💢ابراهیم گلستان در دادگاه مصدق؛ مجوزی که زاهدی داد
🔹مصدق گفت: بابا! شنیدم که ناراحتش کردهاند. از قول من بهش بگو که حقهٔ مِهر بدان مُهر و نشان است که بود…
🔹زاهدی گفت: «یک چیزی از من بخواه.» گفتم: «من هیچچی نمیخواهم، فقط محاکمهٔ مصدق که هست، من اجازهٔ فیلمبرداری میخواهم.» گفت: «حتما!»
🔹مصدق یکی از بزرگترین آدمها بود. این آدم برای خودش کوچکترین چیزی نخواست، اصلا خانه خودش را کرد نخستوزیری. آدم چه بگوید واقعا؟
tarikhirani.ir/fa/news/8894
@tarikhirani
🔹مصدق گفت: بابا! شنیدم که ناراحتش کردهاند. از قول من بهش بگو که حقهٔ مِهر بدان مُهر و نشان است که بود…
🔹زاهدی گفت: «یک چیزی از من بخواه.» گفتم: «من هیچچی نمیخواهم، فقط محاکمهٔ مصدق که هست، من اجازهٔ فیلمبرداری میخواهم.» گفت: «حتما!»
🔹مصدق یکی از بزرگترین آدمها بود. این آدم برای خودش کوچکترین چیزی نخواست، اصلا خانه خودش را کرد نخستوزیری. آدم چه بگوید واقعا؟
tarikhirani.ir/fa/news/8894
@tarikhirani