: لیلا شریف
📖 تعداد صفحات :4⃣4⃣2⃣
💬 خلاصه:
داستان برمیگرده به حدود پنجاه سال قبل تا به امروز ،روایت دختری روستایی به نام گیسو که که در روستایی دور افتاده همراه پدر مادر خودزندگی میکند ، او دختری جسور و بسیار زیباست عاشق اسب سواریاست بر خلاف دختران روستا به مکتب میرود و تا کلاس هشتم درس میخواند روستایشان توسط ارباب یا همان خان خانزاده اداره می شود پسرخان که احمد نام دارد از بچگی عاشق گیسو میشود ولی گیسو هیچ گاه احمد و حرف و حدیثها اهالی روستا رو جدی نمیگیرد . او با وجود پدر مادری مهربان و روشنفکر خود را خوشبخت میداند و تنها نگرانیش مادرش است که از ناراحتی قلبی رنج میبرد. و مداوای آن هزینه زیادی میخواهد که ازعهده آنها خارج است .احمد گیسو را تحت فشار قرار میدهد که با ازدواج با او تمام هزینه درمان وعمل مادرش رو میپردازد گیسو درمانده ،نمیداند چه تصمیمی بگیرد ازطرفی زندگی مادرش در خطر بود و هر چه زودتر باید تحت عمل جراحی قرار می گرفت واز طرفی اصلا احمد را دوست نداشت .با ورود دکتر جوانی به خانه بهداشت روستا زندگی گیسو و خانواده اش درمسیر جدیدی قرار میگیرد ، کسی که قلب کوچک گیسو را میلرزاند...
🎭 ژانر ⬅️ #عاشقانه #اجتماعی #اربابی
📚 #چشمه_عشاق
👈 #پیشنهاد_ادمین
📌 اگر از این رمان خوشتون اومده ضمن لایک کردن پست، کامنت بذارین و این رمان رو به دوستانتون پیشنهاد بدین
📚📚📚📚📚📚
✍️ ڪانال رمانڪده📗
https://t.me/Romankade
📚📚📚📚📚📚📚