در این پست میخوام معنا و کاربردهای مختلف rush رو کار کنیم:
🔥
To rush to do something 👈🏻این به معنی هستش که شما بخاطر اینکه کاری حالت اورژانسی داره و باید سریع تموم بشه باید سریع و با عجله سر و ته چیزی رو هم بیاری.
💠
I need to rush to do my homework before the deadline. ⭐️باید دست بجنبونم و سر موعد تکالیفمو تموم کنم .
🔥
To rush something 👈🏻این به این معنی هستش که شما با عجله چیزی رو جمع و جور کنی و اینجا هم همون حس اورژانسی بودن اون کار رو میده.
💠
I have to rush this report so that it's ready for the meeting. ⭐️باید سریع این گزارش رو جمع و جور کنم تا واسه جلسه آماده باشه.
🔥
To rush into something 👈🏻این به معنی هستش که شما از رو جوگیری و با عجله و بدون فکر کاری رو انجام بدی و بعبارتی شما به عواقب اون کار فکر نمیکنی .
💠
Don't rush into accepting that job offer without carefully considering all the details . ⭐️تا به دقت تمام جزئیات اون شغل رو بررسی نکردی ، با عجله و بدون فکر اون پیشنهاد کاری رو قبول نکن.
🔥
To rush through something 👈🏻این به معنی هستش که بعلت کمبود وقت یا محدودیت زمانی شما کاری رو بدون توجه و دقت خاصی تموم میکنی. یه جورایی میشه بگی رفع تکلیف میکنی.
💠
I had to rush through my presentation becuse i ran out of time. چون وقتم تموم شده بود مجبور شدم ⭐️هول هولکی ارائه مو تموم کنم.
@rafieienglishclinic