“شعر سرباز شمس لنگرودی”
دیگر از این سخن ها
چیزی ندارم جز مشت حرفی
دیگر از خاطراتم چیزی نمانده
جزء لکه برفی
پشت پیراهن این سرباز تنها قلبی نمانده
ژنرال در جنگ کوری در قلب سردش تیری نشانده
پشت پیراهن این سرباز تنها رد ریال است
زیر این کهکشان ها طیاره و ماه بوی زوال است
دیگر از کودکان معصوم دنیا جزء چهره ای نیست
آیا فردای دنیا چون سکه ای از شکل سوال است
اما پایان هر تاریکی دنیا صبحی سفید است
قلبت محکم نگه دار آنجا سرای گرم امید است
#نُت_فرنگی
@notefarangi 💛