در مورد این ایده که جنگ های امروزی برنده ای ندارند چه نظری دارید؟
در تأیید این ادعا که دوران جنگ تمام شده، میشه مقایسهای بین جنگی فعلی روسیه و اوکراین، و جنگ روسیه و ژاپن انجام داد. مشابهتش اینه که اون موقع هم موضوع درباره «حوزه نفوذ» بود. امپراتوری ژاپن حاضر بود بخشهایی از چین رو به تزار بده تا در عوض شبهجزیره کره رو از ذهنشون بیرون کنند. و تزار قبول نکرد و جنگ شد و البته روسها باختند، و مملکت بهم ریخت و انقلاب شد. تفاوت فاحشش در هزینههاست. تزار از فرانسه وام گرفت، و ژاپن از آمریکا. ولی رقمهای دو طرف در مقایسه با استانداردهای امروزی خندهدار به نظر میرسند. طوری که اگه مجموع هزینههای دو طرف در اون موقع رو همین الان به یکی از طرفین جنگ روسیه و اوکراین بدی، کفاف خرج یک هفتهشون هم نمیده. جنگهای امروز به چنان پولهای هنگفتی نیاز دارند، که یا کسی حاضر نمیشه پرداخت کنه، و یا اونی که پرداخت میکنه به غلط کردن میفته.
درآمد نفت و گاز یک حالت استثناء بوجود آورده، چون دارنده اون خیلی مفت حسابش میکنه، چون نسبتا آسون بدست میاد. و گرنه روند کلی به سمت بلاموضوع شدن جنگه. اگه همین روسیه دقیقا همین مقدار درآمد داشت که الان داره، اما اون رو از راه دیگهای غیر از نفت و گاز بدست آورده بود، این جنگ رو شروع نمیکرد. کشورهای نفتی نمیتونند بپذیرند که به شکل «موقت» باد شدهاند، و چیزی که کشورشون داره از خودش بروز میده، از انواع شرارت تا هرچه، خروجی کشورشون نیست. خروجی یک موقعیت استثناست. ولی اینطور نیست که در همین موقعیت استثنا اصلا نشه متوجه شد که جنگها عملا غیرقابل انجامند، چون حتی پیروزی توشون مثل باختنه. اینکه پیروزی در بعضی جنگها مثل باختن باشه، سابقهای تا دوران یونان باستان داره. ولی در قدیم به عنوان خطری بود که استراتژیست باید مراقب میبود رخ نده. که یعنی اگر عقلمون رو به کار بگیریم، میشه طوری پیروز شد که مثل باختن درنیاد. ولی الان فرقی نداره چقدر از تعقل استفاده کنی، بهرحال مثل باختن درمیاد.
🛡 @Vb_peraian
در تأیید این ادعا که دوران جنگ تمام شده، میشه مقایسهای بین جنگی فعلی روسیه و اوکراین، و جنگ روسیه و ژاپن انجام داد. مشابهتش اینه که اون موقع هم موضوع درباره «حوزه نفوذ» بود. امپراتوری ژاپن حاضر بود بخشهایی از چین رو به تزار بده تا در عوض شبهجزیره کره رو از ذهنشون بیرون کنند. و تزار قبول نکرد و جنگ شد و البته روسها باختند، و مملکت بهم ریخت و انقلاب شد. تفاوت فاحشش در هزینههاست. تزار از فرانسه وام گرفت، و ژاپن از آمریکا. ولی رقمهای دو طرف در مقایسه با استانداردهای امروزی خندهدار به نظر میرسند. طوری که اگه مجموع هزینههای دو طرف در اون موقع رو همین الان به یکی از طرفین جنگ روسیه و اوکراین بدی، کفاف خرج یک هفتهشون هم نمیده. جنگهای امروز به چنان پولهای هنگفتی نیاز دارند، که یا کسی حاضر نمیشه پرداخت کنه، و یا اونی که پرداخت میکنه به غلط کردن میفته.
درآمد نفت و گاز یک حالت استثناء بوجود آورده، چون دارنده اون خیلی مفت حسابش میکنه، چون نسبتا آسون بدست میاد. و گرنه روند کلی به سمت بلاموضوع شدن جنگه. اگه همین روسیه دقیقا همین مقدار درآمد داشت که الان داره، اما اون رو از راه دیگهای غیر از نفت و گاز بدست آورده بود، این جنگ رو شروع نمیکرد. کشورهای نفتی نمیتونند بپذیرند که به شکل «موقت» باد شدهاند، و چیزی که کشورشون داره از خودش بروز میده، از انواع شرارت تا هرچه، خروجی کشورشون نیست. خروجی یک موقعیت استثناست. ولی اینطور نیست که در همین موقعیت استثنا اصلا نشه متوجه شد که جنگها عملا غیرقابل انجامند، چون حتی پیروزی توشون مثل باختنه. اینکه پیروزی در بعضی جنگها مثل باختن باشه، سابقهای تا دوران یونان باستان داره. ولی در قدیم به عنوان خطری بود که استراتژیست باید مراقب میبود رخ نده. که یعنی اگر عقلمون رو به کار بگیریم، میشه طوری پیروز شد که مثل باختن درنیاد. ولی الان فرقی نداره چقدر از تعقل استفاده کنی، بهرحال مثل باختن درمیاد.
🛡 @Vb_peraian