بسم الله
#شعر مدح مولا
🔴
بارِ عالَم را به جز حیدر که میگیرد به دوش؟🔸
حضرت خَیرُ البَشر، پروردهی خَیرُ الاَنام
حضرت مُولَی المَوالی، حضرت عالی مَقام
حضرت عینُ الیقین، سر رشتهی حَبلُ المَتین
آیت الله العَلی، بر کُل آیات عظام
حضرت مشکل گشا، روح دعا و التجا
ای به هر دردی دوا، ای زخم ها را التیام
حضرت صاحب سند بر مسند مُلکِ اَبَد
صاحب دارُ الشفا، دارُ البقا، دارُ السلام
حضرت نعم الامیر، ای آمِر اَمر کبیر
حاکم هر انقلاب و هر جهاد و هر قیام
حضرت سر سلسله، بالا نشینِ قافله
بر سر ما، سایه سارِ دودمانت مُستدام
حضرت شاه نجف، ای مالکِ بیتُ الشَّرف
حضرت لطفِ مکرّر، حضرت جُودِ مُدام
عالمی پشت سرت، «السابقونَ السابقون»
زنده ام با وعدهی «اِنا اِلیه راجعون»
🔸
دور پیشانیِِ خود، پیچیدهای اسرار را
جان عالَم بر لب آمد، باز کن دستار را
گنج ها میجوشد از، خاکِ قدمهایت ولی
وصلهی نعلینِ تو، پیچیده کرده کار را
روزِ خندق، جای جنّ و اِنس عبادت کردهای
یک تنه با ضربه ای، برداشتی این بار را
فرقِ بینِ حق و باطل هستی و، در روز حشر
تو مُعیّن میکنی، آرایش حُضّار را
هفت شهر عشق را، عطار، دنبال تو گشت
ما هم عازم گشته ایم، این راه نا هموار را
آسمانها در نجف، با هم تلاقی میکند
دستِ حق، گردانده دورِ گنبدت پرگار را
حق ز نازِ شستِ تو فرمود، ای احمد ببین
اعتبارِ ذوالفقارِ حیدرِ کرّار را
وحی بر افلاک شد، از جانب پروردگار
«لا فتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار»
🔸
نام تو بین دل و تشویش، حایل میشود
عِطر تو هر جا بپیچد سِحر، باطل میشود
تو هزاران سال، از خورشید نورانیتری
روز و شب با گردشِ چشمِ تو کامل میشود
آنقدر مشکل گشایی، انبیا هم مثلِ ما
«یا علی» گویند وقتی کار مشکل میشود
دین ما دینیست که، غیرِ از همه احکامِ شرع
راه و رسمِ عاشقی را، نیز شامل میشود
قبل ما گفتند و ما هم، همچنان خواهیم گفت
هر که از عشقِ تو دیوانه، شد عاقل میشود
من برای دیدنت، خود را مهیّـا میکنم
عاقبت هر کس، به دیدارِ تو نایل میشود
وعدهی دیدار دادی، تا قدم رنجه کنی
خاک قبر از، اشکهای شوقِ من، گِل میشود
جان به شوقِ دیدن رویِ تو آسان میدهم
بعد مردن باز هم، با دیدنت جان میدهم
🔸
گفته هایت در تنِ عالم، طنین انداز ماند
هر چه که گفتی، علم شد، هر چه نگفتی راز ماند
ای امام هر امام، ای چشمهِ سارِ معجزات
در میانِ نسلِ پاکت، قدرت اعجاز ماند
خانه ای بتخانه بود و، چون تو را شد زادگاه
مرکزِ توحید شد، در رتبهی ممتاز ماند
بوذر و عمار، در چشمِ تو مستغرق شدند
جعفر طیّار، با دستِ تو در پرواز ماند
«یا امیرالمومنین» گفتیم و عشق آغاز شدهر که مَحرم بود، در بَدوِ همین آغاز ماند
چارچوب خالیِِ خیبر، شهادت میدهد
هر دری را باز کردی، تا قیامت باز ماند
ما که گفتیم از تو، اما از تو گفتن نیست این!
قبل از این وادی، هزاران خواجهی شیراز ماند!
در بیان مختصر:
«اسلامِ مطلق، با علیست»در تمامِ آسمانها، حک شده:
«حق با علیست»عالمانِ مجتهد، تا عارفانِ خِرقه پوش
منتظر هستند کیْ، این تاک میآید به جوش
طعمِ انگورِ ضریحِ نقره را هر کس چشید
از هراس و هول محشر هم نمیآید به هوش
بوسهای بر خوشه ای از نقش انگورش زدم
حاملان عرش با هم یک صدا گفتند «نوش»
خواجه، بارِ این
«امانت» ، کارِ فال و قرعه نیست
بارِ عالَم را، به جز حیـدر، که میگیرد به دوش؟مستم و از شعر هایم، مِیْ تراوش میکند
گر بمیرم هم، زبانِ من نخواهد شد خموش
ساقیِ ما، سهمِ هر کس را به قدرش می دهد
سهمِ قلب و سهمِ دست و سهمِ چشم و سهمِ گوش
هر کسی در جایگاهِ خویش، او را دیده است
هم در اوج عرش، هم در حُجرهی خرما فروش
روزی از بیتِ علی، پیدا و پنهان میخورد
عالَم از دستِ «امیر المومنین» نان میخورد
🔸
سایه ایم، اما میانِ نور پنهان میشویم
تو تلألو میکنی و، ما فروزان می شویم
بوی ایوانِ نجف، ما را دگرگون میکند
بی اراده ذره ای، در دست طوفان می شویم
تا غبارِ سردِ دنیا، مینشیند روی دل
جذبهات می آید و، از نو مسلمان میشویم
عشق یعنی، هر چه جانان خواست، جانا جان بخواه
می پسندی آنچه را جانان، ما آن میشویم
تا قیامت هر کجا حرف از «فدایی» های توست
لشکرِ اعزامیت، از خاکِ ایران میشویم
قلعهی عشق است، هر جا خاکِ فرزندان توست
با هزاران حلقه دورِ قلعه، دژبان میشویم
دست ما بادا، الی مادام، بر دامان تو
جَـدّ و آباد و عیال و اهلِ ما، قربان تو
🔸
✍ شاعر: محمد صمیمی
🌐
https://kheyme.net/حضرت-خیرالبشر/🔹
🔈
صوت و ویدئوی کامل این مدح زیبا 👇(کریمی، میلاد مولا، ١٣٩۶)
🌐
https://t.me/salehi786/7047🌐
www.aparat.com/v/0emB1🎞
نماهنگ «نقش انگور» از این مدح زیبا 👇
🌐
https://t.me/salehi786/7046 🔸
@Salehi786