"ژیک" dan repost
ساعت سه نیمه شب بود،
قول داده بود تمام افکارش را رها کند،
قول داده بود بخوابد،
افکارش را رها کرد...
افکارش او را رها نکردند...
دلیلش شاید همین بود...
ساعت سه نیمه شب بود...!
قول داده بود تمام افکارش را رها کند،
قول داده بود بخوابد،
افکارش را رها کرد...
افکارش او را رها نکردند...
دلیلش شاید همین بود...
ساعت سه نیمه شب بود...!