گناه مقدسین خداوند (بخش۱)
«از من حمایت کن تا نجات یابم»
(مزمور ۱۱۹: ۱۱۷)
یکی از دلایل قوی حقانیت کتاب مقدس در این است که گناه و خطای نویسندگان آن را مخفی نگاه نمیدارد. اگر کتاب مقدس توسط آدمی نوشته شده بود، هیچ اشارهای به گناهان نویسندگان آن نمیکرد،( مثل قران که پیامبری معصوم را معرفی میکند.)
اما کتاب مقدس حاصل اندیشه و تخیل آدمی نبوده بلکه کلام خدای زنده و حقیقی است. در این کلام مکررا به ما یادآوری شده که همه گناه ورزیدهاند و هیچکس معصوم و عاری از گناه نیست.
این حقیقت به طور کاربردی به هر یک از ما ایمانداران مسیحی هم مربوط میشود؛
اگر چنین مقدسین بزرگی در گناه سقوط کردند، پس امکانش برای هریک از ما نیز هست،
لذا به ما چنین هشدار داده شده:
«پس آنکه گمان برد که استوار است، مراقب باشد که نیفتد»
(اول قرنتیان ۱۰: ۱۲)
موارد زیر را در نظر بگیرید:
اگر آدم، در زمان معصومیتش، میتوانست یک میوه را بر خدای بینهایت ارزشمند ترجیح دهد (پیدایش ۳ : ۶)
اگر نوح، عادلترین مرد زمان خود، میتوانست چنان مست شود که در خیمهاش در برابر پسرانش برهنه از هوش برود. (پیدایش ۹ :۲۱)
اگر ابراهیم، وفادارترین مرد زمان خود، میتوانست از کنیز همسرش صاحب فرزند شود (پیدایش ۱۶: ۴-۱) و دو بار زن خود را به مردان دیگر تحویل دهد (پیدایش ۱۱: ۱۲-۱۵؛ ۲۰: ۲-۱)
اگر سارا، همسر ابراهیم، میتوانست به سخنان خدای زنده بخندد و سپس انکار کرده و به او دروغ بگوید (پیدایش ۱۸: ۱۵-۹)
اگر "لوط پارسا" میتوانست با حرص و طمع حاصلخیزترین و از نظر جنسی فاسدترین مکان را برای زندگی خود و خانوادهاش انتخاب کند (پیدایش ۱۳: ۱۳-۸)و بعد دختران خود را به مردان منحرف شهر بسپارد (پیدایش ۱۹: ۸-۴)
اگر اسحاق میتوانست نسبت به پسر بزرگتر خود جانبداری نشان دهد، زیرا گوشت شکار او را دوست داشت (پیدایش ۲۸: ۲۵)، و او نیز مثل ابراهیم همسرش را به مرد دیگری بسپارد (پیدایش ۲۶: ۱۱-۱۶)
و اگر یعقوب، همان اسرائیل، میتوانست برادرش را به خاطر حق نخستزادگی فریب دهد (پیدایش ۲۵: ۳۴-۲۹)
پس توانایی انجام این گناهان در من هم هست.
ادامه دارد.....
«از من حمایت کن تا نجات یابم»
(مزمور ۱۱۹: ۱۱۷)
یکی از دلایل قوی حقانیت کتاب مقدس در این است که گناه و خطای نویسندگان آن را مخفی نگاه نمیدارد. اگر کتاب مقدس توسط آدمی نوشته شده بود، هیچ اشارهای به گناهان نویسندگان آن نمیکرد،( مثل قران که پیامبری معصوم را معرفی میکند.)
اما کتاب مقدس حاصل اندیشه و تخیل آدمی نبوده بلکه کلام خدای زنده و حقیقی است. در این کلام مکررا به ما یادآوری شده که همه گناه ورزیدهاند و هیچکس معصوم و عاری از گناه نیست.
این حقیقت به طور کاربردی به هر یک از ما ایمانداران مسیحی هم مربوط میشود؛
اگر چنین مقدسین بزرگی در گناه سقوط کردند، پس امکانش برای هریک از ما نیز هست،
لذا به ما چنین هشدار داده شده:
«پس آنکه گمان برد که استوار است، مراقب باشد که نیفتد»
(اول قرنتیان ۱۰: ۱۲)
موارد زیر را در نظر بگیرید:
اگر آدم، در زمان معصومیتش، میتوانست یک میوه را بر خدای بینهایت ارزشمند ترجیح دهد (پیدایش ۳ : ۶)
اگر نوح، عادلترین مرد زمان خود، میتوانست چنان مست شود که در خیمهاش در برابر پسرانش برهنه از هوش برود. (پیدایش ۹ :۲۱)
اگر ابراهیم، وفادارترین مرد زمان خود، میتوانست از کنیز همسرش صاحب فرزند شود (پیدایش ۱۶: ۴-۱) و دو بار زن خود را به مردان دیگر تحویل دهد (پیدایش ۱۱: ۱۲-۱۵؛ ۲۰: ۲-۱)
اگر سارا، همسر ابراهیم، میتوانست به سخنان خدای زنده بخندد و سپس انکار کرده و به او دروغ بگوید (پیدایش ۱۸: ۱۵-۹)
اگر "لوط پارسا" میتوانست با حرص و طمع حاصلخیزترین و از نظر جنسی فاسدترین مکان را برای زندگی خود و خانوادهاش انتخاب کند (پیدایش ۱۳: ۱۳-۸)و بعد دختران خود را به مردان منحرف شهر بسپارد (پیدایش ۱۹: ۸-۴)
اگر اسحاق میتوانست نسبت به پسر بزرگتر خود جانبداری نشان دهد، زیرا گوشت شکار او را دوست داشت (پیدایش ۲۸: ۲۵)، و او نیز مثل ابراهیم همسرش را به مرد دیگری بسپارد (پیدایش ۲۶: ۱۱-۱۶)
و اگر یعقوب، همان اسرائیل، میتوانست برادرش را به خاطر حق نخستزادگی فریب دهد (پیدایش ۲۵: ۳۴-۲۹)
پس توانایی انجام این گناهان در من هم هست.
ادامه دارد.....