وهــمِ ســبــز🌱


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha


سبز بود رنگمون.یادته که؟🌿
[کپی در هیچ پیامرسانی مجاز نیست]
@vahme_sabzads:تبلیغات

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Statistika
Postlar filtri






مثل شهریار عاشق باشید مثل حافظ تیکه بندازید؛ مثل مولانا بسوزونید؛ مثل سعدی فحش بدید؛ مثل شاملو دلبری کنید؛
درسته همشون مُردَن ولى انجمنش هست به ادرس زیر :
@PoemsDead


حال من خوب است اما خوب را معنا نکن! :)




بزرگترین خیانتی که می‌توانی در حق کسی کنی،
این است که او را در یک امیدِ نشدنی و محال حبس‌اش کنی و بگذاری انتظار بکشد.

-ژان فرانسوا لیوتار


‹ می‌دانمت ای سپیده، نزدیک! ›


باهم عبور خواهیم کرد؛ از درد ها و بحران ها.
با هم عبور خواهیم کرد، از تغییراتی که لازم است انجام دهیم،
گذر خواهیم کرد از هر لحظه یِ این زندگیِ غیر قابل پیش بینی.

-تکه هایی از یک کلِ منسجم




ما بهش میگیم «نشخوار فکری»
خارجیا بهش میگن «overthink»
ولی عبدالوهاب الرفاعی میگه :
در سرم جنگ‌های زیادی‌ست و تنها کشته‌اش منم...


‏وَ لَا تَرْكَنُوا اِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ اَوْلِياءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ»

+‏تكيه بر ظالمان نكنيد كه آتش شما را فرا مى گيرد و جز خدا ولىّ و سرپرستى نخواهيد داشت و از سوى هيچ كس يارى نمى شويد.


این ماموریت تو در روی زمین است...


خیلی بد گذشت، نبودی ببینی چقدر سخت گذشت...


آدم همه چیز را می‌ریزد توی خودش، تا اینکه همه چیز را پشت سر می‌گذارد، بعد وقتی به امنیت می‌رسد می‌تواند تمام اشک‌هایی را که برای ریختنشان وقت نداشته جاری کند…

-مارگارت اتوود


کسی گروه ۲۰۲۲ و به قبل داره؟
مهم نیست ممبرش یه دونه باشه یا هرچندتا
با قیمت خوب میخرم:
@Vahmesabz_ads


هیچگاه بزرگسالی را چنین وحشتناک نمی‌دانستم..
برای اندکی شادی به اندازه دریاها گریستن،
برای ذره‌ای امید زندگی را زیر و رو کردن و برای عشق از تمام خود گذشتن...
ترس از آینده‌ای که نیامده
فرار از کنونی که درست نمی‌شود و
گذشته‌ای که دنبالمان افتاده تا پیرمان کند :)


نفسِ عمیق کشیدم و تو تاریکی نشستم به تماشای بیرون. بعد از پنج روز ، اولین بار بود که با خودم خلوت می کردم. من به تنهایی معتاد شده بودم. اگر تنهایی را اَزم می گرفتند، عین آدمی می شدم که آب و خوراکش را ازش گرفته باشند. اگر هر روز یک کمی با خودم خلوت نمی کردم، مثل این بود که ضعیف تر می شدم. چیزی نبود که فکر کنید بِهِش افتخار می کردم. اما بدجوری وابسته اش شده بودم. تاریکی تویِ اتاق، برایم مثل نور آفتاب بود.

-چارلز بوکوفسکی


خوشا به کنجِ اتاقم، خوشا جهانِ خودم!


گابریل گارسیا مارکز توی کتاب صد سال تنهایی میگه:

آیا بهتر نبود که می ‌رفت و در قبر خود می ‌خوابید و می ‌گذاشت رویش خاک بریزند؟! بدونِ وحشت از خدا می ‌پرسید که آیا واقعا خیال می کند مخلوقاتش از آهن درست شده‌اند که بتوانند این همه درد و بدبختی را تاب بیاورند؟!


فقط تبر نیست که به درخت صدمه می‌زند ، آب که پای درخت نریزی، می‌خشکد ، از درون می‌پوسد و خالی می‌شود، آن وقت به کوچک‌ترین بادِ خزانی فرو می‌ریزد ...
عاشقانه‌ها همیشه که با زخمِ جفا و خیانت سرنگون نمی‌شوند، بیشترشان آب نمی‌خورند!
همان دوستت دارم‌های هر روزه، همان نگاه‌ها و ملاحت‌ها، همان‌ها پایشان ریخته نمی‌شود که می‌میرند!
کم‌کم ... آرام ...

-حسین وحدانی

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.