حمید رسایی dan repost
.
🔹️ بازی ترور (۱)
♻️ آیا ترور حجاریان در سال ۷۸ سازماندهی شده بود یا خودسرانه؟
حمید رسایی: در دوره ریاست جمهوری خاتمی و حاکمیت اصلاحطلبان سه حادثه مهم رخ داد که هر بک از آنها تخریب یکی از نهادهای امنیتی را هدف میگرفت:
قتلهای زنجیره ای، هدف: وزارت اطلاعات،
کوی دانشگاه، هدف: نیروی انتظامی،
۷ترور حجاریان، هدف: سپاه و بسیج.
خاتمی در آن ایام، ترور را کار سازماندهی شده می دانست البته انگشت اتهام وی غیرمستقیم متوجه نهادهایی مثل سپاه و بسیج بود و با صدور نامه ای اعلام کرد: "معتقدم مسأله عمیق تر است و به لحاظ روانشناختی باید پیگیری شود و با یک حرکت وزین فرهنگی برای ریشهیابی این نوع خشونت ها و جلوگیری از آن به عمل آید."
یونسی، وزیر اطلاعات دولت خاتمی اما پس از مدتی در این باره اعلام کرد: "اهداف این افراد بر اساس احساسات شخصی و تشخیص فردی آنان استوار است و از نظر ما وابستگی خارجی و وابستگی جناحی برای آنان متصور نیست. از نظر ما این افراد گروهی خودسر هستند که با انگیزه ماجراجویانه و احساساتی اقدام به این کار کردند."
اما واقعیت ترور سعید حجاریان چه بود؟ آیا واقعا بر اساس ادعای خاتمی سازماندهی شده بود یا نظر وزیر اطلاعات وقت خاتمی درست و ترور حجاریان خودسرانه بوده. بر اساس مستندات مکشوف در کتاب بازی ترور به این جمع بندی رسیدیم که این ترور بازی سازماندهی شده ای بود.
سال ۷۸ و پس از واقعه قتل های زنجیره ای و کوی دانشگاه، پس از سوء قصد به سعيد حجاريان، اظهار نظرهاى مختلفى درباره ماهيت گروه ترور و مسأله صدور فتواى ترور بر زبانها جارى شد. در اين جنگ روانى نيز سعى شد تا مسأله ترور را همانند قتلهاى زنجيرهاى و حادثه کوی دانشگاه در ۱۸ تیر ۷۸ به يك فكر و انديشه دينى گره بزنند و به شخص و گروه خاصى منتسب كنند. در اولين حركت، روزنامه صبح امروز كه مدير مسئول آن شخص حجاریان بود، نوشت: "من تروريستها را میشناسم ... آنها نيروى نظامى نبودند، دست به اسلحه نبردند و شليك نكردند، بلكه فتوا دادند و حكم صادر كردند." (26 اسفند 78)
بيست روز پس از اين اظهار نظر، در حالى كه هر روز بر حجم اين اتهامات در روزنامه ها افزوده میشد، محمد سلامتی، عضو فعال سازمان غير دينى مجاهدين انقلاب و دبير كل آن اعلام كرد: "كسانى كه با انگيزه هاى ايدئولوژيك دست به ترور میزنند، به مجوز شرعى نياز دارند." علاوه بر وی در تیتر برخی رسانه ها اعلام شد: "ديگرانى بودند كه تصميم گرفته و مجوز دادند و بعد عده اى اجرا كردند."
تمام اين سخنان - كه به گوشه كوچكى از آن اشاره شد - در حال و هواى روزهاى نخست پس از ترور مطرح شد، امّا سخنى كه پس از ماه ها از طرف حجاريان در يك مصاحبه مطبوعاتى عنوان شد، جهت دارترین سخن برای انحراف افکار عمومی و ایراد اتهام به آیت الله مصباح بود. وى در پاسخ به سئوال خبرنگارى كه پرسيد هيچ تصور میكرديد روزى توسط چنين افرادى ترور شويد؟ گفت: "نه، انتظار نداشتم. از جريانهاى داخلى انتظار نداشتم. گاهى درباره گروههاى برانداز خارجى فكر میکردم، امّا در باره اينها نه. زيرا كسى كه ادعاى ديندارى میکند براى اين كارها بايد حجت شرعى داشته باشد. فكر نمیكردم عالمى در سطح بالا اجازه ترور بدهد، چون در اسلام ترور حرام است. اسلام اجازه ترور نمیدهد."
جالب اين است كه حجاريان در پاسخ به سئوال ديگرى، وقتى خبرنگار میپرسد: آيا ضاربين شما حكم داشتند و شما در جريان قرار گرفتيد؟ میگويد: "خير. من دنبال نكردم ببينم حكم داشتند يا نه، امّا آدم متدين براى حركات خود - مخصوصاً قتل نفس - بايد جواز شرعى داشته باشد وگر نه دينداری اش بی معنا میشود. مگر اينكه فكر كنيم اينها ضارب نبودند، يا در ديندارىشان شك كنيم. والا آنهايى كه قبل از انقلاب هم دست به ترور زدند، مثل فداييان اسلام و مؤتلفه، بالاخره از جايى جواز گرفتند. امام جواز ترور نمیداد، حتى در زمان شاه. من فكر میكنم كسى كه ادعاى ديندارى میكند، از امام تبعيت میكند، بنابر اين چنين كارى را انجام نمیدهد." (روزنامه ایران: 27 آذر 79)
حجاريان در آن ایام مثل بسیاری از ادعاهایی که این روزها مطرح میشود، ادعا میكرد اين كار توسط گروههاى داخلى نظام انجام شده اما هرگز آن گروه را رسماً نام نمیبرد؟! وى میگويد: "فكر نمیكردم عالمى در سطح بالا اجازه ترور بدهد ..." سئوال اين است كه بر چه اساس و مستندی، علما و مشخصا آیت الله مصباح را متهم می کرد ولی حاضر به ارائه دلیل نبود!؟
سئوال اين است كه چرا حجاريان در باره "وجود مجوز شرعى ترور" در اين گروه با قاطعيت سخن میگويد، امّا در خصوص عدم ديندارى عاملان ترور با ترديد و شك؟!
👈 قسمت قبلی یادداشت را اینجا بخوانید:
https://t.me/www_rasaee_ir/22235
https://t.me/www_rasaee_ir/22236
کانال حمیدرسائی: @www_rasaee_ir
🔹️ بازی ترور (۱)
♻️ آیا ترور حجاریان در سال ۷۸ سازماندهی شده بود یا خودسرانه؟
حمید رسایی: در دوره ریاست جمهوری خاتمی و حاکمیت اصلاحطلبان سه حادثه مهم رخ داد که هر بک از آنها تخریب یکی از نهادهای امنیتی را هدف میگرفت:
قتلهای زنجیره ای، هدف: وزارت اطلاعات،
کوی دانشگاه، هدف: نیروی انتظامی،
۷ترور حجاریان، هدف: سپاه و بسیج.
خاتمی در آن ایام، ترور را کار سازماندهی شده می دانست البته انگشت اتهام وی غیرمستقیم متوجه نهادهایی مثل سپاه و بسیج بود و با صدور نامه ای اعلام کرد: "معتقدم مسأله عمیق تر است و به لحاظ روانشناختی باید پیگیری شود و با یک حرکت وزین فرهنگی برای ریشهیابی این نوع خشونت ها و جلوگیری از آن به عمل آید."
یونسی، وزیر اطلاعات دولت خاتمی اما پس از مدتی در این باره اعلام کرد: "اهداف این افراد بر اساس احساسات شخصی و تشخیص فردی آنان استوار است و از نظر ما وابستگی خارجی و وابستگی جناحی برای آنان متصور نیست. از نظر ما این افراد گروهی خودسر هستند که با انگیزه ماجراجویانه و احساساتی اقدام به این کار کردند."
اما واقعیت ترور سعید حجاریان چه بود؟ آیا واقعا بر اساس ادعای خاتمی سازماندهی شده بود یا نظر وزیر اطلاعات وقت خاتمی درست و ترور حجاریان خودسرانه بوده. بر اساس مستندات مکشوف در کتاب بازی ترور به این جمع بندی رسیدیم که این ترور بازی سازماندهی شده ای بود.
سال ۷۸ و پس از واقعه قتل های زنجیره ای و کوی دانشگاه، پس از سوء قصد به سعيد حجاريان، اظهار نظرهاى مختلفى درباره ماهيت گروه ترور و مسأله صدور فتواى ترور بر زبانها جارى شد. در اين جنگ روانى نيز سعى شد تا مسأله ترور را همانند قتلهاى زنجيرهاى و حادثه کوی دانشگاه در ۱۸ تیر ۷۸ به يك فكر و انديشه دينى گره بزنند و به شخص و گروه خاصى منتسب كنند. در اولين حركت، روزنامه صبح امروز كه مدير مسئول آن شخص حجاریان بود، نوشت: "من تروريستها را میشناسم ... آنها نيروى نظامى نبودند، دست به اسلحه نبردند و شليك نكردند، بلكه فتوا دادند و حكم صادر كردند." (26 اسفند 78)
بيست روز پس از اين اظهار نظر، در حالى كه هر روز بر حجم اين اتهامات در روزنامه ها افزوده میشد، محمد سلامتی، عضو فعال سازمان غير دينى مجاهدين انقلاب و دبير كل آن اعلام كرد: "كسانى كه با انگيزه هاى ايدئولوژيك دست به ترور میزنند، به مجوز شرعى نياز دارند." علاوه بر وی در تیتر برخی رسانه ها اعلام شد: "ديگرانى بودند كه تصميم گرفته و مجوز دادند و بعد عده اى اجرا كردند."
تمام اين سخنان - كه به گوشه كوچكى از آن اشاره شد - در حال و هواى روزهاى نخست پس از ترور مطرح شد، امّا سخنى كه پس از ماه ها از طرف حجاريان در يك مصاحبه مطبوعاتى عنوان شد، جهت دارترین سخن برای انحراف افکار عمومی و ایراد اتهام به آیت الله مصباح بود. وى در پاسخ به سئوال خبرنگارى كه پرسيد هيچ تصور میكرديد روزى توسط چنين افرادى ترور شويد؟ گفت: "نه، انتظار نداشتم. از جريانهاى داخلى انتظار نداشتم. گاهى درباره گروههاى برانداز خارجى فكر میکردم، امّا در باره اينها نه. زيرا كسى كه ادعاى ديندارى میکند براى اين كارها بايد حجت شرعى داشته باشد. فكر نمیكردم عالمى در سطح بالا اجازه ترور بدهد، چون در اسلام ترور حرام است. اسلام اجازه ترور نمیدهد."
جالب اين است كه حجاريان در پاسخ به سئوال ديگرى، وقتى خبرنگار میپرسد: آيا ضاربين شما حكم داشتند و شما در جريان قرار گرفتيد؟ میگويد: "خير. من دنبال نكردم ببينم حكم داشتند يا نه، امّا آدم متدين براى حركات خود - مخصوصاً قتل نفس - بايد جواز شرعى داشته باشد وگر نه دينداری اش بی معنا میشود. مگر اينكه فكر كنيم اينها ضارب نبودند، يا در ديندارىشان شك كنيم. والا آنهايى كه قبل از انقلاب هم دست به ترور زدند، مثل فداييان اسلام و مؤتلفه، بالاخره از جايى جواز گرفتند. امام جواز ترور نمیداد، حتى در زمان شاه. من فكر میكنم كسى كه ادعاى ديندارى میكند، از امام تبعيت میكند، بنابر اين چنين كارى را انجام نمیدهد." (روزنامه ایران: 27 آذر 79)
حجاريان در آن ایام مثل بسیاری از ادعاهایی که این روزها مطرح میشود، ادعا میكرد اين كار توسط گروههاى داخلى نظام انجام شده اما هرگز آن گروه را رسماً نام نمیبرد؟! وى میگويد: "فكر نمیكردم عالمى در سطح بالا اجازه ترور بدهد ..." سئوال اين است كه بر چه اساس و مستندی، علما و مشخصا آیت الله مصباح را متهم می کرد ولی حاضر به ارائه دلیل نبود!؟
سئوال اين است كه چرا حجاريان در باره "وجود مجوز شرعى ترور" در اين گروه با قاطعيت سخن میگويد، امّا در خصوص عدم ديندارى عاملان ترور با ترديد و شك؟!
👈 قسمت قبلی یادداشت را اینجا بخوانید:
https://t.me/www_rasaee_ir/22235
https://t.me/www_rasaee_ir/22236
کانال حمیدرسائی: @www_rasaee_ir