🌸🌷🌿🌸🌷🌿🌸🌷🌿🌸🌷🌿
🌺کرامات حضرت امام حسین علیه السلام
سلمان گويد: روزي به در خانهي حضرت زهرا عليها السلام رفتم و اذن ورود گرفتم و چون داخل شدم ديدم كه حضرت زهرا عليهاالسلام مشغول آسياب كردن است و دستاس را ميچرخاند در حاليكه دستان مباركش مجروح شده است. عرض كردم: «اي سيدهي زنان و اي مخدره دوران! چرا به فضه دستور نميدهيد تا دستاس نمايد.» جواب فرمود: «پدر بزرگوارم امر فرموده كه كارهاي خانه يك روز بر عهدهي من و يك روز بر عهدهي فضه باشد و اينك نوبت من است.» در اين سخن بوديم كه ناگاه امام حسين عليه السلام در گهواره به گريه در آمد. پس عرض كردم: «اي سيدهي عالميان! مرا نيز در كارتان شريك نماييد.» حضرت فرمود: «تو دستاس كن تا من حسين را آرام نمايم.» سلمان گويد: «من مشغول دستاس كردن شدم. مدتي بعد بانگ اذان برخاست و من جهت اقامهي نماز عازم مسجد شدم.» پس از نماز اميرمومنان عليه السلام را گفتم: «اي اميرمومنان! شما اينجا نشستهايد و فاطمهي زهرا دستان مباركش از دستاس كردن مجروح شده است.» پس اميرمومنان عليه السلام گريان شد و فورا به خانه رفت. هنوز مدت كوتاهي نگذشته بود كه آن حضرت شادمان و خوشحال بازگشتند. حضرت ختمي مرتبت صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «يا علي! گريان رفتي و خندان آمدي؟!» عرض كرد: «يا رسول الله! چون وارد خانه شدم، فاطمه را ديدم كه از خستگي خوابيده است و دستاس بي آنكه كسي آنرا حركت دهد ميگردد و گهوارهي حسين بيآنكه كسي آنرا بجنباند در حال جنبش است و ندايي ميآمد كه براي حسين لالايي ميگفت و چنين ميخواند: ان في الجنه نهرا من لبن لعلي و لزهرا و حسين و حسن كل من كان محبا لهم يدخل الجنه من غير حزن» . پس حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «يا علي! بشارت باد تو را به بهشت جاويدان و جوي شير كه طعم آن هرگز متغير نميشود و بشارت باد دوستان تو را.» آنگاه فرمود: «يا علي! آيا دانستي كه چه كسي دستاس را ميچرخانيد و چه كسي گهواره را ميجنباند.» عرض كرد: خدا و رسولش بهتر ميدانند.» حضرت فرمود: «آنكه گهواره را ميجنباند، جبرييل و آنكه دستاس را ميچرخانيد ميكاييل بود.»
📗کتاب كرامات و مقامات عرفاني امام حسين علیه السلام
@tavosbehesht
🌸🌷🌿🌸🌷🌿🌸🌷🌿🌸🌷🌿
🌺کرامات حضرت امام حسین علیه السلام
سلمان گويد: روزي به در خانهي حضرت زهرا عليها السلام رفتم و اذن ورود گرفتم و چون داخل شدم ديدم كه حضرت زهرا عليهاالسلام مشغول آسياب كردن است و دستاس را ميچرخاند در حاليكه دستان مباركش مجروح شده است. عرض كردم: «اي سيدهي زنان و اي مخدره دوران! چرا به فضه دستور نميدهيد تا دستاس نمايد.» جواب فرمود: «پدر بزرگوارم امر فرموده كه كارهاي خانه يك روز بر عهدهي من و يك روز بر عهدهي فضه باشد و اينك نوبت من است.» در اين سخن بوديم كه ناگاه امام حسين عليه السلام در گهواره به گريه در آمد. پس عرض كردم: «اي سيدهي عالميان! مرا نيز در كارتان شريك نماييد.» حضرت فرمود: «تو دستاس كن تا من حسين را آرام نمايم.» سلمان گويد: «من مشغول دستاس كردن شدم. مدتي بعد بانگ اذان برخاست و من جهت اقامهي نماز عازم مسجد شدم.» پس از نماز اميرمومنان عليه السلام را گفتم: «اي اميرمومنان! شما اينجا نشستهايد و فاطمهي زهرا دستان مباركش از دستاس كردن مجروح شده است.» پس اميرمومنان عليه السلام گريان شد و فورا به خانه رفت. هنوز مدت كوتاهي نگذشته بود كه آن حضرت شادمان و خوشحال بازگشتند. حضرت ختمي مرتبت صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «يا علي! گريان رفتي و خندان آمدي؟!» عرض كرد: «يا رسول الله! چون وارد خانه شدم، فاطمه را ديدم كه از خستگي خوابيده است و دستاس بي آنكه كسي آنرا حركت دهد ميگردد و گهوارهي حسين بيآنكه كسي آنرا بجنباند در حال جنبش است و ندايي ميآمد كه براي حسين لالايي ميگفت و چنين ميخواند: ان في الجنه نهرا من لبن لعلي و لزهرا و حسين و حسن كل من كان محبا لهم يدخل الجنه من غير حزن» . پس حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «يا علي! بشارت باد تو را به بهشت جاويدان و جوي شير كه طعم آن هرگز متغير نميشود و بشارت باد دوستان تو را.» آنگاه فرمود: «يا علي! آيا دانستي كه چه كسي دستاس را ميچرخانيد و چه كسي گهواره را ميجنباند.» عرض كرد: خدا و رسولش بهتر ميدانند.» حضرت فرمود: «آنكه گهواره را ميجنباند، جبرييل و آنكه دستاس را ميچرخانيد ميكاييل بود.»
📗کتاب كرامات و مقامات عرفاني امام حسين علیه السلام
@tavosbehesht
🌸🌷🌿🌸🌷🌿🌸🌷🌿🌸🌷🌿