لشکر خاموش
اچمز شدن دولت در مقابل طالبان
طالبان برای تسخیر ایران نیاز به جنگ و لشکر کشی ندارد!
سن ازدواج جوانان ایرانی بالا رفته است و امار جوانان مجرد و جوانان ازدواج کرده تک فرزند و بی فرزند ایرانی، در بردارنده حقیت تلخی می باشد و در ان سو و در مقابل به اندازه همان ده درصد از جمعیت تحصیلکرده و ایرانی متخصصی که مهاجرت کرده ، افغانستانی های درس نخوانده و فقیر به ایران مهاجرت کرده اند، و خیلی کم می توان دختر و پسر بیست ساله افغانستانی را در ایران دید که حداقل دو فرزند نداشته باشد و هستند بسیاری که در مرز سی سالگی پنج شش فرزند دارند و بزودی جمعیت افغانستانی های داخل ایران از جمعیت ایرانی بعضی از استان ها و بخصوص یزد و کرمان پیشی خواهد گرفت.
امروز ایران با چند گروه از افغانستانی ها روبرو هست، یک دسته که پس از انقلاب به ایران امده اند و فرزندانشان که خود اینک صاحب فرزند و حتی نوه هستند، در ایران به دنیا امده و بسیاری نیز دارای زن ایرانی می باشند، و لهجه و فرهنگشان تا حدودی ایرانی شده است.
گروهی که پس از مسلط شدن طالبان به ایران مهاجرت کرده و خود دو دسته می باشند، طرفدار طالبان و مخالف طالبان، و تمیز دادن این دو دسته از هم نیز ساده نیست و بهرحال فقط یک دهه دیگر کافی است که جمعیت افغانستانی های داخل ایران که مهمترین کارشان تولید فرزند می باشد از جمعیت ایرانی ها پیشی بگیرد، و الان حکومتی که بیشترین امکانات را در اختیار افغانستانی ها قرار داده و به انان یارانه سوخت و انرژی و نان و بهداشتی می دهد ، نمی داند که با این پدیده چکار کند و این در حالی است که نسل در ایران دنیا امده افغانستانی ها دارای بحران هویتی هم می باشند، چرا که نه ایرانی هستند و نه افغانستانی و در حالی افغانستانی نامیده می شوند که اصلا در عمرشان افغانستان را ندیده اند و در هر آشوب خیابانی نیز باید نقش انان را پر رنگ دید، چرا که در جستجوی یافتن یک هویت هستند و چیزی هم برای از دست دادن ندارند.
ایران اگر این خیل مهاجران را اخراج کند، انان را بدست خود تبدیل به دشمن ایران و ایرانی می کند و بطور حتم بسیاری از انان به لشکر طالبان می پیوندند و اگر بحال خود رهایشان کند که همیشه قدرت بالقوه ای هستند و می توانند هر ان چون اتشی زیر خاکستر، برای ایران و ایرانی خطر آفرین باشند.
تنها راه، کنترل جمعیت افغانستانی های ساکن در ایران و جلوی فرزند اوری گرفتن انان می باشد و اینکه فقط مجاز باشند تا کارهای خاصی را انجام دهند و در جاهای خاصی اقامت کنند،. که ان نیز با اصول اخلاقی و انسانی جور در نمی اید.
راه دیگر ایجاد شهرک های افغانستانی نشین در نزدیکی مرزهای افغانستان می باشد و جدا کردن مخالفان و موافقان طالبان و انان که همراه با طالبان هستند اخراج شوند و مخالفان طالبان خود جلوی طالبان بایستند و از انان برای ساختن دیوار مرزی و مقابله با طالبان استفاده شود.
و حال براستی سیاست دولت و حکومت ایران در قبال طالبان و مهاجران افغانستانی و افغانستانی های مقیم ایران چیست؟!
اچمز شدن دولت در مقابل طالبان
طالبان برای تسخیر ایران نیاز به جنگ و لشکر کشی ندارد!
سن ازدواج جوانان ایرانی بالا رفته است و امار جوانان مجرد و جوانان ازدواج کرده تک فرزند و بی فرزند ایرانی، در بردارنده حقیت تلخی می باشد و در ان سو و در مقابل به اندازه همان ده درصد از جمعیت تحصیلکرده و ایرانی متخصصی که مهاجرت کرده ، افغانستانی های درس نخوانده و فقیر به ایران مهاجرت کرده اند، و خیلی کم می توان دختر و پسر بیست ساله افغانستانی را در ایران دید که حداقل دو فرزند نداشته باشد و هستند بسیاری که در مرز سی سالگی پنج شش فرزند دارند و بزودی جمعیت افغانستانی های داخل ایران از جمعیت ایرانی بعضی از استان ها و بخصوص یزد و کرمان پیشی خواهد گرفت.
امروز ایران با چند گروه از افغانستانی ها روبرو هست، یک دسته که پس از انقلاب به ایران امده اند و فرزندانشان که خود اینک صاحب فرزند و حتی نوه هستند، در ایران به دنیا امده و بسیاری نیز دارای زن ایرانی می باشند، و لهجه و فرهنگشان تا حدودی ایرانی شده است.
گروهی که پس از مسلط شدن طالبان به ایران مهاجرت کرده و خود دو دسته می باشند، طرفدار طالبان و مخالف طالبان، و تمیز دادن این دو دسته از هم نیز ساده نیست و بهرحال فقط یک دهه دیگر کافی است که جمعیت افغانستانی های داخل ایران که مهمترین کارشان تولید فرزند می باشد از جمعیت ایرانی ها پیشی بگیرد، و الان حکومتی که بیشترین امکانات را در اختیار افغانستانی ها قرار داده و به انان یارانه سوخت و انرژی و نان و بهداشتی می دهد ، نمی داند که با این پدیده چکار کند و این در حالی است که نسل در ایران دنیا امده افغانستانی ها دارای بحران هویتی هم می باشند، چرا که نه ایرانی هستند و نه افغانستانی و در حالی افغانستانی نامیده می شوند که اصلا در عمرشان افغانستان را ندیده اند و در هر آشوب خیابانی نیز باید نقش انان را پر رنگ دید، چرا که در جستجوی یافتن یک هویت هستند و چیزی هم برای از دست دادن ندارند.
ایران اگر این خیل مهاجران را اخراج کند، انان را بدست خود تبدیل به دشمن ایران و ایرانی می کند و بطور حتم بسیاری از انان به لشکر طالبان می پیوندند و اگر بحال خود رهایشان کند که همیشه قدرت بالقوه ای هستند و می توانند هر ان چون اتشی زیر خاکستر، برای ایران و ایرانی خطر آفرین باشند.
تنها راه، کنترل جمعیت افغانستانی های ساکن در ایران و جلوی فرزند اوری گرفتن انان می باشد و اینکه فقط مجاز باشند تا کارهای خاصی را انجام دهند و در جاهای خاصی اقامت کنند،. که ان نیز با اصول اخلاقی و انسانی جور در نمی اید.
راه دیگر ایجاد شهرک های افغانستانی نشین در نزدیکی مرزهای افغانستان می باشد و جدا کردن مخالفان و موافقان طالبان و انان که همراه با طالبان هستند اخراج شوند و مخالفان طالبان خود جلوی طالبان بایستند و از انان برای ساختن دیوار مرزی و مقابله با طالبان استفاده شود.
و حال براستی سیاست دولت و حکومت ایران در قبال طالبان و مهاجران افغانستانی و افغانستانی های مقیم ایران چیست؟!