آموزش نجوم و هیئت
درس سوم: مدار (فلک) ستارگان
بخش سوم
قدما عقیده داشتند که نه (۹) فلک دور زمین وجود دارد. حالا که سیارات و ترتیب نزدیکی و دوری آن ها به زمین را دانستیم معلوم است که اولین فلکی که دور زمین قرار گرفته، فلک قمر است. فلک دوم فلک عطارد، فلک سوم فلک زهره و فلک چهارم فلک خورشید است. قدما دو سیاره عطارد و زهره که فلک آنها پایین تر از فلک خورشید قرار گرفته را سفلیین (سیارات سفلیّه) یعنی سیارات پایینی می نامیدند.
بعد از فلک خورشید، فلک پنجم قرار دارد که فلک مریخ باشد، فلک ششم فلک مشتری و فلک هفتم فلک زحل است که قدما به این سه سیاره که فلک آنها بالاتر از فلک خورشید قرار دارد، لفظ علویین (سیارات علویّه) یعنی بالاتر از خورشید را اطلاق میکردند. پس از اینک هر زمان جایی خواندیم علویین یعنی مریخ و مشتری و زحل، و سفلیین یعنی عطارد و زهره. ترتیب قرار گیری هفت فلک اول را در (شکل یک) می توانید ببینید.
ستارگان ثابت (ثوابت) در فلک هشتم قرار می گیرند. فلک هشتم را مثل کره ای فرض کنید که تمام فلکهای پایینی را در بر گرفته و همه ستارگان ثابت به سطح آن چسبیده اند.
فلک بعدی یعنی فلک نهم هیچ ستاره یا سیاره ای ندارد و فلک الافلاک نامیده میشود. به این فلک، فلک اطلس هم گفته میشود. چه عجب که لفظ "اطلس" لفظی بی نقطه است، کما اینکه در این فلک ستاره ای نیز وجود ندارد.
نکته مهم: عالم جسمانی از نظر علم هیئت از همین نه فلک تشکیل شده است، لذا عالم بر اساس این علم شریف، محدود است. اما در طبیعیات فلسفه بنابر نظر صحیح، اثبات میشود که تناهی ابعاد باطل و حتی همین عالم جسمانی و مادی نیز نامحدود و بی نهایت است. البته نباید به علمای علم هیئت به خاطر این مورد، ایراد گرفت، زیرا موضوع و مسائل علم هیئت چنین تقسیمی را اقتضاء میکند.
حال که درباره افلاک سخن گفتیم در درس آینده در مورد "حرکت ستارگان" صحبت خواهیم کرد. ان شاءالله.
پایان درس سوم.
ادامه دارد...
@olloomeGharibe
درس سوم: مدار (فلک) ستارگان
بخش سوم
قدما عقیده داشتند که نه (۹) فلک دور زمین وجود دارد. حالا که سیارات و ترتیب نزدیکی و دوری آن ها به زمین را دانستیم معلوم است که اولین فلکی که دور زمین قرار گرفته، فلک قمر است. فلک دوم فلک عطارد، فلک سوم فلک زهره و فلک چهارم فلک خورشید است. قدما دو سیاره عطارد و زهره که فلک آنها پایین تر از فلک خورشید قرار گرفته را سفلیین (سیارات سفلیّه) یعنی سیارات پایینی می نامیدند.
بعد از فلک خورشید، فلک پنجم قرار دارد که فلک مریخ باشد، فلک ششم فلک مشتری و فلک هفتم فلک زحل است که قدما به این سه سیاره که فلک آنها بالاتر از فلک خورشید قرار دارد، لفظ علویین (سیارات علویّه) یعنی بالاتر از خورشید را اطلاق میکردند. پس از اینک هر زمان جایی خواندیم علویین یعنی مریخ و مشتری و زحل، و سفلیین یعنی عطارد و زهره. ترتیب قرار گیری هفت فلک اول را در (شکل یک) می توانید ببینید.
ستارگان ثابت (ثوابت) در فلک هشتم قرار می گیرند. فلک هشتم را مثل کره ای فرض کنید که تمام فلکهای پایینی را در بر گرفته و همه ستارگان ثابت به سطح آن چسبیده اند.
فلک بعدی یعنی فلک نهم هیچ ستاره یا سیاره ای ندارد و فلک الافلاک نامیده میشود. به این فلک، فلک اطلس هم گفته میشود. چه عجب که لفظ "اطلس" لفظی بی نقطه است، کما اینکه در این فلک ستاره ای نیز وجود ندارد.
نکته مهم: عالم جسمانی از نظر علم هیئت از همین نه فلک تشکیل شده است، لذا عالم بر اساس این علم شریف، محدود است. اما در طبیعیات فلسفه بنابر نظر صحیح، اثبات میشود که تناهی ابعاد باطل و حتی همین عالم جسمانی و مادی نیز نامحدود و بی نهایت است. البته نباید به علمای علم هیئت به خاطر این مورد، ایراد گرفت، زیرا موضوع و مسائل علم هیئت چنین تقسیمی را اقتضاء میکند.
حال که درباره افلاک سخن گفتیم در درس آینده در مورد "حرکت ستارگان" صحبت خواهیم کرد. ان شاءالله.
پایان درس سوم.
ادامه دارد...
@olloomeGharibe