🔺بازگشت فشار حداکثری؛ ایران در تنگنای انرژی و دیپلماسی
🔹 بازگشت سیاست فشار حداکثری:
دولت ترامپ در دوره دوم خود، با امضای یادداشتی در ۴ فوریه ۲۰۲۵، دوباره سیاست «فشار حداکثری» بر ایران را فعال کرده است. هدف اصلی این کمپین، رساندن صادرات نفت ایران به صفر برای مقابله با برنامه هستهای این کشور است.
🔹 تغییر بازار صادرات نفت ایران:
در حالی که در سال ۲۰۱۸ خریداران بزرگی مانند هند، کره جنوبی، ژاپن و ترکیه از ایران نفت میخریدند، اکنون چین تنها بازار اصلی ایران است. پالایشگاههای خصوصی موسوم به «تیپات» در چین، ۹۰٪ از صادرات نفت ایران را جذب میکنند و با پرداخت یوان و استفاده از روشهای دور زدن تحریمها، این تجارت را حفظ کردهاند.
🔹 تأثیر جنگ اوکراین بر تحریمها:
جنگ روسیه و اوکراین موجب افزایش قیمت نفت شد و دولت بایدن برای کنترل قیمتها، بهطور غیررسمی اجرای تحریمهای نفتی ایران را تسهیل کرد. این امر باعث شد صادرات نفت ایران از ۵۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۱۹ به ۱.۷ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۲۴ برسد.
🔹 نقش چین و اوپک+:
چین در حال کاهش واردات نفت ایران است که در صورت تداوم، تهران را در فشار بیشتری قرار میدهد. همچنین، اوپک+ با ظرفیت مازاد تولید، میتواند جای خالی نفت ایران را پر کند، هرچند احتمال حمایت از سیاستهای ترامپ اندک است.
🔹 بحران انرژی داخلی ایران:
رغم دارا بودن دومین ذخایر بزرگ گاز جهان، ایران با کمبود گاز روبهرو است. میدان پارس جنوبی که ۹۰٪ گاز کشور را تأمین میکند، بهدلیل کمبود سرمایهگذاری و فناوری دچار افت تولید شده است. وابستگی ایران به واردات گاز از ترکمنستان و آذربایجان در زمستانها نیز نشاندهنده عمق بحران است.
🔹 فرصتهای دیپلماتیک از طریق انرژی:
نویسنده پیشنهاد میکند که آمریکا بهجای تمرکز صرف بر تحریمهای نفتی، با ارائه مشوقهایی برای سرمایهگذاری در بخش گاز داخلی ایران، از این اهرم بهعنوان راهی برای پیشبرد مذاکرات هستهای استفاده کند. چنین سیاستی میتواند بدون تقویت درآمدهای نفتی ایران، نیازهای انرژی داخلی این کشور را برطرف کرده و فضای مذاکرات را تسهیل کند.
🔗 منبع: بلومبرگ
🆔 وبسایت | 🌐 اینستاگرام | 🌐 هلدینگ پرگار
🔹 بازگشت سیاست فشار حداکثری:
دولت ترامپ در دوره دوم خود، با امضای یادداشتی در ۴ فوریه ۲۰۲۵، دوباره سیاست «فشار حداکثری» بر ایران را فعال کرده است. هدف اصلی این کمپین، رساندن صادرات نفت ایران به صفر برای مقابله با برنامه هستهای این کشور است.
🔹 تغییر بازار صادرات نفت ایران:
در حالی که در سال ۲۰۱۸ خریداران بزرگی مانند هند، کره جنوبی، ژاپن و ترکیه از ایران نفت میخریدند، اکنون چین تنها بازار اصلی ایران است. پالایشگاههای خصوصی موسوم به «تیپات» در چین، ۹۰٪ از صادرات نفت ایران را جذب میکنند و با پرداخت یوان و استفاده از روشهای دور زدن تحریمها، این تجارت را حفظ کردهاند.
🔹 تأثیر جنگ اوکراین بر تحریمها:
جنگ روسیه و اوکراین موجب افزایش قیمت نفت شد و دولت بایدن برای کنترل قیمتها، بهطور غیررسمی اجرای تحریمهای نفتی ایران را تسهیل کرد. این امر باعث شد صادرات نفت ایران از ۵۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۱۹ به ۱.۷ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۲۴ برسد.
🔹 نقش چین و اوپک+:
چین در حال کاهش واردات نفت ایران است که در صورت تداوم، تهران را در فشار بیشتری قرار میدهد. همچنین، اوپک+ با ظرفیت مازاد تولید، میتواند جای خالی نفت ایران را پر کند، هرچند احتمال حمایت از سیاستهای ترامپ اندک است.
🔹 بحران انرژی داخلی ایران:
رغم دارا بودن دومین ذخایر بزرگ گاز جهان، ایران با کمبود گاز روبهرو است. میدان پارس جنوبی که ۹۰٪ گاز کشور را تأمین میکند، بهدلیل کمبود سرمایهگذاری و فناوری دچار افت تولید شده است. وابستگی ایران به واردات گاز از ترکمنستان و آذربایجان در زمستانها نیز نشاندهنده عمق بحران است.
🔹 فرصتهای دیپلماتیک از طریق انرژی:
نویسنده پیشنهاد میکند که آمریکا بهجای تمرکز صرف بر تحریمهای نفتی، با ارائه مشوقهایی برای سرمایهگذاری در بخش گاز داخلی ایران، از این اهرم بهعنوان راهی برای پیشبرد مذاکرات هستهای استفاده کند. چنین سیاستی میتواند بدون تقویت درآمدهای نفتی ایران، نیازهای انرژی داخلی این کشور را برطرف کرده و فضای مذاکرات را تسهیل کند.
🔗 منبع: بلومبرگ
🆔 وبسایت | 🌐 اینستاگرام | 🌐 هلدینگ پرگار