Postlar filtri


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
امروز تولد بزرگترین نیکا فن‌، بارتولمئو کوما ،یکی از فداکارترین و مهربون ترین کرکتر های وان پیسه

کسی که کل زندگیش تو رنج بود ولی هرگز دست از امید به نیکا و روز موعود نکشید.

کسی که جون خودش رو فدا کرد تا دخترش درمان بشه و بتونه یبار دیگه خورشید رو ببینه
╔═══════════╗
⦃#admin_sobhan⦄
⦃#ONE_PIECE⦄
⦃#edit⦄
╠═══════════╝
╠═════════════╗
@ONEPIECEFARSI 𖥠
╚═════════════

3.2k 0 30 55 151

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
╔═══════════╗
⦃#admin_RYUMA⦄
⦃#ONE_PIECE⦄
⦃#edit⦄
╠═══════════╝
╠═════════════╗
@ONEPIECEFARSI 𖥠
╚═════════════

4.3k 0 52 17 128

وانپیس فارسی |دانلود وان پیس dan repost
one piece chapter 1139@onepiecefarsi.pdf
40.9Mb
🔥📌چپتر 1139✨
با ترجمه ی اختصاصی و فوق العاده با کیفیت وان پیس فارسی

👍لذت ببرید

نسخه ی پی دی اف
@onepiecefarsi
▶️ کانال یوتویوب |🌐 پیج اینستاگرام

🌐 کامل ترین ربات دانلود وان پیس

4.3k 0 182 13 115

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
تولدت مبارک ☺️ نیکو روبین!
دختری که تاریکی‌های گذشته را پشت سر گذاشت و با لبخندی آرام، به سوی آینده‌ای روشن قدم برداشت. امیدوارم همیشه در آرامش و میان دوستانی که دوستت دارند بدرخشی! 😌
╔═══════════╗
⦃#admin_ghost⦄
⦃#ONE_PIECE⦄
⦃#edit⦄
╠═══════════╝
╠═════════════╗
@ONEPIECEFARSI 𖥠
╚═════════════╝

4.9k 0 32 27 164

ادامه ی اسپویل های چپتر

ریلی/گابان: "ما همچین چیزی نگفتیم."

راجر: "اگه می‌خواین جلومو بگیرین، فقط امتحان کنین!!"

گابان: "ما می‌گیم مهمه که خطرات رو بدونی!! راجر احمق!!"

یا-سان (زمان حال): "رود... اون تخت رو فشار بده."

صحنه تغییر می‌کنه به جشن توی دهکده. اویمو داره با اوسوب و بقیه درباره یا-سان حرف می‌زنه.

اویمو: "توی خدمه 'راجر' دو نفر هستن که از همه قوی‌ترن!!"

اوسوب: "یکی غیر از ریلی هم هست؟"

اویمو: "آره!! اون فرد یه بار راجر رو برد برای درمان توی یه بیمارستان وسط کوه‌ها. متأسفانه بیمارستان توسط دزدان دریایی دشمن محاصره شده بود... ولی اون مرد تنهایی صدها دشمن رو فقط با دو تا تبر شکست داد. بعد از نبرد، حتی یه دونه درخت هم روی اون کوه باقی نمونده بود... و به همین خاطر بهش لقب دادن: 'خورنده‌ی کوه' (یاماگورای)."

برمی‌گردیم به 'قلعه آورست' توی یه صفحه‌ی فوق‌العاده. رود لوفی و بقیه رو توی دستش گرفته و از یه راه مخفی زیر تخت سلطنت پایین می‌ره. پله‌ها به یه اتاق گنج مخفی می‌رسن.

نامی: "کیاااا ♡ یا-سان، عاشقتم گنج ♡"

لوفی: "گنج!!"

رود: "آقای یا، چطور اینجا رو می‌شناسی؟!"

یا-سان: "خب، اکتشاف یکی از سرگرمیامه."

گروه می‌رسه به اتاق گنج... اما همه‌ی گنج‌ها ناپدید شدن و صندوق‌ها خالیه. فقط یه کلید وسط اتاق باقی مونده.

نامی: "گنج... همه‌ش فقط جعبه‌های خالیه!! دروغگو!!"

یا-سان: "حالا حالا، تقصیر من نیست..!! این یه قلعه‌ی خالیه، معلومه که تا حالا چند تا دزد اومدن سراغش. نگاه کن اونجا!!"

لوفی: "کلید!!"

یا-سان: "بله، این یه چیزیه که حتی اون دزدها هم نمی‌خواستنش..."

اما قبل از اینکه لوفی به کلید برسه، یا-سان می‌پره نزدیکش. بعد شروع می‌کنه به درآوردن لباس و کلاهش...

یا-سان: "به عبارت دیگه... 'آزادی لوکی' چیزی نیست که حتی شرورها بخوان."

دوباره برمی‌گردیم به جشن توی دهکده. اویمو و کاشی داستان مردی از خدمه‌ی راجر رو تموم می‌کنن.

اویمو: "اون مرد بیش از ۲۰ ساله که توی الباف زندگی می‌کنه."

خدمه کلاه‌حصیری: "چیییی~؟! جدی~؟!"

اویمو/کاشی: "اون یه 'شخصیت افسانه‌ای' هم‌تراز راجر و ریلیه!!"

چپتر با یا-سان/اسکوپر گابان تموم می‌شه که کلید رو گرفته و آماده‌ی روبه‌رو شدن با لوفیه...

اسکوپر گابان: "حالا، می‌تونی این کلید رو ازم بگیری؟"

لوفی: "ها؟"

اویمو/کاشی: "'دست چپ پادشاه دزدان دریایی'!!"

اسکوپر گابان: "اگه فکر می‌کنی می‌تونی، بیا و ازم بگیر!!"

اویمو/کاشی: "اسکوپر گابان!!!"

پایان چپتر.

❗️ هفته‌ی بعد وقفه داریم. وان پیس در شماره ۱۳/۲۰۲۵ شونن جامپ هفتگی (۲۴ فوریه) برمی‌گرده.

5.1k 0 22 63 90

اسپویل های کامل چپتر 1139

عنوان: کوه خوار

جلد: یاماتو و دو شورشی دستگیر شده‌اند. دو سایه جلوی ووز هو آورده می‌شوند. او شمشیرش رو کشیده تا مجازاتشون کنه. به نظر میاد این دو نفر اولتی و پیج وان باشن چون هر دو شاخ دارن و قیافه‌شون شبیه اوناست.

چپتر با لوفی و گروهش توی قلعه "آورست" شروع میشه. نگهبان‌های غول نمی‌دونن کلید لوکی کجاست، بنابراین لوفی و گروهش به جستجو ادامه میدن. اما چون قلعه خیلی بزرگه، نمی‌تونن چیزی پیدا کنن.

بعد به اتاق "تخت سلطنت" می‌رسن و واردش میشن. یه سوراخ توی سقف می‌بینن و یه دایره جادویی بزرگ روی زمین.

لوفی: "این چیه؟"

نامی: "شبیه دایره‌های جادوییه که توی بعضی کتابا می‌بینی. یه جور مراسمیه تو بعضی کشورها که می‌تونن شیاطین رو احضار کنن یا یه همچین چیزی."

رود: "چرا یه همچین چیزی باید توی 'اتاق سلطنتی' باشه...؟ خیلی ترسناکه...!!"

لوفی: "احساس می‌کنم یه همچین چیزی رو تازگیا دیدم..."

یهو یه صدا میاد.
؟؟؟: "لوفی کلاه‌حصیری."

لوفی: "هااا؟! کی بود؟ شیطونه؟!"

نامی: "شیطون وجود نداره! کیه؟!"

رود: "نکنه ارواح مرده‌ها هستن~~~!!؟"

یه تبر بزرگ به سمت رود پرتاب میشه که به سختی جاخالی میده. بعد لوفی و زورو می‌پرن و لوفی دستش رو دراز می‌کنه تا نامی رو از افتادن نجات بده (بعدش لوفی نامی رو می‌سپاره به زورو که بغلش می‌کنه). مرد مرموزی که توی چپتر قبل دیدیم روی تخت سلطنت نشسته.
رود: "آاااه!! آقای یا!! چرا اینجایی!!؟" [ساکن انسانِ الباف (دزد دریایی سابق) - "یا-سان"]

یا-سان: "یه هاکی عجیب و غریب رو توی قلعه احساس کردم. دیگه اینجا نیست ولی به جاش شماها رو پیدا کردم. شنیدم لوفی کلاه‌حصیری!! میگن کایدو رو شکست دادی!! باعث میشه بخوام دوباره برم 'وانو' بعد از این همه سال..."

"یا-سان" در واقع همون "اسکوپر گابان" از خدمه راجره. یا-سان موهای بلند و عینک آفتابی داره مثل فلش‌بک اودن، اما الان ریش بلند بافته‌شده و یه زخم روی پیشونیش داره (شکلش شبیه یه شعله‌اس). لباس هاوایی و شلوارک هم پوشیده.

رود توضیح میده که یا-سان شوهر ریپلی و پدر کولونه. نامی می‌پرسه چطور ممکنه. یا-سان از تخت میاد پایین و باهاشون حرف می‌زنه.

یا-سان: "عشق یعنی آزادی!! نژادهای مختلف توی تاریخ بارها با هم قاطی شدن. مثل 'باکنیرها'، 'دوسون‌داداها'، 'قبایل پا بلند-گردن بلند'، 'وتان‌ها'... زندگی برای این افراد ترکیبی سخته، اما هر دوره‌ای آدمایی هستن که ذهن‌های انعطاف‌پذیر دارن...!!"

زورو: "به نظر میاد خیلی چیزا می‌دونی... کی هستی؟"

یا-سان: "من 'مبلّغ عشق' هستم!!!"

لوفی: "این همون چیزیه که سانجی وقتی پیر بشه شبیهش میشه. به هر حال پیرمرد، دنبال کلید زنجیرهای لوکی هستیم."

رود: "نمی‌تونی اینو لو بدی!!"

لوفی: "خب انگار که چیزی نگفتم، بیخیالش شو!!"

یا-سان: "پس لوکی... من دردسرایی که بقیه درست می‌کنن رو دوست دارم!! می‌دونی لوکی چه جور آدمیه؟ اگه بدترین حالت پیش بیاد چی کار می‌کنی؟"

لوفی: "می‌زنمش و دوباره زنجیرش می‌کنم!!"

یا-سان: "قبل از اینکه 'مو قرمز' شَنکس دستگیرش کنه، هیچ‌کس نتونسته بود لوکی رو متوقف کنه. حتی نمی‌دونی چه قدرتی داره یا می‌تونه چقدر آسیب بزنه... هی، وایسا!!"

لوفی و زورو پشت می‌کنن و حرفای یا-سان رو نادیده می‌گیرن و میگن حرفاش زیادی طولانیه (خنده‌دار بود). نامی میگه یا-سان داره هشدار می‌ده و باید گوش بدن. رود از یا-سان عذرخواهی می‌کنه.

یا-سان اولش شوکه میشه اما بعد لبخند می‌زنه و دورانش با راجر و ریلی رو یادش میاد. بعد یه فلش‌بک کوتاه از اون سه نفر می‌بینیم.

راجر: "از این همه هشدار خسته شدم!! ترسیدی، مگه نه؟!"

4.5k 0 21 14 65

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
╔═══════════╗
⦃#admin_RYUMA⦄
⦃#ONE_PIECE⦄
⦃#edit⦄
╠═══════════╝
╠═════════════╗
@ONEPIECEFARSI 𖥠
╚═════════════

5k 0 23 3 68

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
╔═══════════╗
⦃#admin_RYUMA⦄
⦃#ONE_PIECE⦄
⦃#edit⦄
╠═══════════╝
╠═════════════╗
@ONEPIECEFARSI 𖥠
╚═════════════

5k 0 50 23 71

اسپویل های چپتر جدید

عنوان: کوه خوار

کاور: ووز هو قصد داره پیج وان و اولتی رو بکشه.

چپتر کوتاه (۱۳ صفحه) که به لوفی، زورو، نامی و رود در قلعه اختصاص داره.

مرد مرموزی ظاهر میشه، اون اسکوپر گابانه. اما توی باکس معرفی اسمش رو "یا-سان" نوشتن.

گابان شریک ریپلی و پدر کولونه و میگه که "وزیر عشق" هست.

گابان اتاق گنج مخفی قلعه رو باز می‌کنه، جایی که کلید زنجیرهای لوکی اونجاست.

غول‌ها برای اوساپ و خدمه کلاه حصیری توی مهمونی توضیح میدن که اسکوپر گابان توی الباف زندگی می‌کنه. اون "دست چپ پادشاه دزدان دریایی" و "ستاره افسانه‌ای" برابر با راجر و ریلیه.

چپتر با این جمله گابان تموم میشه که میگه: "اگه لوفی کلید رو می‌خواد، باید براش بجنگه."
@onepiecefarsi
▶️ کانال یوتویوب |🌐 پیج اینستاگرام

🌐 کامل ترین ربات دانلود وان پیس

5k 0 20 143 81

📌✅ https://youtu.be/aoyHbG8s7ms
افشای راز جنگ قرن خالی و هویت واقعی ایمو!😲😈
رابطه‌ی عجیب شنکس و شمروک و راز خانواده‌ی فیگارلند!🙂
بررسی گذشته‌ی هارولد، دلیل نفرت لوکی و نقش دولت جهانی!🤔
رمزگشایی از نقاشی‌های باستانی و ارتباطشون با عصر خالی!😗
📌✅ https://youtu.be/aoyHbG8s7ms
📌✅ https://youtu.be/aoyHbG8s7ms

7.6k 0 43 19 97

بچه ها شرمنده ادیت ویدیو یکم بیشتر زمان برد از چیزی که فکرشو میکردم ولی چیز خفنی شده .فردا ساعت 6 عصر منتشر میشه ممنون از بچه هایی که لطف دارن مثل همیشه و حمایت میکنن

6.4k 0 5 62 210

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
تصاوریر زنده ی خانه ی اودا بعد از چپتر 1138😂😂

پ.ن : امروز ویدیوی تحلیل این چپتر میاد اماده باشید پشم هاتون بریزه😐✨

7k 0 52 84 161

وانپیس فارسی |دانلود وان پیس dan repost
📌قسمت14 ریمستر جزیره ی فیشمن ها با کیفیت 480
کاری از انی پلاس
⭐️@onepiecefarsi


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
سفید ترین ویلن وان پیس
فکر کنم انل بینشون سفید
همشون نیگرن

╔═══════════╗
⦃#admin_RYUMA⦄
⦃#ONE_PIECE⦄
⦃#edit⦄
╠═══════════╝
╠═════════════╗
@ONEPIECEFARSI 𖥠
╚═════════════

6.1k 0 34 83 89

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
👒 - این داستان؛ ایم ساما در برابر کل جهان ☠️


⚫ - ایا تاریخ دوباره تکرار میشه یا که زمان پایان حکمرانی ایم ساما رسیده؟ 😌


🔰- حالا بیاید حدس بزنید که در این جنگ بزرگ چه کسایی قطعا کشته میشن؟ (هرکس میتونه باشه) برای مثال حدس من اینه که دراگون یا شنکس جزو اولین کشته ها یا قربانی های این جنگ بزرگ هستند. نظر شما چیه؟ 😁

╔═══════════╗
⦃#admin_Bullet⦄
⦃#ONE_PIECE⦄
⦃#edit⦄
╠═══════════╝
╠═════════════╗
@ONEPIECEFARSI 𖥠
╚═════════════

5.9k 0 34 125 78

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
کل فندوم وان پیس همین حالا 😂🤌🏻

6.4k 0 71 180 162

وانپیس فارسی |دانلود وان پیس dan repost
one piece chapter 1138@onepiecefarsi.pdf
13.8Mb
🔥📌چپتر 1138✨
با ترجمه ی اختصاصی و فوق العاده با کیفیت وان پیس فارسی

👍لذت ببرید

نسخه ی پی دی اف
@onepiecefarsi
▶️ کانال یوتویوب |🌐 پیج اینستاگرام

🌐 کامل ترین ربات دانلود وان پیس

6k 0 199 153 105

پشمای خودم ریخته 80 درصد پیشبینی های این ویدیو درست در اومدن مار آتشین😗

7k 0 4 41 108

📌😮😮😐اسپویل های چپتر سکسی این هفته

این نقاشی دیواری ارزش تاریخی فوق‌العاده‌ای داره و یکی از میراث‌های فرهنگی این کشور محسوب می‌شه! تخمین زده شده که این نقاشی‌ها بین ۸۰۰ تا ۹۰۰ سال پیش کشیده شدن.
اگه این درست باشه... پس مربوط به همون دوره‌ایه که به عنوان "قرن پوچ" شناخته می‌شه...!"

فرانکی: "چــــیـــــ!!؟ پس باید اینو به رابین نشون بدیم، بعداً بهش می‌گم...!! ولی یه چیز اینجا عجیبه، این سبک نقاشی به الباف نمی‌خوره... اینا اصلاً به "غول‌ها" شبیه نیستن."

همزمان که فرانکی صحبت می‌کنه، ما بخش‌هایی از نقاشی دیواری رو می‌بینیم: یه شاهزاده‌ی پری دریایی، یه ربات که شبیه "امت" به نظر می‌رسه و یه موجود با گوش‌های عجیب.
ریپلی: "موافقم... توی تاریخ شناخته شده‌ی ما، جنگ بین نژادهای مختلف بی‌سابقه نیست، اما اتحاد بینشون هیچ وقت اتفاق نیفتاده...!! که این احتمال رو بیشتر می‌کنه که این نقاشی‌ها چیزی بیشتر از طراحی‌های یه بچه نباشه."

برش به "مدرسه‌ی والروس"

بچه‌ها در حال بازی هستن و "آنژ" سر کلاس درس می‌ده.
برش به "کتابخونه‌ی جغد"

"سول" کتاب "هارلی" که شامل متون مقدس البافه رو برای رابین میاره. این کتاب بسیار قدیمیه و یه نماد "خورشید" روی جلدش داره (شبیه همون نمادی که توی کلیسای "کوما" در فلش‌بکش دیدیم).

سول توضیح می‌ده که تفسیرهای زیادی از "خدای خورشید" وجود داره، اما اون و ریتمش در افسانه‌های سراسر دنیا دیده شده. "هارلی" سه فصل داره و هر کدوم نمایانگر "یه دنیا" هست. گفته می‌شه که فصل سوم جهان امروزی رو توصیف می‌کنه و پایان این فصل، پیش‌بینی چیزیه که هنوز اتفاق نیفتاده.

رابین کتاب "هارلی" رو نگاه می‌کنه و می‌گه:

رابین: "الان می‌خونمش!!"

در صفحه‌ی نهایی و حماسی این چپتر، ما نقاشی دیواری کامل رو به همراه متن ترجمه شده‌ی "هارلی" توسط رابین می‌بینیم. توضیح دادن جزئیات این نقاشی خیلی سخته، چون کلی جزئیات داره، ولی من سعی می‌کنم یه توصیف کلی بدم.

"درخت گنجینه‌ای آدام" در مرکز نقاشی دیواری قرار داره و نقاشی رو به دو بخش تقسیم کرده. بالای درخت، یه هیولای بالدار / دیو هست که از دهنش آتیش بیرون میاد.

سمت راست نقاشی، چند تا صحنه هست. در یه طرف، یه شهر بزرگ دیده می‌شه که توسط یه مار عظیم‌الجثه مورد حمله قرار گرفته و در طرف دیگه، یه کشتی دیده می‌شه که یه پادشاه، فرشته‌ها و حیوانات رو سوار کرده. توی این بخش، یه ماه و آدمایی رو هم می‌بینیم که دارن هدایا (که شبیه ستاره هستن) تقدیم می‌کنن. این قسمت شبیه به نقاشی‌هاییه که "انل" توی ماه پیدا کرده بود.

سمت چپ نقاشی، یه جنگ عظیم نشون داده شده. اینجا ما "نیکا" (یا "جوی بوی") رو می‌بینیم که داره با یه دیو بالدار غول‌پیکر که خورشید رو توی دستاش نگه داشته مبارزه می‌کنه. "نیکا" در کنار غول‌ها (یکی از اون‌ها شاخ داره)، سامورایی‌ها، لوناریان‌ها، "مینک‌ها"، یه شاهزاده‌ی پری دریایی که با موجودات دریایی همراهه، فرشته‌ها، یه ربات شبیه "امت" و کلی کشتی پر از آدمای عادی (یکی از اون کشتی‌ها شبیه به کشتی‌های عرباستا هست) در حال نبرده.

و این هم متن مقدس "هارلی":

\ [جهان اول]
در زمین، آتش هست.
بشریت که درگیر طمع شده بود، خورشید ممنوعه رو لمس کرد.
بردگان دعا کردند.
"خدای خورشید" ظاهر شد.
خدای زمین خشمگین شد.
همراه با "مار جهنمی آتش"، دنیا رو در مرگ و تاریکی فرو بردند.
اونا دیگه هیچ‌وقت همدیگه رو ندیدن. //

\ [جهان دوم]
در خلأ، نفس کشیدن هست.
خدای جنگل، دیوها رو فرستاد.
خورشید فقط دانه‌های جنگ رو پخش کرد.
مردم نیمه ماه، یه رویا دیدن.
مردم ماه، یه رویا دیدن.
انسان‌ها پس از کشتن خورشید، به خدایان تبدیل شدند.
خدای دریا به خشم اومد.
اونا دیگه هیچ‌وقت همدیگه رو ندیدن. //

\ [جهان سوم]
در آشوب، خلأ وجود داره.
سایه‌ی سرگردان، روز موعود رو به یاد می‌آره.
و به صدای ماه تکه‌تکه شده گوش می‌ده.
"خدای خورشید" می‌رقصه و می‌خنده.
و دنیا رو به پایانش هدایت می‌کنه.
خورشید باز خواهد گشت.
و طلوعی جدید آغاز خواهد شد.
اونا دوباره همدیگه رو خواهند دید. //
@onepiecefarsi
▶️ کانال یوتویوب |🌐 پیج اینستاگرام

🌐 کامل ترین ربات دانلود وان پیس

7.1k 0 38 74 80

📌😮😮😐اسپویل های چپتر سکسی این هفته

فصل ۱۱۳۸: "هارلی" (در زبان ژاپنی: "متن مقدس")

سفر طلایی یاماتو، قسمت ۲۴: "یاماتو و گروهش "هووز هو" را در پایگاه مخفی پیدا می‌کنند. او لباس وانوکونی به تن دارد (اما همچنان ماسکش را زده) و با زیردستانش و چند گیشا مشغول نوشیدن است."
شروع فصل:

داستان از جایی که در فصل قبل تمام شد، ادامه پیدا می‌کند. "لوکی" به هوش آمده و از "شامروک" می‌پرسد که آیا او ارتباطی با دزد دریایی معروف "شنکس مو قرمز" دارد؟

لوکی: "دزدای دریایی بزرگ و نجیب‌زاده‌های آسمانی دو قطب کاملاً مخالف هستن، چطور ممکنه که شما دوتا قیافه‌تون اینقدر شبیه باشه؟!"

شامروک فاش می‌کند که شنکس برادر دوقلوی کوچکترش است که از او جدا بزرگ شده. شامروک می‌گوید که شنکس یک بار به "ماری جوا" برگشته، اما ترجیح داده که توی "دنیای پایین و کثیف" زندگی کنه. (در این قسمت هیچ فلش‌بکی از شنکس وجود ندارد، فقط دیالوگ بین شخصیت‌هاست.)

لوکی با لحن تمسخرآمیز می‌گوید که حالا دشمنی‌اش با هر دو برادر شخصی شده و قسم می‌خورد که برای دوستان حیوانش انتقام بگیرد.

شامروک: "داری منو تهدید می‌کنی؟"

گونکو: "رئیس، وقتتو برای همچین آدمی هدر نده."

شامروک: "می‌دونم. نیازی نیست که خودم مستقیم بهش حمله کنم... "سربروس"."

شامروک شمشیرش رو بیرون می‌کشه و یه سگ غول‌پیکر سه سر به نام "سربروس" ازش بیرون میاد. (هنوز مشخص نیست که این یه قدرت "آکومای می" هست یا نه). این سربروس شبیه به زامبی "موریا" است، اما بسیار ترسناک‌تر به نظر می‌رسد. ابری از دود سیاه دور گردنش دیده می‌شود و از هر سه دهانش یک شمشیر بیرون می‌آید.

"گونکو" با استفاده از قدرتش یک پرنده‌ی غول‌پیکر با تیرهایش می‌سازد. قبل از رفتن، شامروک به سه سر سربروس دستور می‌دهد که از بدنش جدا شده و پرواز کنند، سپس بدن سربروس دوباره به شمشیر تبدیل می‌شود. او و گونکو روی پرنده‌ی تیرها پریده و از آنجا دور می‌شوند.

شامروک: "اگه زنده موندی، بیا و انتقامتو بگیر. من حریف تو خواهم بود..."

لوکی: "نه... داری شوخی می‌کنی... این امکان نداره...!!! ضربه خوردن از اون چیز خیلی بده!!!"

سه سر سربروس (که شمشیرها توی دهانشونه) توی هوا می‌چرخن و با سرعت بالا به سمت "لوکی" پرواز می‌کنن. سپس هر سه سر با هم به سینه‌ی لوکی ضربه می‌زنند.

لوکی: "لعنت بهتون!! نجیب‌زاده‌های آسمانی!!! لعنت به همتون~~~~!!!"

شامروک و گونکو در حالی که از "دنیای زیرین" دور می‌شوند، با هم صحبت می‌کنند.

شامروک: "سرکوب کردنشون در حال حاضر سخته... اول از همه باید بچه‌هاشون رو دستگیر کنیم... یه نفر دیگه رو خبر کن..."

گونکو: "متوجه شدم... کی رو می‌خوای؟"

برش به "قلعه اوروست":

"لوفی" و گروهش در حال صحبت با نگهبان‌های غول‌پیکری هستند که در فصل قبل پیدا کردند.

لوفی عصبانی است، چون نگهبان‌های غول‌پیکر ادعا می‌کنند که "شنکس مو قرمز" به آن‌ها حمله کرده است. لوفی نمی‌تواند باور کند که شنکس چنین کاری کرده باشد و درباره‌ی افتخار و شخصیت فوق‌العاده‌ی شنکس صحبت می‌کند. "نامی" وقتی لوفی را این‌طور عصبانی می‌بیند، پوزخند می‌زند.

نامی (با خنده): "خیلی به شنکس اعتماد داری، نه؟"

لوفی (عصبانی): "معلومه!! نامی!! تو هم عصبانی می‌شدی اگه کسی پشت سر موری‌مِر بد بگه، درسته؟!"

نامی: "اسمش بل‌مِرِه."

غول‌ها: "پس... شاید کسی باشه که دقیقاً مثل اون به نظر می‌رسه... یا شاید برادرش باشه..."

لوفی: "برادر شنکس... اگه واقعاً برادری داشته باشه، فقط می‌تونم تصور کنم که آدم خوبی باشه. ولی تا حالا شنکس هیچ‌وقت درباره‌ی خانوادش حرفی نزده. اون از بچگی توی یه کشتی دزد دریایی بوده... فکر کنم خانواده‌ی واقعی‌اش همون خدمه‌ی راجر، ریلی... و کل خدمه‌ی راجر بودن!! البته به جز باگی!"

درست در همین لحظه که لوفی درباره‌ی "دزدان دریایی راجر" صحبت می‌کند، صحنه فوراً به مرد مرموزی که در چندین فصل قبل دیدیم، تغییر می‌کند.

ما فقط پشتش رو می‌بینیم، اما او همون مردی است که در "کاور چپتر ۶۳۱" داشت با "کروکوس" مشروب می‌خورد.

مرد مرموز به سمت در اصلی "قلعه اوروست" در حال حرکت است و خیلی به در اصلی نزدیک شده است.

برش به فرانکی:

"فرانکی" در حال بررسی "درخت گنجینه‌ای آدام" همراه با "ریپلی" است. فرانکی یک نقاشی غول‌پیکر روی تنه‌ی درخت می‌بیند (هنوز مشخص نیست که این نقاشی چیست).

ریپلی: "فکر می‌کنم اینا نقاشی‌هاییه که خیلی وقت پیش توسط بچه‌ها کشیده شده و حالا تبدیل به بخشی از پوست درخت شده."
@onepiecefarsi
▶️ کانال یوتویوب |🌐 پیج اینستاگرام

🌐 کامل ترین ربات دانلود وان پیس

5.4k 0 27 11 45
20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.