نشر نی


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: Kitoblar


www.nashreney.com :وب‌سایت
اینستاگرام: Instagram.com/nashreney
تهران، خیابان فاطمی، خیابان رهی معیری، نبش خیابان فکوری، شماره ۲۰
تلفن دفتر نشر: ۸۸۰۲۱۲۱۴
تلفن واحد فروش: ۸۸۰۰۴۶۵۸
ایمیل: info@nashreney.com

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Statistika
Postlar filtri



‌نويسندگانى چون هنريک ايبسن، اوگوست استريندبرگ، هانس اندرسن و سورن كى‌يركگارد در قرن نوزدهم توانستند از راه ترجمه شهرت جهانى يابند. ديگران، آن‏‌هايى كه از لحاظ جغرافيايى، زبانى و فرهنگى كم‏تر از اسكانديناوى‌ها در دسترس بودند، شهرت يافتن‌شان اندكى - ولى فقط اندكى - بيش‏تر به طول انجاميد. قرن بيستم استعدادهاى قبلاً نهانى چون كارل چاپكِ چكى و، به تازگى، اسماعيل كاداره آلبانيايى، را به جهانيان شناساند.
اجماع ادبى دربارهٔ كيفيت ترجمه به‌طور كلى بدبينانه است. مدت‌ها پيش در قرن هفدهم، نويسندهٔ انگليسى جيمز هاول گفت بعضى برآنند كه ترجمه «بى‌شباهت... به روى وارونهٔ فرشينهٔ تركى» نيست. در قرن نوزدهم جورج بارو با اندوه اظهارنظر كرد كه «ترجمه در بهترين حال يک بازتاب است». احساس مشابهى لابد به شاعر ترک احمد هاشم دست داد كه وقتى از او پرسيدند جوهر شعر چيست، گفت «آن‌كه در ترجمه از دست مى‌رود». فرانسوى شوخ طبعى ترجمه‌ها را به زن‌ها تشبيه مى‌كند: «بعضى زيبايند، بعضى وفادار، كم‏تر هر دو صفت را دارند». يک عبارت كلاسيک ايتاليايى لب مطلب را گفته است:
«traduttore traditore» (مترجم، خائن)

از کتابِ «مترجمان، خائنان»
حسن کامشاد



‌منتقدان، به حق، بیراه را انجیل پیروان مکتب انحطاط نامیده‌اند، زیرا تمامی ویژگی‌های این جریان فکری به بارزترین شکل در شخصیت د اسنت، تنها پرسوناژ این رمان،‌ تجلی یافته است: دلزدگی نسبت به جامعهٔ صنعتی، احساس ملالی که ریشه در رنج زمانه دارد، رخوت و درماندگی چاره‌ناپذیر، و روان نژندی مسموم و شریرانهٔ خاص پایان سدهٔ نوزدهم. این اشرافزادهٔ منزجر از جامعه و بشریت، که می‌خواهد خلاف جریان عادی زندگی شنا کند و می‌کوشد در حس‌گرایی ظریف‌طبعانه بی‌قراری‌هایش را فرونشاند، و چون به بن‌بست می‌رسد، نجات خویش را در ایمان می‌جوید و رحمت الاهی را طلب می‌کند، یکی از منقلب‌کننده‌ترین شخصیت‌های مشوش عالم ادبیات است که بسیاری از دلهره‌ها و آشفتگی‌های روانی انسان مدرن را در بطن خویش دارد. ناتانائل،‌ پرسوناژ اصلی مائده‌های زمینی آندره ژید؛ بار مادو، شخصیت اصلی سفر به انتهای شب لوئی فردینان سلین؛ روکانتن، پرسوناژ اصلی غثیان ژان پل سارتر؛ و … هرکدام از مرده‌ریگ د اسنت سهمی برده‌اند.

رمانِ «بیراه»
ژوریس کارل اوئیسمانس
ترجمهٔ کاوه میر‌عباسی


به‌مناسبت پایان ترجمهٔ کتاب مقدس به قلم پیروز سیار

✏️ یادداشتی از بابک احمدی

اندیشهٔ پویا، دی و بهمن ۱۴۰۳


https://acrobat.adobe.com/id/urn:aaid:sc:EU:94040556-e41b-46d6-8864-b0f9cb6bce75



به‌مناسبت پایان ترجمهٔ کتاب مقدس به قلم پیروز سیار

اندیشهٔ پویا، دی و بهمن ۱۴۰۳



‌از آن روز که از شهرمان رفتی طاعون توحش، خودآزاری و جنون به اشغالش درآورده... کوه‌ها، خوشه‌ها، آسمان، پرندگان، سکوت جنگل‌ها، رگه‌های خورشید، آواز باد و شرجی غروب همه واژگانی شده‌اند که در لغت‌نامه‌های منسوخ باید سراغشان را گرفت...
و من درون فشنگی مومیایی شده‌ام و حافظه‌ام چون بال‌های شفافی از نور پروازم می‌دهد به سیاره‌ای منقرض که محبت را و صفا را در آن می‌توان سراغ گرفت... (آن روز در جنگل عَرَمون سنگریزه‌ای برداشتم و به دلِ دره پرتابش کردم.
... صدایی آمد: چند وقت است آواز نخوانده‌ای و مثل بچه‌ها سنگریزه‌ای پرتاب نکرده‌ای؟)... آه، چند وقت است آواز نخوانده‌ایم. نخندیده‌ایم. چند وقت است سرانگشتانت صورت‌هامان را حس نکرده ای رفیق عشق...
بیا...

از کتابِ «کابوس‌های بیروت»
غاده‌السمان
ترجمهٔ احساس موسوی خلخالی



‌منتشر شد
«زندگی زناشویی ماهی‌های قرمز»
مجموعه‌داستان
گوادالوپه نتل
ترجمه‌ٔ سارا عصاره

در سه داستان زندگی زناشویی ماهی‌های قرمز، زندگی حیوانات که حول محور غریزه و قوانین سرسخت طبیعت می‌چرخد به موازات روابط انسان‌ها ارزیابی می‌شود. زنی با مشاهدۀ حضور بی‌صدای ماهی‌های مبارز، با خشونت موجود در زندگی مشترکش روبه‌رو می‌شود آن هم در رابطه‌ای که دارد نفس‌های آخر را می‌کشد.
در داستانی دیگر، خانه‌ای که مورد هجوم سوسک‌ها قرار گرفته به صحنۀ جنگ بین گونه‌ها تبدیل می‌شود که منعکس‌کنندۀ درگیری‌های خانوادگی است. در داستانی دیگر حضور یک گربه و توله‌هایش فرصت تأملی است دربارۀ مادری. در دو داستان آخر، یک قارچ و یک افعی نمایانگر پیوند اسرارآمیزی‌اند که دو عاشق را به هم وصل می‌کند.
گوادالوپه نِتل از طریق شرح‌حال حیوانات به طرز ماهرانه‌ای زندگی مردان و زنان شکننده‌ای را روایت می‌کند که در حساس‌ترین برهه‌های زندگی به سر می‌برند و تصمیمات بی‌بازگشتی می‌گیرند که مسیر زندگی را تغییر می‌دهد.



‌پیرامون ادبیات نگاهی تازه به ادبیات است، به‌ویژه به قصه و شعر. دیدگاه کانونیِ نویسندهٔ ادبیات در مقامِ «دنیای مجازی» است، و چگونگی ورود و گشت و گذار در این دنیای شگفت‌انگیز است،‌ دنیایی که سراپا ناز و نوازش، و سراپا خشم و خون و خشونت است؛ دنیایی که با واقعیت روزمره شروع می‌شود اما واقعیت روزمره نیست. چیزی فراتر از واقعیت این جهانی است، فراجهانی و فراواقعیت است. مثل فیلم «پارک ژوراسیک» است، که از واقعیت عینیِ روزمره شروع می‌کند، اما آن‌چه مشاهده می‌کنیم غیرواقعی است، ساخته و پرداختهٔ رایانه است، جهانِ‌ درون جهان است و همین جاست که ادبیات به مفهوم کلاسیک آن، یعنی ترکیب واژگانِ دیداریِ عمدتاً برآمده از فرهنگِ‌ چاپ، به پایان رسیده است. ظهور رسانه‌های غیرواژگانی ــ فیلم، ویدئو، سی‌دی، رایانه، اینترنت، … ــ خواهی نخواهی، پیدایش ادبیات را به هیئتی تازه در پی خواهد داشت؛ تا از این میان چه زاید.

«پیرامون ادبیات»
جی. هیلیس. میلر
ترجمهٔ علی‌اصغر بهرامی

امکان سفارش چاپ تک‌نسخهٔ کتاب از سایت نشر نی و سایت می‌خوانم



‌«اى زن، بيدار شو؛ زنگ خطر عقل در تمام جهان به صدا درآمده است؛ حقوقت را درياب.»
اولمپ دو گوژ، ۱۹۷۱


مشاجرهٔ زنان تنها تريبونى بود كه زنان و مردان در سال‌هاى ابتدايى اروپاى مدرن مى‌توانستند مستقيماً ديدگاه‌هاى سنتى جنسيت را نقد كنند. مانع موفقيت آن‌ها، نه ترس از انتقام‏جويى‌هاى حقوقى، بلكه ارزش‌هاى اجتماعى بود كه با معاصران‌شان در آن‌ها شريک بودند: اين پنداشت كه جهانى كه مى‌شناختند جهان سلطه‌جو، طبقاتى، و مردسالار را خدا اين گونه آفريده بود، و به همين دليل در نهايت بايد به آن رضا مى‌دادند. اين انديشه كه جامعه را انسان مى‌آفريند و بنابراين قابل تغيير و اصلاح است تنها در اواخر قرن هفدهم و هجدهم پديد آمد. جامعه‌اى كه با مناسبات طبقاتى ميان مردان چالشى نداشت، مناسبات ميان زنان و مردان را نيز مورد سؤال قرار نمی‌داد.
همهٔ اين مناسبات با انقلاب‌هاى فكرى و سياسى قرون هفدهم و هجدهم متحول شد.

از کتابِ «زنان در روزگارشان»
تاریخ فمینیسم در غرب
مارلین لگیت
ترجمهٔ نیلوفر مهدیان



فوکو در آغاز گفت‌وگویی با عنوان «مباحثه دربارۀ رمان» می‌گوید رمان خط سیری در حجم زبان است که زبان را «دولا» یا «دوتا» می‌کند و درون آن فضایی خاص می‌گشاید، فضایی خالی و در عین حال پُر که درواقع فضای اندیشه است. همین نکته را شاید بتوان در مورد دیرینه‌شناسی نیز گفت: تحلیل‌های دیرینه‌شناسانه خط سیری در حجم دانش‌اند که دانش را «دولا» یا «دوتا» می‌کنند و درون آن فضایی خاص می‌گشایند، فضایی خالی و در عین حال پُر که درواقع فضای اندیشه است؛ دیرینه‌شناسی فضای «اندیشۀ انتقادی» را می‌گشاید.
در وضعیت عادی، صورت‌بندی‌های دانش از مرحلۀ پوزیتیویته تا صوری‌سازی، با نادیدنی‌کردن شکاف برسازنده‌شان، خود را اموری طبیعی و غیرتاریخی نشان می‌دهند. به همین دلیل است که کار دیرینه‌شناسی با مسیری که از «میان» دانش می‌پیماید، گونه‌ای «دولا»کردن یا «دوتا»کردن است.

از کتابِ «تبارشناسی خاکستری است»
تأملاتی دربارهٔ روش فوکو
عادل مشایخی



در دست انتشار
«‌سرویس جاسوسی انگلیس از درون»
پشت پردهٔ عملیات پنهانی اینتلیجنس سرویس در خاورمیانه
استیون داریل
ترجمهٔ محسن اشرفی


نقش بریتانیا و وابستگان داخلی آن در تحولات ایران، به‌ویژه در کودتای ۲۸ مرداد، همواره مورد توجه اما پوشیده در لایهٔ ضخیم پنهان‌کاری سازمان جاسوسی و وزارت خارجهٔ این کشور بوده است. استیون داریل در این کتاب تصویری ترسیم می‌کند از آنچه در مورد خاورمیانه طی نیمهٔ دوم قرن بیستم در هزارتوی سرویس جاسوسی و وزارت‌خارجهٔ بریتانیا گذشت. در پرتو این روایت تازه، می‌توان پروندهٔ کودتا بودن ماجرای ۲۸ مرداد را بازخوانی کرد و شاید بتوان آن را برای همیشه بست: کودتا رخ داد، چون ایرانیان بر حفظ اختیار بر منابع نفتی خود اصرار ورزیدند، و بریتانیا هم برای شریک کردن آمریکا در برانداختن دولت ملی به‌ناچار حاضر شد سهم عمده‌ای از نفت ایران را به شرکت‌های آمریکایی بدهد.



‌در میان قصه‌ها، نوع پهلوانی آن البته توأم با چاشنی حکایات عاشقانه و ماجراهای عیاری و پندارهای جادویی از همه بیشتر خواستار داشته و دارد و در چهار قرن اخیر مفصل‌ترین و پرتنوع‌ترین این قصه‌ها اسکندرنامه تحریر نقالی است که خود مرحله‌ای از تکامل فن داستان‌پردازی را در سرزمین ما رقم می‌زند، چنان‌که قهرمانان این قصه را گاه می‌توان با ولگرد ماجراجو و همه‌فن‌حریف داستان‌های پیکارسک اواخر قرونِ وسطای اروپا مقایسه کرد و حتی می‌توان مجموعاً اسکندرنامه تحریر نقالی را نوعی هجویهٔ داستان‌های تاریخی و پهلوانی قدیم انگاشت که در مواردی یادآور دن کیشوت است. همچنین می‌توان آن را پیش‌درآمد رمان تاریخی جدید فارسی فرض کرد. تحول شخصیتی در قهرمانان محسوس و ملموس است که گرچه هنوز جمعی می‌اندیشند یا به انگیزهٔ دینی عملی می‌کنند اما در آستانهٔ انتقال به فردیت هستند و این خود انعکاس تحول اجتماعی است و ورود به عصر جدید را رقم می‌زند.

‌«اسکندر و عیاران»
تلخیص از کلیات هفت‌جلدی اسکندرنامهٔ نقالی منوچهرخان حکیم
گزینش و ویرایش: علیرضا ذکاوتی قراگزلو

امکان سفارش چاپ تک‌نسخهٔ کتاب از سایت نشر نی و سایت می‌خوانم



‌فلوبر پنجاه‌وسه ساله و در آستانۀ ورشکستگی، تصمیم می‌گیرد به کونکارنو برود و پاییز را کنار دوست دانشمندش ژرژ پوشه بگذراند. تمام مدتی که آن‌جاست آب‌تنی می‌کند، کنار دریا قدم می‌زند و پوشه را هنگام تشریح ماهی‌ها و نرم‌تنان تماشا می‌کند. می‌خواهد به خود بقبولاند که از شرّ ادبیات خلاص شده و زندگی بدون نویسندگی و ادبیات آسان‌تر و خوشایندتر است، اما نمی‌تواند افکاری را که به کابوس زندگی‌اش بدل شده‌اند از ذهن خود دور کند. شرکت در جلسه‌های تشریح دوستش پوشه ناخودآگاه به سرچشمۀ الهام فلوبر تبدیل می‌شود و او را به سمت نوشتن خلاقانه سوق می‌دهد. فلوبر کم‌کم غول افسردگی و اندوه را کنار می‌زند، نیروی از دست رفتۀ خود را بازمی‌یابد و نویسندگی را از سر می‌گیرد.

«پاییز فلوبر»
آلکساندر پوستل
ترجمهٔ ساناز ساعی دیباور

نامزد جایزهٔ ابوالحسن نجفی



‌همۀ آن چیزی که فلوبر می‌بیند، شکارها، قتل‌عام‌ها، مرگ‌ها، تا واپسین آغوش مسیح در کالبد انسان، آن شور و حرارتِ اشتیاق، رسوایی، خستگی و لذت، هیچ میکروسکوپی و هیچ میز تشریحی قادر به نشان دادن‌شان نیست. آنچه او می‌داند، نه اندام‌های تولیدمثل سفره‌ماهی نشان خواهد داد، نه سیستم عصبی سپرماهی، نه بدن شرحه‌شرحۀ حلزون دریایی، چون تنها هنر است که با روایت‌های آغشته به خون و ضرباهنگی چون تپش‌ قلب رازش را می‌داند، این‌جاست که قلبِ زندگی می‌تپد، در بی‌رحمی تناقض‌ها و راز دگرگونی‌هایش.
یک ساعتی می‌شود که دیگر نور خورشید اتاقش را روشن نمی‌کند. تنها ته‌ماندۀ شمعی در جاشمعی برنجی مانده است. فلوبر زنگ می‌زند و از مادموازل شارلوت می‌خواهد یکی دیگر برایش بیاورد. وقتی فرشتۀ کوچک با یک شمع سفید در دست می‌آید، اتاق در شامگاه آبی‌فامی غرق می‌شود که دورتادورِ تن بزرگ و بی‌حرکت او را، که مثل مجسمۀ خدایی در انتهای یک معبد نشسته است، می‌پوشاند.

از کتابِ «پاییز فلوبر»
آلکساندر پوستل
ترجمهٔ ساناز ساعی دیباور


نشر نی dan repost

نشر نی برگزار می‌کند:
خوانش انتقادی شاهنامهٔ فردوسی
دکتر محمد دهقانی
حضوری و آنلاین

زمان: سه‌شنبه‌ها، ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹:۳۰
مدت دوره: ۸ جلسه
شروع دوره: ۲ بهمن‌ماه
مهلت ثبت نام: تا ۲۹ دی‌ماه
هزینهٔ دوره: یک میلیون تومان
مکان: خیابان فاطمی، خیابان رهی معیری، بعد از تقاطع فکوری، ساختمان نشر نی، پلاک ۲۰، طبقهٔ پنجم

ثبت‌نام آی‌دی تلگرام:
@nashreney_pr



منتشر شد
«مردی که جای خرش را گرفت»
مجموعه‌داستان
محمد زفزاف
ترجمهٔ سیدمحمدحسین میرفخرائی

‌‌کتاب حاضر مجموعه‌ای است از پانزده داستان به قلم محمد زفزاف، داستان‌نویس سرشناس مراکشی (۱۹۴۵-۲۰۰۱)، که از مجموعه آثار او انتخاب و ترجمه شده‌اند. بیشتر این داستان‌ها در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ سدهٔ بیستم در مطبوعات جهان عرب انتشار یافته‌اند و عموماً با رویکردی واقع‌گرا، روایتگر شرایط فرهنگی، اجتماعی و اوضاع معیشتی مردمان مراکش در آن دورانند. با این حال، شاید بیراه نباشد اگر بگوییم این نوشته‌ها کم‌وبیش امروزِ مراکش را نیز پیش چشم می‌آورند و اثر گذر زمان بر آن‌ها چندان مشهود نیست.



‌چاپ چهارم منتشر شد
نقد چیست؟ و پرورش خود
میشل فوکو
ترجمه‌ی نیکو سرخوش و افشین جهاندیده

میشل فوکو در ۲۷ مه ۱۹۷۸ در انجمن فرانسوی فلسفه سخنرانی می‌کند و در این سخنرانی برمبنای پاسخ کانت به پرسش «روشن‌نگری چیست؟» (۱۷۸۴) تعریفی از نقد ارائه می‌کند. فوکو نقد را رویکردی اخلاقی‌ـ‌سیاسی مبتنی‌بر «خواست این‌همه حکومت نشدن» تعریف می‌کند. همچنین ترجمه‌ای از سخنرانی فوکو تحت عنوان «پرورش خود» در کتاب پیش رو در دسترس است. فوکو این سخنرانی را در ۱۲ آوریل ۱۹۸۳ در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی ایراد می‌کند و در این سخنرانی کارش را تا هستی‌شناسی تاریخی خویشتن‌مان تعریف می‌کند و رابطه‌ای برقرار می‌کند میان تأملاتش در مورد روشن‌نگری و تحلیل‌هایش در مورد یونان و روم باستان. فوکو طی همین اقامت در ایالات متحده در سه جلسه‌ی پرسش‌وپاسخ شرکت می‌کند و در این جلسات به پرسش‌های حاضران در مورد صحبت‌هایش و نیز خط‌سیر فلسفی‌اش پاسخ می‌دهد. گزارش این جلسات نیز در کتاب حاضر در دسترس است.


دوركم در خودكشى، با نوشتن اين‌كه «زندگى اجتماعى اساساً از بازنمايى‌ها ساخته مى‌شود»، و افزون بر آن، اين‌كه «اين بازنمايى‌هاى جمعى نسبت به بازنمايى‌هاى فردى سرشت كاملاً متفاوتى دارند»، استفاده از مفهوم بازنمايى‌هاى جمعى را آغاز كرد. او مى‌خواست در تقابل با تبيين‌هايى كه منشأ ايده‌ها و باورها را در حالات آگاهى فردى جست‌وجو مى‌كردند بر منشأ و سرشت جمعى يا اجتماعى باورها و ايده‌ها تأكيد كند. بازنمايى‌هاى جمعى عبارت‌اند از تمام «شيوه‌هايى كه گروه از طريق آن خود را در رابطه با ابژه‌هايى كه بر آن اثر مى‌گذارند، درک مى‌كند». آن‌ها ناشى از دغدغه‌هاى جمعى‌اند: «گروه به لحاظ خميره‌اش با فرد متفاوت است و بنابراين چيزهايى كه بر آن اثر مى‌گذارند طبيعت متفاوتى دارند» . نتيجتاً، براى فهم شيوهٔ تصور جامعه از خويش و از محيطش بايد طبيعت جامعه را در نظر گرفت، نه طبيعت افراد را. حتى نمادهايى كه اين برداشت‏‌ها را بيان مى‌كنند، بر اساس نوع جامعه تغيير مى‌كند».

از کتابِ «امیل دورکم»
کنت تامپسن
ترجمهٔ شهناز مسمی پرست



‌ما همه دربارهٔ افلاطون و ارسطو، فیلسوفان یونان، و دکارت و کانت، فیلسوفان عصر جدید، بسیار خوانده و شنیده‌ایم. اما بین این دو گروه، بین عهد باستان و دوران رنسانس چطور؟ بی‌شک با نام اوگوستین قدیس، ژروم قدیس، فرانسوای قدیس، آبلار و توماس قدیس نیز آشنایی داریم.
اما آیا می‌دانیم «تومیس» چیست؟ آیا ابن‌رشد، میمونید، گروستِت، راجر بیکن، رامون لول، مارسیل پادوآیی، و… را می‌شناسیم؟
لوچانو دِ کرشنتزو در این کتاب (که می‌توان مجلد دوم کتاب فیلسوفان بزرگ یونان باستان محسوبش داشت) ما را با همان زبان ساده و شیرین و طنزآمیزش با این اندیشمندان و با زندگی‌ها و نظریه‌های آنها آشنا می‌کند. وانگهی از هراس پایان هزارهٔ نخست، از جنگ‌های صلیبی، از زنان جادوگر و از بسیاری مسائل دیگر، که به‌ظاهر ارتباطی با فلسفه و فیلسوفان قرون وسطا ندارند نیز سخن می‌گوید. کوتاه‌سخن، کتابی است ساده اما آموزنده، شیرین اما پرمحتوا که تازگی‌های بسیار دارد و زبان طنز‌آمیزش بر دلنشینی آن می‌افزاید.

«فیلسوفان بزرگ قرون وسطا»
لوچانو دِ کرشنتزو
ترجمهٔ عباس باقری

امکان سفارش چاپ تک‌نسخهٔ کتاب از سایت نشر نی و سایت می‌خوانم



‌علوم نوآورند و پيوسته پيش مى‌روند اما فرهنگ مدام دگرگون مى‌شود، اكتشاف مكرر هر فرد در ذهنيت خويش است. از آنجا كه نتيجهٔ تجربهٔ افراد در وجدان خويش، انتظار و خواست خويش است، بيانگر حساس‌ترين ويژگى‌هاى انسان است و درعين‌حال كليت جاودانه‌اى را كه پديدآورندهٔ اوست بر او مكشوف مى‌كند. ما عشق را بسيار پيش از طى مراحل آن آموخته‌ايم، و اين هر احساسى باشد، پيوسته باز تجربه مى‌كنيم و هميشه همان است. از آنجا كه در هر عشق، حيرت، وسوسه و رنجِ هميشگىِ همهٔ عشق‌ها پديد مى‌آيد، تجربهٔ عشقِ هركس بر او آشكار مى‌كند كه همانند ديگران است؛ و بدين‌سان فرهنگ به ما مى‌فهماند كه هيچ‌چيز بيش از آن موجب همبستگى ما با ديگران نيست، و بدين‌سان ما را از تنهايى نجات مى‌دهد. پس آنچه براى هركس مهم‏‌ترين چيزها و بهتر از هر چيز نمايانگر اوست نمى‌تواند پيشرفتى داشته باشد زيرا همه آن را در باطن خويش واقعيتى پايدار مى‌يابند. بنابراين بودلر حق داشت كه مى‌گفت: «چيزى پوچ‌تر از پيشرفت نيست زيرا انسان هميشه همان انسان، يعنى در حالت توحش است!».

از کتابِ «انسان پاره‌پاره»
نیکلا گریمالدی
ترجمهٔ عباس باقری



‌پرسشی که نویسندگان و هنرمندان امروز با آن روبرو هستند، فقط مربوط به سیاست‌های اقتصاد مبتنی بر کربن نیست. بسیاری از این پرسش‌ها به راه و رسم‌ خود ما مربوط می‌شود، راه و رسمی که ما را در پنهان‌سازی فرهنگ عامه همدست می‌کنند. اگر من، به‌عنوان رمان‌نویس، استفاده از نام‌های تجاری را در توصیف ویژگی‌های یک شخصیت برگزیده‌ام، آیا نیازی نیست از خودم دربارۀ میزان مشارکتم در هدایت و دستکاری بازار بپرسم؟
فکر می‌کنم با همین رویکرد باید این سؤال را نیز مطرح کرد که چه چیزی در تغییر اقلیم وجود دارد که روایت آن منجر به حذفش از فهرست آثار جدی ‌می‌شود؟ و چه چیزی دربارۀ گسترۀ فرهنگی و الگوهای مسلط آن‌ به ما می‌گوید؟
بعدها، اگر دنیا به‌طرز قابل‌توجهی تغییر کرده باشد، و هنگامی که بالاآمدن سطح دریاها جنگل‌های سونداربانس را بلعیده باشد، و شهرهایی مانند کلکته، نیویورک و بانکوک را سکونت‌ناپذیر کرده باشد، اگر خوانندگان کتاب‌ها و بازدیدکنندگان موزه‌ها به هنر و ادبیات زمان ما رجوع کنند، آیا در این آثار نگاه نمی‌کنند تا اولین‌ها و فوری‌ترین نشانه‌ها از جهان دگرگون‌شدۀ به‌ارث‌رسیده را پیدا کنند؟

جنون بزرگ ؛ آمیتاو گوش؛ امید رستمیان مقدم

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.