اعجاز نادر شاه در شفای نابینایان
هرچه را چشم، در پسند آرد
چشم زخمی، در آن گزند آرد
سرجان ملکم انگلیسی مینویسد:
مردم ایران به شفای حضرت رضا باور کامل دارند که کور را شفا میدهد اما داستانی درباره نادرشاه خوانده ام که نشان از اعجاب انگیزی و پیشرو بودنِ ذهن روشن او دارد!
گویند کوری در حرم رضوی نشسته بود و امید به بینایی داشت، ناگاه کوکبه نادر در مشهد پیدا شد، چون چشم نادرشاه بر گدا افتاد پرسید چند وقت است که کوری؟
گفت دوسال!
نادرشاه گفت پس معلوم میشود اعتقاد نداری وگرنه بایستی مدتها پیش ، از امام رضا شفا میافتی! آنگاه همچون شیر دمان، غرشی کرد و گفت: اگر تا بازگشت من چشم تو روشن نشده باشد گردنت را خواهم زد!!
چون نادر به مشهد بازگشت، مردک بیچاره که میدانست خشم نادری شوخی بردار نیست، از ترسِ مرگ به اخلاص دعا میکرد و در دَم چشمش بینا شد و مردم فریاد کردند معجزه معجزه معجزه ... و لباس هايش برای تبرک پاره میکردند!!
جمله ای از نادرشاه، ناجی ایرانیان، آخرین جهانگشای شرق چنین نقل شده است:
《اصلِ هرچیز اعتقاد است!》
*****
در عالم آرای نادری آمده است؛ در نخستین جنگ نادرشاه با عثمانی ها که شکست کامل به لشگر ایران رسید، نادر به میرزا مهدی خان مورخ و کاتب (نویسنده عالم آرای نادری) گفت که بولایات ایران ماجرا را بنویسد و نیرو درخواست کند، میرزای بیچاره به اسلوب خودش شرحی بنگاشت و پس از تمجید و اغراق فراوان از پیروزی های لشکرِ ظفر نمون، در پایان چنین نوشت:
البته اندک چشم زخمی به قسمتی از سپاهِ سپهر دستگاه رسید!!
چون نوشته را به سمع نادر رسانیدند، سردارِ برآشفت و گفت: اینهمه دروغ و یاوه چرا؟!! بنویس طایفه عثمانلو، دمار از ما برآوردند و....
و چنین بود که با واقع بینی نابغه شرق، به سه ماه نکشید که در بهت و حیرت عثمان پاشا، نادرشاه سپاهی ۷۰.۰۰۰ نفره را مهیا کرده و سپاه ۱۲۰.۰۰۰ نفره عثمانی را درهم کوبیده و آن سردار مشهور و پیروز عثمانی در جبهه های اروپا را کشتند.
.
پینوشت:
تصادفی نیست که نادرشاه طی بیست سال از چوپانی و پوستیندوزی به قدرتمندترین پادشاه و سردار آسیا تبدیل شده و همسنگ یا امپراتوران قدرتمند اروپا شد.
به بزرگترین کانال تاریخی بپیوندید👇👇
📖✒️ @tarekhekohan
📖✒️ @tarekhekohan2
هرچه را چشم، در پسند آرد
چشم زخمی، در آن گزند آرد
سرجان ملکم انگلیسی مینویسد:
مردم ایران به شفای حضرت رضا باور کامل دارند که کور را شفا میدهد اما داستانی درباره نادرشاه خوانده ام که نشان از اعجاب انگیزی و پیشرو بودنِ ذهن روشن او دارد!
گویند کوری در حرم رضوی نشسته بود و امید به بینایی داشت، ناگاه کوکبه نادر در مشهد پیدا شد، چون چشم نادرشاه بر گدا افتاد پرسید چند وقت است که کوری؟
گفت دوسال!
نادرشاه گفت پس معلوم میشود اعتقاد نداری وگرنه بایستی مدتها پیش ، از امام رضا شفا میافتی! آنگاه همچون شیر دمان، غرشی کرد و گفت: اگر تا بازگشت من چشم تو روشن نشده باشد گردنت را خواهم زد!!
چون نادر به مشهد بازگشت، مردک بیچاره که میدانست خشم نادری شوخی بردار نیست، از ترسِ مرگ به اخلاص دعا میکرد و در دَم چشمش بینا شد و مردم فریاد کردند معجزه معجزه معجزه ... و لباس هايش برای تبرک پاره میکردند!!
جمله ای از نادرشاه، ناجی ایرانیان، آخرین جهانگشای شرق چنین نقل شده است:
《اصلِ هرچیز اعتقاد است!》
*****
در عالم آرای نادری آمده است؛ در نخستین جنگ نادرشاه با عثمانی ها که شکست کامل به لشگر ایران رسید، نادر به میرزا مهدی خان مورخ و کاتب (نویسنده عالم آرای نادری) گفت که بولایات ایران ماجرا را بنویسد و نیرو درخواست کند، میرزای بیچاره به اسلوب خودش شرحی بنگاشت و پس از تمجید و اغراق فراوان از پیروزی های لشکرِ ظفر نمون، در پایان چنین نوشت:
البته اندک چشم زخمی به قسمتی از سپاهِ سپهر دستگاه رسید!!
چون نوشته را به سمع نادر رسانیدند، سردارِ برآشفت و گفت: اینهمه دروغ و یاوه چرا؟!! بنویس طایفه عثمانلو، دمار از ما برآوردند و....
و چنین بود که با واقع بینی نابغه شرق، به سه ماه نکشید که در بهت و حیرت عثمان پاشا، نادرشاه سپاهی ۷۰.۰۰۰ نفره را مهیا کرده و سپاه ۱۲۰.۰۰۰ نفره عثمانی را درهم کوبیده و آن سردار مشهور و پیروز عثمانی در جبهه های اروپا را کشتند.
.
پینوشت:
تصادفی نیست که نادرشاه طی بیست سال از چوپانی و پوستیندوزی به قدرتمندترین پادشاه و سردار آسیا تبدیل شده و همسنگ یا امپراتوران قدرتمند اروپا شد.
به بزرگترین کانال تاریخی بپیوندید👇👇
📖✒️ @tarekhekohan
📖✒️ @tarekhekohan2