آنسوی پرچین
چونان شبحی مرموز
ایستادهای به نظارهی ماه،
آخرین مکالمه
آخرین اعتراف،
ناپدید و خاموش شده،
آتشِ درون سینهات؛
روح سرد زمستانی
دورترین رویا،
چرا فراموش کردهای مرا؟
@turmoil1
چونان شبحی مرموز
ایستادهای به نظارهی ماه،
آخرین مکالمه
آخرین اعتراف،
ناپدید و خاموش شده،
آتشِ درون سینهات؛
روح سرد زمستانی
دورترین رویا،
چرا فراموش کردهای مرا؟
@turmoil1