اجازه بده کمی خودم را معنا کنم!
من یک تماس بیپاسخم…
یک پیام که دریافت کننده، بدون اینکه بخواند حذفش کرده است...یک پنجره که آنسویش دیوار کشیدهاند…یک کارت عابر بانکِ گُم شده، که صاحبش مسدودش
کرده…یک تقویمِ آکبندِ سلفُن کشیده شده، برای دو سالِ پیش…یک فیلمِ در حال پخش، برای بینندهای که خوابش برده…یک آینه، تَهِ انبار، رو به دیوار…
من انگار اشتباهی بودهام…
یک نیمه تمام… یک جا مانده… یک به ثمر نرسیده …
یک جملهی ختم شده به سه نقطه …🩶
@star
من یک تماس بیپاسخم…
یک پیام که دریافت کننده، بدون اینکه بخواند حذفش کرده است...یک پنجره که آنسویش دیوار کشیدهاند…یک کارت عابر بانکِ گُم شده، که صاحبش مسدودش
کرده…یک تقویمِ آکبندِ سلفُن کشیده شده، برای دو سالِ پیش…یک فیلمِ در حال پخش، برای بینندهای که خوابش برده…یک آینه، تَهِ انبار، رو به دیوار…
من انگار اشتباهی بودهام…
یک نیمه تمام… یک جا مانده… یک به ثمر نرسیده …
یک جملهی ختم شده به سه نقطه …🩶
@star