- تنگی و سکسی بودنت یادم نرفته کوچولو!
با بغض به هیکل بزرگش نگاه کردم.
- کسی نباید بفهمه!
قدمی دیگه جلو اومد.
- چرا؟ اونا که گواهی بکارت میخوان، بالاخره میفهمن.
- نباید بفهمن با تو بودم آقا هارون.
پوزخندی زد و کمرمو گرفت.
- تا اون موقع حامله شدی؟
خواستم مخالفت کنم، هشدار داد.
- فیلم سکسمون و دارم دخترجون پس ادا در نیار.
هق زدم که دست بزرگ و داغش وارد لباسم شد و...💦🥹
https://t.me/+YZ5WO56gmrY4OGU0پسره بکارت نامزدِ دشمنش و زده و....🔞🥺🔥