کافه‌ی‌ته‌کوچه.


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha


به صرف یک فنجان هات چاکلت
و شعر های وحشی بافقی وارد شوید .📻🌾.
http://t.me/HidenChat_Bot?start=6325366397

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Statistika
Postlar filtri






در خیالات خودم ، در زیر بارانی که نیست
می‌رسم با تو به خانه ، از خیابانی که نیست
می‌نشینی رو‌به‌رویم ، خستگی در میکنی
چای می‌ریزم برایت ، توی فنجانی که نیست
باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟
باز میخندم که خیلی ، گرچه که میدانی نیست






و تمامِ ماجرا همین است
من جز من چیز دیگری ندارد.






آدم‌ها می‌روند تا بمانند.
گاهی به آغوش یار،
گاهی از آغوش یار.


منو جلو آدمایی که پیششون ازت
دفاع کرده بودم,شرمنده کردی.






از جاهایی‌ که باعث میشند بفهمم
مشکلاتم چقدر کوچک و بی‌اهمیته،خوشم میاد.


کردی همه باورامو عوض
واسه همه تیغ بودم واسه تو بی غرض.




هر چیزی تو زندگیم اشتباه پیش میره
من درباره تو گریه می‌کنم.


چه خوش بودی دلا
گر روی او هرگز نمی‌دیدی.


من انگار هزار سالمه
دیگه هیچی تکونم نمیده.





20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.