محرومان از ثنویت یا دوگانگی که در شخصیت خود بهوجود آوردهاند رنج میبرند، آنها تشخیص میدهند که بدون آزادی نمیتوانند در واقع وجود داشته باشند، با این که آنها علاقه به موجودیت واقعی خود دارند، معذالک از آن هراسان هستند، آنها در یک زمان هم خودشان هستند و هم ستمگری هستند که تصویر او را درونی کردهاند، یعنی به صورت جزئی از شخصیت خود درآوردهاند، تضاد در این وضع ظاهر میگردد، که آنها یا باید کامل بهصورت خود درآیند یا تقسیم شوند، یا باید تصویر ستمگر را از خود خارج سازند یا آن را نگاه دارند، یا وحدت انسانی را انتخاب کنند یا بیگانگی نسبت به یکدیگر را، یا طبق دستورالعمل اجرا کنند یا خود انتخاب نمایند، یا تماشاچی باشند یا بازیگر، یا اقدام کنند یا آنچه را که به دستور ستمگر انجام میدهند بمنزله اقدام خود تلقی نمایند، یا ساکت باشند یا فریاد برآورند و با استفاده از قدرت خود موقعیت تازهای را خلق کنند و دوباره بیافرینند و دنیا را تغییر دهند، این تناقض دردآور است که در مورد تعلیم و تربیت محرومان باید درنظر گرفته شوند.
پائولو #فریره
https://t.me/voresangst
پائولو #فریره
https://t.me/voresangst