طنزیمات ادبی dan repost
#طنزیمات_ادبی
باز ماه رمضان آمد و ما گشنهتریم
روزه، این مونس جان آمد و ما گشنهتریم
هر متاعی به دکان آمد و ما گشنهتریم
بوی آب آمد و نان آمد و ما گشنهتریم
معدههامان به فغان آمد و ما گشنهتریم
ماه پرفیض رسید و نرسیدیم به فیض
هیچ بر سفرهی افطار ندیدیم به فیض
گرچه آب یخ و لیمو بشمیدیم به فیض
از غم جیب تهیمان بخمیدیم به فیض
واااای آواز اذان آمد و ما گشنهتریم
گرچه دوکان حسن سیب و کچالو دارد
آنوسط چند تغارِ پُر از آلو دارد
کیوی و کیله به فتراک ترازو دارد
اینحقیر از نظرِ نسیه کجا رو دارد؟!!
رودههامان به دهان آمد و ما گشنهتریم
قیمت کلیهی اجناس چه بالا زده است
مثلاً گوجه و گیلاس چه بالا زده است
قیمت سیتی و هم ناس چه بالا زده است
تب بیماری وسواس چه بالا زده است
کلّهها در نوسان آمد و ما گشنهتریم
چیزی از فرش کموکاست ندارد سفره
نان و دوغ و کره و ماست ندارد سفره
سبزی و چیپس که پیداست ندارد سفره
فیالمثل هرچه دلت خواست ندارد سفره
قلبهامان به تکان آمد و ما گشنهتریم
دل ما رفته پی نان کمی روغنی است
دل ما رفته پی هرچه که آن خوردنی است
لیک ماندیم چهها در سرِ اشرف غنی است
چشم ما بسته از این تیرگی و روشنی است
سود ما جمله زیان آمد و ما گشنهتریم
بند شد بسته ولی برق ضعیف است هنوز
سر کار همه با بشکه و قیف است هنوز
بدن مام وطن چرک و کثیف است هنوز
همچنان منتظر کیسه و لیف است هنوز
حرف وحدت به میان آمد و ما گشنهتریم
#اکرام_بسیم
هرات - افغانستان
@tanz20 👈
باز ماه رمضان آمد و ما گشنهتریم
روزه، این مونس جان آمد و ما گشنهتریم
هر متاعی به دکان آمد و ما گشنهتریم
بوی آب آمد و نان آمد و ما گشنهتریم
معدههامان به فغان آمد و ما گشنهتریم
ماه پرفیض رسید و نرسیدیم به فیض
هیچ بر سفرهی افطار ندیدیم به فیض
گرچه آب یخ و لیمو بشمیدیم به فیض
از غم جیب تهیمان بخمیدیم به فیض
واااای آواز اذان آمد و ما گشنهتریم
گرچه دوکان حسن سیب و کچالو دارد
آنوسط چند تغارِ پُر از آلو دارد
کیوی و کیله به فتراک ترازو دارد
اینحقیر از نظرِ نسیه کجا رو دارد؟!!
رودههامان به دهان آمد و ما گشنهتریم
قیمت کلیهی اجناس چه بالا زده است
مثلاً گوجه و گیلاس چه بالا زده است
قیمت سیتی و هم ناس چه بالا زده است
تب بیماری وسواس چه بالا زده است
کلّهها در نوسان آمد و ما گشنهتریم
چیزی از فرش کموکاست ندارد سفره
نان و دوغ و کره و ماست ندارد سفره
سبزی و چیپس که پیداست ندارد سفره
فیالمثل هرچه دلت خواست ندارد سفره
قلبهامان به تکان آمد و ما گشنهتریم
دل ما رفته پی نان کمی روغنی است
دل ما رفته پی هرچه که آن خوردنی است
لیک ماندیم چهها در سرِ اشرف غنی است
چشم ما بسته از این تیرگی و روشنی است
سود ما جمله زیان آمد و ما گشنهتریم
بند شد بسته ولی برق ضعیف است هنوز
سر کار همه با بشکه و قیف است هنوز
بدن مام وطن چرک و کثیف است هنوز
همچنان منتظر کیسه و لیف است هنوز
حرف وحدت به میان آمد و ما گشنهتریم
#اکرام_بسیم
هرات - افغانستان
@tanz20 👈