اینان با گفتمان های نادرستی که در بالا به آنها اشاره شد به یاری سرمایه داری ادامه می دهند و از کارگران می خواهند که تسلیم شرایط طبقه سرمایه دار شوند و به تصمیم دولت و شورای عالی کار تن دهند و در مقابل هر مبلغی که آنها «اعطا» نمودند شکرگزار باشند. این دسته که دارای زمینه ذهنی حمایت از کل نظام یا بخشی از آن را در سابقۀ تاریخی خود دارند به دو دلیل بورژوا پسندانه تمسک می جویند. اول اینکه: توان مالی دولت و سرمایه داران را در پرداخت دستمزدهای بالای خط فقر که حق کارگران است کافی نمی دانند و به این شکل به بهانه دفاع از "سرمایه داری ملی و توسعه صنعت"و شکوه از "تحریم اقتصادی"، خواسته یا نا خواسته اقتصاد و سیاست جنگی جمهوری اسلامی و هزینه های نجومی مربوط به آن را مورد تأیید قرار می دهند. دوم اینکه: آمادگی ذهنی کارگران را برای مبارزه به منظور دستیابی به حقوق حقه خود کافی نمی دانند. ما بالاتر به نادرستی ادعای اول، یعنی اینکه اقتصاد ایران قادر به تحمل سطح مزدی بالاتر از نرخ تورم نیست، اشاره کردیم حال به ادعای دوم یعنی آماده نبودن کافی ذهنیت و آگاهی کارگران می پردازیم. فرض می کنیم که چنین ادعائی درست باشد حال باید پرسید آیا این حضرات نمی دانند که از بیان حق و ترویج آن و طرح خواسته و مبارزه برای آن تا زمان دستیابی کامل به آن حق یا خواسته، به ویژه در جامعه ای زیر حاکمیت استبدادی مانند ایران، می تواند زمانی طولانی لازم باشد. اما طولانی بودن زمان مبارزه، نمی تواند اصل مبارزه و ضرورت پیگیری آن را نفی کند. کارگران در هیچ کجای جهان سرمایه داری هیچ خواسته ای را بدون مبارزه و رنج و یک روزه به دست نیاورده اند و در هیچ نقطه ای سرمایه داران به میل خود خواستی از کارگران را اجابت نکرده اند. همانطور که کاهش ساعات کار، حق تشکل، تساوی حق زنان و مردان در مقابل کار برابر و غیره از تاریخ مبارزاتی طولانی کارگران در جامعه سرمایه داری برخوردار می باشد.
توصیه ما به تشکل های مستقل کارگری، کارگران فعال و پیشرو این است که فریب ادعاهای بی پایه و مغرضانۀ این افراد را نخورند و برای به دست آوردن حقوق حقه خود به اتحاد طبقاتی کارگران استحکام بخشند و علاوه بر مبارزه برای افزایش دستمزد، مبارزه خود را برای حق تشکل طبقاتی و گسترش سندیکاها و اتحادیه های کارگری، دفاع از آزادی بیان و تحزب و آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی و رفع محرومیت اجتماعی و مخالفت با اخراج کارگران، گسترش دهند و طبقه سرمایه داری و حاکمیت آن را با مبارزه آگاهانه و متشکل خود مجبور به عقب نشینی در مقابل مطالبات خود نمایند.
در چنین شرایطی که جمهوری اسلامی به دلیل سیاست های نادرست و ضد کارگری خود در همۀ زمینه ها پایگاه خود را در میان طبقه کارگر و توده های زحمتکش جامعه از دست داده است، مبارزه متحد کارگران، معلمان، جوانان، زنان، کشاورزان، بازنشستگان، پرستاران و پرسنل زحمتکش درمانی و همه اقشار زیر ستم از اهمیت حیاتی برخوردار می باشد. مسئول همه نابسامانی های اجتماعی و مشکلات توده ها، طبقه سرمایه دار و حاکمیت آن می باشد. باید کیفر خواست خود را علیه مظهر ستمگری های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، با مبارزه بی امان برعلیه دشمنان طبقاتی خود صادر نماییم و سرنوشت خود را تغییر دهیم.
۲۴ دی ماه ۱۴۰۳
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کارگران بازنشسته خوزستان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
۳#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی
https://t.me/syndica_7tape