محمد تاجیک/دیپلماسی صله رحم را جدی بگیریم


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha


Mohamadtajik

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Statistika
Postlar filtri


پرستو فروهر به یاد دارد که در سال ۱۳۵۴ وقتی خبر اعدام بیژن جرنی به خانه‌شان رسید، مادرش چه اندازه خشمگین و نومید شده است: «پدر و بویژه مادرم در جریان فعالیتهای جبهه ملی دوم و سوم و جنبش دانشجویی اوایل دهۀ چهل با بیژن جزنی همكاری و رابطۀ نزدیك داشتند. مادرم خبر اعدام «بیژن» را پای تلفن ازدوستی شنید. صدای هق هق گریهاش قطع نمی‌شد. سرگردان در هال خانه راه می‌رفت و با کف دست محكم به دیوارها می‌کوبید. سرش را بی‌وقفه به علامت نۀ محكمی تكان می‌داد و هی تكرار می‌کرد: بی‌شرفها … بی‌شرفها »

بی بی سی فارسی در سال ۹۷


در خرداد ۱۳۵۶ سه تن از سران جبههٔ ملی؛ کریم سنجابی، داریوش فروهر و شاپور بختیار، نامه‌ای به شاه نوشته و از او خواستند که برای نجات کشور به حکومت استبدادی پایان داده، به اصول مشروطیت تمکین کند.[۹][۱۰]
«متن نامه سه امضایی ۲۲ خرداد ۱۳۵۶ به شاه:
پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی
فزایندگی تنگناها و نابسامانیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور چنان دورنمای خطرناکی را در برابر دیدگان هر ایرانی قرار داده که امضاء کنندگان زیر بنابر وظیفه ملی و دینی در برابر خدا و خلق خدا با توجه به اینکه در مقامات پارلمانی و قضایی و دولتی کشور کسی را که صاحب تشخیص و تصمیم بوده، مسئولیت و مأموریتی غیر از پیروی از «منویات ملوکانه» داشته باشد نمی‌شناسیم و در حالی که تمام امور مملکت از طریق صدور فرمانها انجام می‌شود و انتخاب نمایندگان ملت و انشاء قوانین و تأسیس حزب و حتی انقلاب در کف اقتدار شخص اعلیحضرت قرار دارد که همه اختیارات و افتخارات و بنابراین مسئولیتها را منحصر و متوجه به خود فرموده‌اند این مشروحه را علی‌رغم خطرات سنگین تقدیم حضور می‌نماییم.
... بنابراین تنها راه بازگشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و دشواری‌هایی که آینده ایران را تهدید می‌کند ترک حکومت استبدادی، تمکین مطلق به اصول مشروطیت، احیاء حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان و تبعید شدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول اداره مملکت بداند.
بیست و دوم خرداد ۱۳۵۶
دکتر کریم سنجابی / دکتر شاپور بختیار/ داریوش فروهر»


ابراهیم حاتمی کیا وفیلم پوپک ومش ماشالله
پارس توریسم -محمد تاجیک :چند وقت پیش که به پشت صحنه فیلم جدید فرزاد موتمن رفته بودم ماجرای جالبی را از واکنش حاتمی کیا به فیلم پوپک ومش ماشالله تعریف کردم.
برای آقای موتمن تعریف کردم زمانی که فیلم پوپک ومش
ماشالله اکران شد وقتی با آقای حاتمی کیا صحبت می کردم از ساخت فیلمی مثل
پوپک مش ماشالله خیلی ناراحت بود از اینکه سینماگرتحصیل کرده ای مثل شما
به سمت ساخت چنین فیلمی رفته است بسیار ناراحت بود و ساخت این فیلم توسط
شما به نوعی به بالا بردن دست سینمای ایران به علامت تسلیم در مقابل
سینمای عامه پسند ویا مبتذل وسطحی می دانست ...حتی تلخی ساخت این فیلم را
به تلخی یک اتفاق در یکی از جنگهای جهانی می دانست!البته به آقای موتمن گفتم به نظر می رسد بعد ازگذشت چند سال از ساخت این فیلم خود شما هم چندان از این فیلم دفاع نمی
کنید.البته واکنش موتمن هم جالب بودن خیلی از تجربه ساخت این فیلم ناراضی نیستم. البته آقای موتمن می گفت ساخت فیلمی مثل پوپوک چندان باسلیقه شخصی او جور نبست و اگر شرایط باز تر وبهتری برای ساخت فیلم وجود داشت هیچ گاه به سمت ساخت چنین فیلمی نمی رفت.


ایلنا: اکران افتتاحیهٔ فیلم «ترنج» به کارگردانی مجتبی راعی پنج شنبه شب(30 آذر ماه) در سینما آزادی برگزار‌شد.به گزارشخبرنگار ایلنا، این فیلم که اکرانش از روز یکشنبه ۲۶ آبان ماه آغاز کرده است ‌روز پنجشنبه ساعت ۱۹در سینما‌ آزادی نمایش ویژه‌ای داشت که در آن جمعی از سینماگران ومدیران سازمان سینمایی حضور داشتند.احمد رضا درویش، مهندس محمد رضا جعفری جلوه (مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی)، علیرضا داوود‌نژاد، ابوالحسن داوودی، حسن فتحی، محمد آفریده، سید محمد مهدی طباطبایی‌نژاد (مدیر مرکز سینمای مستند وتجربی)، محمد حسین حقیقی، محمد علی حسین‌نژاد، امیر حسین علم الهدی، غلامرضا فرجی، کیوان کثیران، سمیه قاضی‌زاده در این اکران حضور داشتند.


مجید برزگر در سال ۹۳ :اکران فیلم پرویز سود آور بوده است

محمد تاجیک : مجید برزگر کار گردان فیلم پرویز که حدود ده سال پیش اکران آن در گروه هنر وتجربه با استقبال بسیار خوب مخاطبان مواجه شده بود دربخشهایی از گفت وگوی مفصلی که با حافظ روحانی در روزنامه اعتماد در سال ۹۳ انجام داده گفته است که فیلم پرویز به سود دهی رسیده است .
بخشهایی از این مصاحبه که به این موضوع پرداخته شده به شرح زیر است :

+ فيلم شما و باقي فيلم‌هايي كه مستقل خوانده مي‌شوند، معمولا پيش از اكران عمومي هزينه‌شان را برگردانده‌اند، آيا در مورد «پرويز» هم اين اتفاق افتاده؟ آيا اكران فيلم سودآور است؟
مجید برزگر :بله، تقريبا به همين شكل است. فيلم با نمايش‌هاي خارج از كشور، جوايزي كه گرفته، فروش‌هاي خارج از كشور توانسته تقريبا هزينه‌هايش را برگرداند. بحث بر سر دو نكته است، يكي سوددهي فيلم، يكي فروش بالا. اول از همه اينكه ما چه انتظاري از ساخت فيلم و بخش اقتصادي و بازگشت سرمايه‌اش داريم. اين فيلم‌ها با بودجه‌هاي اندكي ساخته مي‌شوند و اگر بتوانند همين بودجه اندك را برگردانند، به نظر ما موفق هستند، يعني سرمايه‌يي اندك براي فيلم گذاشته‌ايم و در اين مدت آن سرمايه را برگردانده‌ايم. جدا از اين فيلم‌هايي مثل «پرويز» سودده هم هستند و اگر بتوانند دو برابر هزينه‌شان را به دست آوردند، سودآور هستند. يك فيلم با هزينه ٢٠٠، ٣٠٠ ميليوني با همين اكران در مقابل يك فيلم چهار يا پنج ميلياردي، به راحتي مي‌تواند دو برابر هزينه‌اش را تامين كند. فيلم «پرويز» الان تقريبا به سوددهي رسيده و اگر بتوانيم يك رايت ويديويي بفروشيم، تهيه‌كننده حتما از سرمايه‌گذاري‌اي كه در اين فيلم كرده راضي خواهد بود.


هرکسی که به فرهنگ سرزمین خودش علاقه مند است به نظرم واجب است که مستند شش قرن شش سال را ببیند
آینده خوبی در انتظار گروه هنر و تجربه است

محمد تاجیک:
با محسن عبدالوهاب که به عنوان فیلمنامه نویس و کارگردان در سینمای ایران شناخته می شود درباره اکران فیلمها در گروه هنر و تجربه گفت و گویی کرده ایم که می خوانید:
+نظرتان درباره اکران فیلمها در گروه هنر و تجربه چیست ؟
_به نظرم این حرکت ،حرکت بسیار خوبی است و فکر می کنم به چیزی که بیش از هر چیز نیاز دارد تبلیغات فراوان است . تا علاقه مندان این نوع سینما از اکران فیلمهای مورد علاقه شان اطلاع پیدا کنند .
+ فکر می کنید گروه هنر و تجربه چه سر نوشتی را پیدا خواهد کرد ؟
_من برای گروه سینمایی هنر و تجربه آینده خوبی را می بینم.
+آیا خودتان هم به تماشای این فیلمها خواهید رفت ؟
_بخشی از تفریحات من رفتن به سینماست و قطعا به تماشای فیلمهای گروه هنر و تجربه خواهم رفت .
+آیا دیگران را هم به تماشای این فیلمها ترغیب می کنید؟
_بله ، برای اینکه معتقدم که من دیدن فیلمهای خوبی را پیشنهاد می کنم .من قطعا دیگران را به تماشای آثار هنرمندانه و لذت بخش گروه هنر و تجربه دعوت خواهم کرد.
+شما به تازگی به تماشای مستند شش قرن شش سال رفته اید نظرتان درباره این مستند چیست ؟
_به نظرم بسیار کم سابقه است که یک مستند ساز طی شش سال همراه یک گروه موسیقی همراه باشد . من خاطرم نمی آید که چنین اتفاقی افتاده باشد و از این نظر قابل توجه است. خود فیلم شش قرن شش سال هم فیلمی دیدنی و هنرمندانه است. به نظرم کار فوق العاده و ماندگاری در سینمای مستند است .
چه پیشنهادی برای تماشاگران این فیلم دارید ؟
من فکر می کنم هرکسی که در این مملکت به فرهنگ سرزمین خودش علاقه مند است و می خواهد در این زمینه بیشتر اطلاعات داشته باشد به نظرم واجب است که بیاید و این مستند را ببیند. به شخصه بسیار علاقه مندم که جوانان و نوجوانان به تماشای مستند شش قرن شش سال بنشینند . کار آقای درویشی یک چیزی به فرهنگ این مملکت اضافه کرده و بالطبع کاری که آقای میر تهماسب در این فیلم انجام داده بسیار ارزشمند است.

منبع : تجارت فردا – شماره ۱۰۸ – ۱۷ آبان ۹۳


• اکران نشدن فیلم جدا از لطمه‌های روحی و روانی برای فیلمساز چه صدمات مالی‌ای برای تهیه‌ کننده به بار می‌آورد؟
عملاً همانند نوعی ورشکستگی است. یک فیلمساز قاعدتاً چنین ثروتی ندارد که فیلمی از او توقیف شود و به سمت‌ و سوی ساختن فیلمی دیگر برود. اگر آن فیلم با سرمایۀ شخصی فیلمساز باشد، طبیعتاً ویرانی‌های زیادی به بار می‌آورد و باید مشکلات زیادی را تحمل کند. اگر وام گرفته باشد، باز مسئولیت باز پرداخت آن وام با آن شخص است و باز هم آن ویرانی‌ و ورشکستگی و بی‌سرانجام بودن سرمایه‌گذاری همه چیز را به هم می‌ریزد. من بارها سر فیلم‌هایی که خودم تهیه‌کننده بودم و هرگز اکران نشدند و یا اکران مناسبی نداشتند این ورشکستگی را تجربه کردم و همین مسئله هم باعث شده این سال‌ها کمتر فیلم بسازم.

• گاهی شاهدیم که فیلم‌ها گرفتار یک تقسیم‌ بندی‌هایی می‌شوند: مثلاً فیلم‌ها را ارزشی یا ضد ارزشی می‌نامند و یا فیلمی را متهم به سیاه‌ نمایی می‌کنند و بروز هرگونه نگاه تلخ را ناشی از بدبینی می‌نامند و مانع شیوع آن می‌شوند، در حالی که فیلمساز آن نگاه را وام‌دار احوالات اجتماعی است که در آن زندگی می‌کند. نظرتان در این باره چیست؟
این امری تاریخی و سابقه‌دار است. وقتی صحبت از سینمای فاخر می‌شود، خواه‌ ناخواه اشاره به آن سینمایی است که در مسیر خواسته‌های فکری قدرت فیلم بسازد. این امر به نوعی نگاه دامن می‌زند و مانع از گستردگی نوعی نگاه دیگر می‌شود. بیشترین آسیب در این بین به فیلم‌های مستقل و همین‌ طور سینمای منتقد می‌رسد. در این سال‌ها فیلمی نداشتیم که منتقد باشد. اگر فیلمی جنبه نقادانه هم داشته باشد، به طور قطع استنتاج نهایی آن‌ فیلم‌ هم‌ سو با خواست قدرت و سیاست بوده.
منبع : تجارت فردا – شماره ۱۰۹ – سال سوم – ۲۴ آبان ۹۳


• نمایش فیلم در گروه هنر و تجربه اتفاقی است که در دورۀ قبل برای بسیاری از فیلمسازان تبدیل به آرزو شده بود؛ اما اگر قرار باشد، برای اکران فیلم‌هایی که با سلیقۀ یکسری مسئول جور در نمی‌آیند، به این جریان اکتفا کنیم، این کار به لحاظ اقتصادی با منطق جور در می‌آید و هزینه ساخت فیلم تأمین می‌شود؟
امتیاز این گروه در این است که کل سود ناشی از فروش فیلم به تهیه‌ کننده فیلم تعلق می‌گیرد. درباره فیلم «خانه پدری» صحبت‌هایی شده مبنی بر اینکه یازده سالن سینما علاوه بر پنج سالن مشخص این گروه به این فیلم اختصاص داده شود، البته همه صحبت‌ها مشروط بر این است که این گروه بتواند اجازه نمایش فیلم را بگیرد.

• هنوز هم به نظر می‌رسد که مدیران، غیر از راهکارهای موقتی، راه حلی برای اکران فیلم‌هایی که به آن‌ها پروانۀ ساخت می‌دهند ندارند و در هر دوره باید شاهد مشکل اکران برای یکسری از فیلم‌ها باشیم.
خب مسلماً شرایط هر دولتی در هر دورانی متفاوت از دولت‌های قبل و بعدش است. گاهی شاهدیم که در دوره‌ای نگاه ویژه و خاصی راجع به بعضی از مسائل به وجود می‌آید و خطوط قرمزی تعریف می‌شود؛ اما همان خطوط قرمز در دوره بعد تغییر می‌کند و دیگر حساسیت برانگیز نیست. نکته دیگر این است که گاهی اوقات مسئولین امر تصمیم‌ گیرنده نیستند و نیروهایی خارج از اقتدار دولت فشار می‌آورند. دولت یا وزاتخانه‌ای که مسئول بعضی از فعالیت‌ها است تحت فشار نیروهای قاهر تصمیماتی می‌گیرند که ارجح بر نظر خودشان است. کشمکش بین کمیسیون فرهنگی مجلس و وزارت فرهنگ و ارشاد دیگر اظهر من‌الشمس است.

• چقدر مشکل اکران فیلم را معطوف به فیلم‌های مستقل می‌دانید؟ و گرفتن حق نمایش و حیات از یک فیلم چه تبعاتی دارد و چه لطمه‌ای به این دست از فیلمسازان می‌زند؟
مسلماً اگر صحبت از ممیزی، توقیف و اصلاحیه‌های وسیع و گسترده باشد بیشتر مشمول سینمای غیر محافظه‌ کار خواهد شد. روحیۀ محافظه‌ کار سینمای غیر مستقل به گونه‌ای است که قاعدتاً پا به وادی‌های مبهم نمی‌گذارد و به مسیری نمی‌رود که آیندۀ روشنی نداشته باشد. در این سینما تمام تصمیمات برای ساخت فیلم مبتنی است بر تضمین نمایش و سرمایه‌ گذار فیلم این تضمین را به طور قطعی می‌خواهد. برای سرمایه‌گذار معنایی ندارد که فیلمساز مستقل بخواهد فیلم مستقلش را با سرمایۀ او بسازد. او به این استقلال اعتنایی ندارد و ترجیح می‌دهد با سرمایۀ خودش ریسک نکند. این ریسک متعلق به سازنده و مولف فیلم است. من انتظار زیادی از سرمایه‌‌گذاری که زیاد اهل طی مسیرهای مبهم نیست ندارم. او به چه دلیل باید سرمایۀ گزاف و چند صد میلیونی خودش را صرف ریسکی کند که نفعی هم از نظر اعتباری برای او ندارد. من زمانی که خودم تهیه‌ کننده فیلمم نیستم شخصاً خودم را محدود می‌کنم و خطوط قرمزی برای خودم قائل می‌شوم مبنی بر اینکه سرمایه فیلم به خطر نیفتد. یکی دو باری از سر اجبار این کار را کردم، اما آن فیلم‌ها فیلم شخصی من نشدند. در مواردی که خودم سرمایه‌گذار بودم فیلم مستقل خودم را ‌ساختم، البته مستقل نه از منظر تفاخر، از این نظر که فیلم کاملاً شبیه من باشد.

• به نظر شما در این سال‌ها چه فیلم‌هایی بیشتر با بحران اکران مواجه بودند؟ آیا همچون قبل از انقلاب مشکلات نمایش فیلم دامن فیلم‌های روشنفکری را، که غالباً فیلم‌های ماندگار و جریان‌ سازی بودند، می‌گیرد؟
این بحران لزوماً فقط شامل فیلم‌های روشنفکری نمی‌شود. بعضی از فیلم‌ها با شیطنت به سوراخ‌ و سمبه‌ هایی سر می‌زنند که انگار بی‌میل نیستند دچار مخاطره شوند. ظاهراً اینگونه مخاطرات به شهرت فیلم و لاجرم به اشتیاق مردم برای دیدنش دامن می‌زند. رفتن به سمت‌ و سوی مسائل بحرانی و مضامین داغی که جامعه را برای مدتی ملتهب می‌کند در قالب موارد تو خالی از کار درآمده: به طور مثال اشاره می‌کنم به موضوع فرار دختران از خانه، که جز چند فیلم موفق در این باره مابقی فیلم‌هایی که با این سوژه ساخته شده‌اند تصنعی و سو استفاده از موضوع داغ روز بودند برای جلب تماشاگر. البته ایرادی ندارد که برای جلب تماشاگر به مسائل روز بپردازیم ولی مشروط بر اینکه به آن موضوع به درستی پرداخته شود. فیلم‌هایی هم هستند که ممکن است مضامین‌ شان به مذاق افراد تصمیم‌ گیرنده خوش نیاید و آن‌ها هم سلیقۀ شخصی‌‍‍‌شان را اعمال کنند. گاهی اوقات شاهد تعارضاتی در این زمینه هستیم و می‌بینیم که فیلمی با مضمونی خاص اکران می‌شود و فیلمی دیگر در همان دوره با همان مضمون اکران نمی‌شود. علت این است که شخصی که فیلم را برای دادن پروانۀ نمایش می‌بیند صاحب چنان قدرتی است که می‌تواند سلیقۀ شخصی‌اش را اعمال کند.


• بعد از گذشت چهار سال از ساخت فیلم «خانه پدری» و حرف و حدیث‌هایی که بر سر حذف صحنۀ ابتدایی این فیلم از سر گذراندید، اکران عمومی آن چقدر برای شما مهم است؟
فیلم زمانی تکمیل می‌شود که با مخاطبش ارتباط برقرار کند. توقع زیادی نیست که دوست داشته باشم فیلمم دیده شود و به نتیجه برسد. اگر بازخوردها منفی باشد من نتیجه گرفته‌ام و اگر مثبت باشد باز هم نتیجه گرفته‌ام. از سوی دیگر هزینه‌های صرف شدۀ فیلم باید برگردد. این فیلم موضوع حساسیت برانگیزی داشت و من تا حد ممکن سعی کردم به سمت‌ و سوی مخاطره‌ آمیزتر کردن آن نروم و مراقب عواقب کارم باشم، اما ظاهراً سوء تفاهمات مبتنی بر سلیقه و ذائقه‌های شخصی ساز خودش را می‌زند. فکر می‌کنم اگر این صحنه به ظاهر خشنی که دائماً به آن اشاره می‌کنند از فیلم حذف شود باز هم فیلم را قابل نمایش ندانند و حذف آن صحنه بهانه است. گاهی اوقات مسئولین امر ممکن است فیلمی را دوست داشته باشند و فراتر از ظرفیتش به آن فرصت فروش دهند و گاهی هم به فیلمی، که ممکن است با اقبال مردم مواجه شود، بی‌اعتنایی کنند و مجال زیادی به آن ندهند.

• در این دوره شاهدیم که بسیاری از کتاب‌هایی که در ارشاد معطل مانده بودند مجوز گرفتند؛ اوضاع برای سینما چطور بوده؟ و آیندۀ سینما را چقدر روشن می‌بینید؟
کم‌ و بیش اتفاقاتی افتاده. در هر حال قرار بود و قرار است که این دولت نسبت به دولت پیش دوران بسیار متفاوتی داشته باشد. زمانی که دولت پیش، در آخرین روزهای حیاتش، تصمیم به بازگشایی خانه سینما گرفت، دوستان خانه سینما سعی کردند این گشایش جزو افتخارات دولت معذور، که باعث‌ و بانی بسته شدن در خانه سینما شده بود، نشود و به دولت آینده اعتباری ببخشد و همگی امید داشتیم که قرار است فضایی متفاوت را تجربه کنیم. در این ایام اتفاق مهمی که رخ داده تشکیل گروهی به نام هنر و تجربه است که تا این لحظه نشانه‌ها و علائمی مثبت و امیدوار کننده از خود نشان داده. از فیلم «خانه پدری» هم برای نمایش در این گروه دعوت شده. اگر چه سینماهای محدودی خواهد داشت، ولی گاهی اوقات فکر می‌کنید انگار چاره‌ای ندارید جز اینکه در همین گروه محدود فیلم‌تان نمایش داده شود. این حرکت برای بخشی از فیلم‌های مستقل، که ممکن است به صورت عادی مخاطب نداشته باشند و صاحبان سینما رغبت نکنند که آن‌ها را نمایش دهند، دلخوشی خوبی است.

• یک سینمادار خصوصی برای بقای خود مجبور است که فیلم‌هایی را اکران کند که مخاطب عام داشته باشد و بفروشد؛ اما شهرداری و حوزه‌ هنری انبوهی سینما در اختیار دارند که مانند یک تاجر عمل می‌کنند و مانند سینمادار خصوصی به فکر فروش فیلم هستند. اکران محدود فیلم «خانه پدری» در گروه هنر و تجربه موجب می‌شود که فیلمی که می‌تواند خوب بفروشد نمایش محدودی داشته باشد و از اکران عمومی در سراسر کشور محروم شود.
در واقع اکران در سینماهای هنر و تجربه اکران اصلی فیلم می‌شود. شرایط فرهنگی آن چنان نیست که بتوان این نیاز را در عرصۀ سینماداری مستقل و غیر دولتی جستجو کرد. من فکر می‌کنم صاحب سینما حق دارد دنبال داشتن صندلی خالی کمتری در طول روز باشد و این نشانۀ زیاده‌ خواهی او نیست. در هر حال او هم می‌خواهد با گردش مالی این چرخه به سودش باشد. این حق طبیعی صاحب سینماست، همانطور که هر تهیه‌ کننده و کارگردانی می‌خواهد که فیلمش با مخاطبین بیشتری ارتباط برقرار کند. باید امکانی برای حمایت از فیلم‌هایی که بنیۀ چندانی برای بازگشت سرمایه یا ایجاد چرخه مالی ندارند فراهم شود. زمانی آقای کاوه، مدیر سینما عصر جدید، یکی از سالن‌های نمایشش را به این نوع فیلم‌ها اختصاص داده بود که غنیمتی محسوب می‌‌شد، ولی آن قدر با دوام نبود که دستکم خیال‌مان راحت باشد که سالنی هر چند کوچک به این سینما می‌پردازد؛ و با وجود مقاومت‌هایی که آقای کاوه می‌کرد، فشارهای پیرامونی موجب توقف این حرکت شد.

• گاهی اوقات موارد استثنایی پیش ‌می‌آید و یک آدم خصوصی جسارت اکران این نوع فیلم‌ها را به خرج می‌دهد.
بله، در سال‌های پیش از انقلاب در یکی از محله‌های فقیرنشین اهواز سینمایی به اسم «مولن‌روژ» پارادوکس غریبی داشت. این سینما از حیث ساختار درجه سه بود، اما شاهکارهای سینمایی را نمایش می‌داد. کف کیفیت فیلم‌های آن سینما فیلم‌های متوسط‌ قامه بود و هرگز فیلم‌های جفنگ هندی و عربی و فارسی را نشان نمی‌داد. ما علاقه‌مندان به سینما در اهواز، عمدتاً دوستان سینمای آزاد، شاهکارهای مهم سینما را آن جا دیدیم و اصرار داشتیم هر هفته که فیلم‌ها عوض می‌شد برویم و اندک نقشی برای بقای آن ایفا کنیم. عشق مدیر آن سینما موجب می‌شد که صندلی‌های خالی را تحمل می‌کرد، وگرنه اگر فیلم‌های هندی را در آن سینما نمایش می‌داد حتماً هر روز صدها نفر برای تماشای فیلم می‌آمدند.


کیانوش عیاری :کسانی که فیلمها را توقیف می کنند تنها بدنامی اش برایشان باقی می ماند

عطیه نوری
فیلم «خانه پدری»، ساخته کیانوش عیاری، که از سال ۸۹ معطل مجوز اکران است، سال گذشته موفق به کسب جواز حضور در جشنواره فیلم فجر شد؛ اما به دلیل حضور عیاری در هیأت داوری ناگزیر خارج از بخش مسابقه نمایش داده شد. این روزها زمزمه‌هایی شنیده می‌شود مبنی بر اینکه گروه سینمایی هنر و تجربه تصمیم به اکران این فیلم گرفته. امیرحسین علم‌الهدی، مدیراجرایی و دبیر شورای سیاست‌گذاری هنر و تجربه، در گفت‌ و‌ گویی با ایسنا، در این‌باره توضیح داده که فیلم «خانه پدری» دارای‌ شاخص‌های هنر و تجربه است و می‌توان امکان نمایش این فیلم را در این گروه فراهم کرد و در این راستا مذاکره‌ای با وزارت ارشاد انجام دادند و منتظر پاسخ آن هستند. طی این درخواست ذکر شده که این فیلم به صورت محدود و مشروط به تعیین محدودیت سنی اکران خواهد شد. علم‌الهدی درباره رویکرد هنر و تجربه تاکید کرد که این گروه قرار نیست مسائل فیلم‌هایی که پشت اکران مانده‌اند یا فیلم‌های توقیفی را حل کند، بلکه هر فیلمی که واجد ویژگی‌های گروه هنر و تجربه باشد را اکران خواهد کرد.
سال ۱۳۷۱ یک بار سر فیلم «آبادانی‌ها» صابون ممنوعیت اکران به تن کیانوش عیاری خورده بود؛ با اکران نشدن فیلم «بیدار شو آرزو» حالا از اکران آخرین فیلم عیاری پانزده سال می‌گذرد. با وجود این کیانوش عیاری که به نظر می‌رسد این روزها دلشکسته‌تر از هر زمانی است همچنان تسلیم رفتن فیلم آخرش زیر تیغ سانسور نشده و با وجود تمام ناملایمات پشت اثر خود ایستاده است. او که این روزها به تازگی نگارش آخرین فیلمنامه‌اش را به پایان رسانده دل و دماغ بحث در مورد سینما را ندارد و تنها به دلیل اهمیت موضوع اکران راغب به انجام این گفتگو شد.

• در حالی که از زمان ساخت «خانه پدری» و نمایش آن در جشنواره فجر اخبار حواشی اکران و سانسور این فیلم همواره در تیتر خبرها بوده، اما شاهدیم که حضور کیانوش عیاری در عرصه سینما کم رنگ شده و شاید جز داوری در جشنواره‌های‌ سینمایی خبر زیادی از شما شنیده نمی‌شود. عدم اکران دو فیلم آخرتان چقدر بر کم کاری شما در این سال‌ها اثر داشته؟
شاید مسائل شخصی زندگیم عامل اصلی این کم کاری باشد؛ اما مسلماً مسئله مورد اشاره شما هم بی‌تاثیر نبوده. در هر حال اینکه هزینه‌ای بکنم و فیلمی بسازم، اما نتیجه‌ نگیرم، باعث نوعی دلشکستگی می‌شود و در کم کاری من نقش کم اهمیتی ندارد. توقیف نمایش فیلم، آن هم به علت سوتفاهمی بی‌پایه، دیگر دل و دماغی برای کار کردن نمی‌گذارد و ناخواسته به این احساس دامن ‌می‌زند که اگر فیلمی هم بسازم ضمانتی برای نمایش آن وجود ندارد.
من سال ۱۳۸۸ خلاصۀ فیلمنامۀ «خانۀ پدری» را به وزارت ارشاد وقت دادم و پروانۀ ساخت گرفتم. اگر دوستان مسئول به آن فیلمنامه مراجعه کنند، متوجه می‌شوند که این فیلم نسبت به فیلمنامه اولیه بسیار تعدیل شده‌تر است. وای به اینکه اگر آن را تعدیل نمی‌کردم و همان فیلمنامه بایگانی شده در وزارت ارشاد را می‌ساختم. خب آیا این حق برای من محفوظ است که شکایت کنم؟

• اینکه فیلمی در یک دولت ساخته شود و زمان اکرانش به دولت بعد بیفتد، در واقع سیاست‌های متغیر، چقدر در پیش آمدن مشکل اکران برای یک فیلم نقش دارد؟
تغییر در نگرش شورای پروانه نمایش یکی از دلایل اکران نشدن فیلم «خانه پدری» بود؛ چنان که پروانۀ ساخت این فیلم در دولت قبلی صادر شد و نمایش آن به این دولت موکول شد. ولی به هر حال این فیلم در وزارتخانه‌ای در همین سیستم تأیید شده و پروانۀ ساخت گرفته و منطقی نیست که جلوی نمایش آن گرفته شود. این مسئله فقط معطوف به دنیای سینمای کشورمان نیست: بارها شاهد بودیم که شهرداری فعالیت‌هایی انجام می‌دهد و شهردار بعدی آن فعالیت‌ها را، به دلیل اینکه با ذائقۀ شخصی‌اش جفت‌ و جور نیست، نمی‌پذیرد و بلافاصله ساخت‌ و سازهای نفر قبل را به هم می‌ریزد و مدل دیگری می‌سازد. این اتفاق در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی و ارتباطات رخ می‌دهد و طبیعی است که سینما نیز از چنین قاعده‌ای مستثنی نباشد: گاهی شاهدیم فیلمی که در دوره‌ای توقیف شده در دورۀ بعد با فرش قرمز احیا می‌شود و به نمایش درمی‌آید. برای من هم جالب است که کسانی با علم بر اینکه فیلمی ممکن است در دولت بعدی پروانۀ نمایش بگیرد، اما باز به سمت‌ و سوی چنین توقیف‌ها و محدودیت‌هایی می‌روند، هرچند که واقفند تنها بدنامی‌اش برای آن‌ها باقی می‌ماند و وقتی فیلم اکران شود آن‍ها را به سخره خواهند گرفت و متعجب خواهند شد که چرا این فیلم مثلاً دو سال پیش توقیف شده و الان در دولت جدید نمایش داده می‌شود. همیشه برای من سوال بوده که آیا این افراد به خاطره‌ای را که از خودشان در ذهن مردم باقی می‌گذارند فکر می‌کنند.


شوخی با موقعیت‌های طبقاتی
مروری بر دو فیلم کیارستمی به بهانه اکران در گروه هنر و تجربه

احمد طالبی‌نژاد، منتقد سینما درروزنامه فرهیختگان نوشت :
7

«مسافر» و «لباسی برای عروسی»، دو فیلمی که قرار است از عباس کیارستمی نمایش داده شود در تمام طول چهل سال گذشته جزء محبوب‌ترین فیلم‌های من بوده‌اند، به‌خصوص فیلم «مسافر» که یادم هست در دوران دانشجویی آنقدر این فیلم را دوست داشتم و دیده بودم که دیالوگ‌ها را از بر کرده بودم و در محافل دوستانه و دانشجویی این فیلم را از اول تا آخر حتی اجرا می‌کردم. چند فیلم بودند که من با آنها این بازی را می‌کردم که یکی از آنها مسافر بود. با توجه به اینکه گویش لری ملایری داشت و من هم اصلا ملایری نیستم ولی سعی می‌کردم درست مثل قاسم جولایی، شخصیت اصلی فیلم حرف بزنم. بعد‌ها که کارم سینما شد به مناسبت‌های مختلف این فیلم را - چه بعد از انقلاب نمایش دادند و چه خودم نسخه آن را پیدا کردم - می‌برم سر کلاس نشان می‌دهم و هرچه بیشتر نگاه می‌کنم جذابیتش برایم بیشتر می‌شود، برای اینکه موضوع فیلم به اعتقاد من جهانشمول است، انسان‌هایی که همیشه در حسرت می‌مانند، حسرت داشتن خوشی‌های کوچکی مثلا حضور در مسابقه فوتبال که در این فیلم شاهدش هستیم که حتی این خوشی‌ها و آرزوها هم معمولا برآورده نمی‌شود و آدم‌ها همیشه در حسرت می‌مانند. در دهه شصت نقد نسبتا بلندی راجع به این فیلم در مجله فیلم نوشتم با عنوان «غزل زیبای آرزو‌مندی». در واقع یک جوری حدیث نفس همه ماست که در هر صورت دل‌مان خواسته به چیزهایی برسیم، دست پیدا کنیم و نشده و آرزومندش مانده‌ایم. فیلم «لباس برای عروسی» در اصل یک جور شوخی با موقعیت‌های طبقاتی است. شخصیت اصلی این فیلم دو پسربچه هستند که یکی از آنها شاگرد خیاط است و دیگری دوستش است. دوستش می‌آید کت و شلواری که آن خیاط دوخته است را امانت می‌گیرد که یک شب برود بپوشد و در خیابان‌ها و این‌ور و آن‌ور پز بدهد که می‌رود سر از لاله‌زار در می‌آورد و آنجا ماجراهایی بر آن کت و شلوار می‌گذرد. این فیلم هم طنز خوبی دارد و هم با نگاه طبقاتی و اجتماعی بسیار خوبی روبه‌رو هستیم. در این فیلم هم بحث همان محرومیت‌هاست به همین دلیل در دهه شصت به اتفاق دوستانی که حالا آن موقع بیشتر در عرصه سینمای کودک کار می‌کردند ازجمله کیومرث پوراحمد، وحید نیکخواه‌آزاد، کامبوزیا پرتوی و مرضیه برومند یک ابتکاری را راه انداختیم که پیشنهاد بنده بود و کم‌کم در جمع پذیرفته شد به نام فیلم‌های کانونی. منظور از فیلم‌های کانونی، فیلم‌هایی هستند که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید شدند و موضوع‌شان بیان آرزوها، رویا‌ها و خاستگاه ساده بچه‌های محروم جامعه است، ازجمله همین دو فیلم «سفر» و «لباسی برای عروسی».


انتقاد شدید آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی از فیلم طبقه حساس در سال ۹۳

آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی در دیدار با وزیر ارشاد با انتقاد از فیلم طبقه حساس کمال تبریزی خطاب به وزیر ارشاد گفت: این فیلم را به پیشنهاد و اصرار یکی از دوستانمان دیدم و بعد از تماشای این فیلم تا صبح از ناراحتی خوابم نبرد.

آیت الله فاضل لنکرانی گفت: این فیلم بهشت، جهنم، برزخ و قیامت را به استهزاء کشیده و برخی مسائل نیز از جمله غیرت را به تمسخر گرفته است.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: به سازنده این فیلم در خصوص ساخت فیلم مارمولک نیز تذکر داده بودم اما تبریزی عنوان کرد من این فیلم را به نیت خدمت ساختم.


ظريف براي نماز، مذاكره را متوقف كرد

سال ۹۳:
شنیده شد که محمدجواد ظريف، وزير امورخارجه با وجود فشردگي زمان و جدي بودن مذاكرات، با فرارسيدن وقت نماز ظهر، جلسه سه‌جانبه با اشتون و جان‌كري را متوقف كرد. وزير خارجه ايران از ساعت 11 به وقت محلي دومين نشست سه‌جانبه خود با كاترين اشتون هماهنگ‌كننده سياست خارجي اتحاديه اروپا و جان‌كري وزير خارجه آمريكا را آغاز كرده بود كه با توجه به اذان ظهر متوقف شد. مهلت تعيين شده براي مذاكره ايران و كشورهاي 1+5 روز دوشنبه پايان مي‌يابد


دو ساعت صف برای تماشای یک ربعی نمایشگاه آغداشلو
پریوش گنجی: تا به حال فکر می‌کردم مردم فقط برای پنیر و نان صف می‌ایستند
تعداد بازدید : 7

فرهیختگان در آذر سال۹۳| عبور و مرور در خیابان‌های منتهی به گالری اثر به‌ویژه خیابان برفروشان در عصر جمعه ٢٣ آبان مختل شده بود. آنها که آمده بودند تا از نمایشگاه آیدین آغداشلو دیدن کنند، کمی بیشتر از دو ساعت در صف ایستادند تا نوبت به آنها برسد.
این اتفاق از ساعت 16 تا 21 همچنان به قوت خود باقی بود. ازدحام به قدری بود که بازدیدکنندگان بیشتر از 15 دقیقه مجال برای تماشا نداشتند و باید گالری را ترک می‌کردند تا نوبت دیگران بشود. مردم دو ساعت جلوی در گالری اثر صف ایستادند تا نوبت‌شان شود. آنها هم که می‌خواستند داخل گالری با آغداشلو عکس بگیرند، صفی طولانی‌تری را شکل داده بودند. همه اینها حکایت از آن داشت که مشتاقان برای بازدید از «خاطرات انهدام » نمایشگاه آیدین آغداشلو بعد از ٤٠ سال کم نبودند. همین اتفاق بود که هنرمند پیشکسوتی مانند پریوش گنجی را سرذوق آورده بود که: «تا به حال فکر می‌کردم مردم فقط برای پنیر و نان صف می‌ایستند، حالا می‌بینم لازم باشد برای دیدن نقاشی هم صف می‌ایستند.»




کیهان راست می گوید اصغر فرهادی بیچاره ومفلوک است

محمد تاجیک : این روزها اصغر فرهادی کارگردان مطرح و جهانی سینمای ایران ، بار دیگر مورد حمله کیهان نشینان قرار گرفته است و کیهان صفاتی را درباره آقای فرهادی به کار برده که بیشتر خودش لایق آن است ...
چند سال پیش که کیهان ، طبق معمول به اصغر فرهادی حمله کرده بود، در واکنش به مطلب کیهان ، دریکی از سایتها یادداشتی نوشتم و خاطره ای را تعریف کردم که همچنان خواندنی است ...اتفاقا آن یادداشتم با استقبال خیلی خوبی مواجه بودو یادم استدیک بار یکی از علاقه مندان جدی سینما که من را می شناخت کلی از من تشکر کرد.
چند سال پیش و در یکی از جشنهای خانه سینما ، وقتی برنامه جشن خانه سینما تمام شد و اصغر فرهادی می خواست از مراسم خارج شود باور کنید آنقدر جمعیت زیادی دور او جمع شده بودند که حیرت آور بود.تقریبا تایم گرفتم و زمان طولانی طول کشید که اصغر فرهدی به درب خروجی برسد و سوار ماشینش شود ...هم از این حجم زیاد از طرفداران آقای فرهادی خیلی تعجب کردم و هم از خضوع و فروتنی و برخورد محترمانه او با طرفدارانش برای گرفتن عکس و امضا و...
حتی موقعی هم که سوار ماشین شده بود طرفداران و علاقه مندان آقای فرهادی اورا رها نمی کردند ، جالب است در همان شب ، رامبد جوان و همسرش در اوج محبوبیت به خاطر خندوانه با کمترین زحمتی و در کمترین زمان ممکن ، خود را به درب خروجی رساندند .آن شب از بک جهت دلم برای آقای فرهادی سوخت و از جهت دیگری خیلی شگفت زده شدم از این حجم از علاقه ای که مردم به آقای فرهادی دارند .
کیهان از یک جهت راست می گوید اصغر فرهادی بیچاره ومفلوک است ، چون بنده خدا به راحتی نمی تواند جایی رفت و آمد کند !


کانال رسمی احمد مازنی dan repost
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
برادر ارجمندجناب آقای حمید استیلی قهرمان پر افتخار ملی ایران
درگذشت مادر عزیزتان را به جنابعالی و عموم بازماندگان محترم تسلیت عرض می کنم.
برای آن مرحومه غفران الهی و برای خاندان عزادار صبر جمیل و اجر جزیل از خداوند متعال مسألت دارم.
ارادتمند احمد مازنی
🆔 @ahmadmazani




روزنامه خبرورزشی dan repost
📸 حضور علی پروین و سایر پیشکسوتان فوتبال در مراسم خاکسپاری مادر حمید استیلی

@khabar_varzeshi


روزنامه خبرورزشی dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
🎥 اشک های حمید استیلی در مراسم خاکسپاری مادرش

@khabar_varzeshi

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.