شعر جانان


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


اینستاگرام شعر جانان 👇👇👇
Www.instagram.com/asgharogoli
.
@mohammad_eliasi تبلیغات و ارسال نظرات
.
تبلیغات سایت های شرط بندی و حرام انجام نمیشود🔴
.
برای پیدا کردن استوری ها و داستان های اصغر و گلی از هشتگ های زیر استفاده کنید😊
#استوری
#اصغر_گلی
...

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


🌼🌿🌼🌿🌼


فقط خدا نکند عشق آرزو باشد
دلیلِ این همه اندوه کاش او باشد!

چو دیگران خبر از داستانِ ما دارند
در این میانه کجا بیمِ آبرو باشد؟

بیا زِ عشق طریقِ سخن بیاموزیم
خوشا که بوسه سرآغازِ گفت‌وگو باشد

سخن زِ چشمِ پر از حیرتِ تو می‌شنوم
که برخلافِ تو آیینه راست‌گو باشد

همین کسی که دل از او بریده‌ای می‌خواست
کسی شود که برای تو آرزو باشد

#محمدعلی_مقیمی

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼




🌼🌿🌼🌿🌼


❤️ باز هم حال دلم بی تو پریشان شده است
امشب اندوه نبودت  چه فراوان شده است

❤️به هوای تو شدم ساکن محراب ولی
خلق گفتند که خوب است مسلمان شده است

❤️خسته ام،خسته از این خلوت افکار سیاه
اشک هم مثل خودم سربه گریبان شده است

❤️مغز من پر شده از فکروخیالات غلط
مات و مبهوت دچار تب وهذیان شده است

❤️ کشتی ام خرد شد و در وسط قلبم ماند
همچو نوحی که دچار غم طوفان شده است

❤️ سالها حال مرا سوژه ی مردم کردی
من ولی درد وغم از همه پنهان شده است

❤️ رفتنت سقف و ستون بدنم را لرزاند
تخت جمشید دلم بعد تو ویران شده است

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼


🌼🌿🌼🌿🌼


ای شده خوی تو با من بَتَر از خوی رقیب
روزم از هجر سیه ساخته چون روی رقیب

گفته بودی که سگ ما ز رقیب تو به است
لیک پیش تو به از ماست سگ کوی رقیب

بس‌که از کعبه‌ی کوی تو مرا مانع شد
گر همه قبله شود رو نکنم سوی رقیب

آن‌همه چین که در ابروی رقیبت دیدم
کاش در زلف تو بودی نه در ابروی رقیب

تا رقیب از تو مرا وعده‌ی دشنام آورد
ذوق این مژده مرا ساخت دعاگوی رقیب

گر به هر موی رقیب از فلک آید ستمی
آن‌همه نیست سزای سر یک موی رقیب

یار پهلوی رقیب است و من از رشک هلاک
غیر از این فایده‌ای نیست ز پهلوی رقیب

چون هلالی اگر از پای فتادم چه عجب؟
چه کنم؟ نیست مرا قوّت بازوی رقیب


#هلالی_جغتایی
#رقیب

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼


🇮🇷Anti_pan🇮🇷 dan repost
🍒🌳🍒🌳🍒

بخدا غیرِ خودم #چشم بدوزی به کسی

مثلِ #مو در جهت #باد، به هم می‌ریزم

#رسول_احدی

#شعر #شعر_عاشقانه
@sheare_zemestan

🍒🌳🍒🌳🍒


🌼🌿🌼🌿🌼


خاک کوی تو شدم انجمن از یادم رفت
گلشن روی تو دیدم چمن از یادم رفت

بر شهید غمت از بی‌کفنی طعنه مزن
جلوۀ تیغ تو دیدم کفن از یادم رفت

داشتم با لبت از تلخی دل پیغامی
لب شیرین تو دیدم سخن از یادم رفت

در چمن پرده ز رخسار تو برداشت صبا
گل فراموش شد و یاسمن از یادم رفت

در سرکوی تو چشمم به رقیبان افتاد
زشتی دیو و دد و اهرمن از یادم رفت

عطری از طرّۀ مشکین تو آورد صبا
نکهت سنبل و بوی سمن از یادم رفت

عمرها شد که ندارم خبر از کام و زبان
خامُشی بس که گزیدم دهن از یادم رفت

دوش می‌گفت ز غمهای تو رمزی ارشد
شور مجنون و غم کوهکن از یادم رفت.

#ارشد_هروی

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼




🌼🌿🌼🌿🌼


گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید
گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
*♥️*
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
*♥️*
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم
گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید
*♥️*
گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
*♥️*
گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد
گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
*♥️*
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
*♥️*
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
*♥️*
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
*♥️*
#حافظ

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼




🌼🌿🌼🌿🌼


.
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم

نه قوتی که توانم کناره جستن از او
نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم

نه دست صبر که در آستین عقل برم
نه پای عقل که در دامن قرار کشم

ز دوستان به جفا سیرگشت مردی نیست
جفای دوست زنم گر نه مردوار کشم

چو می‌توان به صبوری کشید جور عدو
چرا صبور نباشم که جور یار کشم

شراب خورده ساقی ز جام صافی وصل
ضرورت است که درد سر خمار کشم

گلی چو روی تو گر در چمن به دست آید
کمینه دیده سعدیش پیش خار کشم

#سعدی

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼


🌼🌿🌼🌿🌼


شبیه ابر می بارم به چنگ غم گرفتارم
دلم جا مانده جایی بد که از دردش طلبکارم

تو با این قلب من بیگانگی کردی نمیدانی
به یادت تا سحر هرشب چنین با غصه بیدارم

تظاهر میکنم هستی کنارم باز در گوشم
صدای توست میگویی که از قلبت خبردارم

بیا برگرد بر ساعات تلخم نازنین یارم
که من با هر تکان عقربه درگیر تکرارم

اگر گاهی حسودی میکنم بر حال معشوقم
بجایش بذر کینه در دل صافم نمی کارم ...

#سمیه_فخرالدین

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼




🌼🌿🌼🌿🌼

گر مرد راه عشقی ره پیش بر به مردی
ورنه به خانه بنشین چه مرد این نبردی

درمان عشق جانان هم درد اوست دایم
درمان مجوی دل را گر زنده دل به دردی

گفتی به ره سپردن گردی برآرم از ره
نه هیچ ره سپردی نه هیچ گرد کردی

گرچه ز قوت دل چون کوه پایداری
در پیش عشق سرکش چون پیش باد گردی

مردان مرد اینجا در پرده چون زنانند
تو پیش صف چه آیی چون نه زنی نه مردی

مردان هزار دریا خوردند و تشنه مردند
تو مست از چه گشتی چون جرعه‌ای نخوردی

گر سالها به پهلو می‌گردی اندرین ره
مرتد شوی اگر تو یک دم ملول گردی

باید که هر دو عالم یک جزء جانت آید
گر تو به جان کلی در راه عشق فردی

بگذر ز راه دعوی در جمع اهل معنی
مرهم طلب ازیشان گر یار سوز و دردی

عطار اگر به‌کلی از خود خلاص یابد
یک جزو جانش آید نه چرخ لاجوردی


✍ #عطار


@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼


🌼🌿🌼🌿🌼


🌹

آه دکتر! سرِ من درد بزرگی شده است
بره ی لعنتی ام عاشق گرگی شده است

سردشداز تن من..دل به خیابان زد و رفت
گرگِ من بره نچنگیدهِ به باران زد و رفت

آه دکتر! لبِ او «صبر و ثباتم» می داد
بوش«وقت سحر ازغصه نجاتم» می داد!

آه دکتر!نفست گم شده باشدسخت است
نفست همدم مردم شده باشد،سخت است

آه دکتر ! سرِ من درد بزرگی دارد
بره ام میل به بوسیدن گرگی دارد...

دکتر این بار برایم نَمِ باران بنویس
دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویس...

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼




🌼🌿🌼🌿🌼


مثل من آیا تو هم با ابرها باریده‌ای؟
شب‌درآغوشی‌خیالی تا سحرخوابیده‌ای؟


مثل من آیا زمستان‌های سرد و بی‌بهار
سوزِسرما در بغل،غم در گلو، لرزیده‌ای؟

مـثـلِ من آیا تو هم، ای آشنایِ نوبهـار
شاخه‌‌ای‌از بوستانِ‌بغض‌وحسرت‌چیده‌ای؟

یا که لب روی لبان قاب عکسی بی نفس
عشق‌را ساغربه‌ساغر،لب‌به‌لب نوشیده‌ای؟

یا که‌مثل تک‌درختی خسته‌و بی‌بار و بر
بر تن هر شاخه‌ات پاییز را پوشیده‌ای؟

سر به روی سجده‌ات بر قبله‌ی دلدادگی
از خودت،از عشق،حتی ازخدا رنجیده‌ای؟

در عبورِ خاطراتت، در هجومِ بغض‌ها
ناگهان با بوسه‌‌ بر یک خاطره خندیده‌ای؟

رویِ‌دفتر دست در دستانِ گرم یک خیال
با قلم چرخیده‌ای؟تابیده‌ای؟رقصیده ای؟

ای دلیل شعرهایم، ای هوای هر غزل
اشکهایم را به چشمِ واژه‌هایم دیده‌ای

#مجتبی_خوش_زبان

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼


🌼🌿🌼🌿🌼


ای دل بی جرم زندانی، تو در بندی هنوز
آرزو کردت به این حال آرزومندی هنوز

کوه اگر بودی ز جا رفتی بنازم حوصله !
این همه آزردگی داری و خرسندی هنوز !

وقت نامد کز جنون این بند از هم بگسلی
اله اله ، بسته آن سست پیوندی هنوز

با همه خدمت چه بودی گر پذیرفتی ترا
شرم بادت زین غلامی، بی‌خداوندی هنوز

خنده‌ات بر خود نیامد پاره‌ای بر خود بخند
از لب او چشم در راه شکرخندی هنوز

تا به کی این تیشه خواهی زد به پای خود بس‌ست
این کهن نخل تمنا را نیفکندی هنوز

ساده‌دل وحشی که میداند ترا احوال چیست
وین گمان دارد که گویا قابل پندی هنوز!

#وحشی_بافقی

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼




🌼🌿🌼🌿🌼


به سرم یاد تو افتاد و دلم ریخت به هم
همه، تکرار تو کردم، همه‌ام ریخت به هم

من و یاد تو به هم صحبتی هم مشغول
خانه را همهمه صحبت هم ریخت به هم

به عطشناک‌ترین حالت صحبت با تو
آن قَدَر گفتم و گفتم که حَرَم ریخت به هم

تو که هستی که به هر شکل تجسّم کردم
دست بردم که به اندیشه رِسَم؛ ریخت به هم

ز غمت هر چه نوشتیم مرکّب پس داد
جوهر و آه من و اشک قلم ریخت به هم

چو ردیفی تو که در مصرع پایان غزل
آمدی، شعر من و شاعری ام ریخت به هم

#رزیتا_نعمتی

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼


🌼🌿🌼🌿🌼


در سرم می پیچد انگاری صدای یکنفر
اصلا افتاده به جانم رد پای یکنفر

یکنفر دارد بهم می ریزد احساس مرا
صد برابر می‌تپد قلبم برای یکنفر

روی آغوشم نوشته:می شود فاسد اگر
دور باشد از محیط و از دمای یکنفر

عشق یعنی یکنفر دور از وجود یکنفر
گوشه ای در خانه گشته مبتلای یکنفر

کافه ای در سینه دارم با هزاران مشتری 
مانده خالی پر نمی‌گردد که جای یکنفر

من سقوطم را خودم دارم تماشا میکنم
انقلابی مخملی با کودتای یکنفر
 
این غزل اندازه ی دیوان حافظ می شود
گر بگویم جزئیات ماجرای یکنفر

#علی_قهرمانی

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.