نقطه عطف مهمی در ارزیابی جهانی از برنامه هستهای ایران در فوریه ۲۰۰۸، طی جلسهای در مقر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین رخ داد که توسط معاون مدیر کل این آژانس، اولی هاینونن، برگزار شد. در این جلسه، هاینونن، دانشمند هستهای فنلاندی که دههها برنامه هستهای ایران را رصد کرده بود، گروه کوچکی از دیپلماتها را با تصاویر، نمودارها و نسخههایی از دستنوشتههای دانشمندان و سیاستمداران ایرانی مواجه کرد که همگی نشان میدادند ایران دروغ گفته است. برنامه هستهای ایران صرفاً برای اهداف صلحآمیز نبود.
هاینونن مهمترین بخش ارائه سهساعته خود را برای پایان کار نگه داشته بود؛ یک فیلم سهدقیقهای که در تهران احتمالاً برای رهبران ارشد سیاسی تهیه شده بود. این فیلم که شبیه به تریلر یک فیلم سینمایی هالیوودی بود، از موسیقی متن فیلم برنده اسکار ۱۹۸۲ ارابههای آتش (CHARIOTS OF FIRE) استفاده میکرد تا تصاویر یک انفجار شبیهسازیشدهی رایانهای از کلاهک موشکی را همراهی کند. هاینونن تأکید کرد که انفجار در فیلم که در ارتفاع ششصد متری انجام شده بود، هیچ توجیهی نداشت مگر اینکه هستهای باشد.
دیپلماتها برای چند لحظه در سکوت فرو رفتند. سپس، شروع به پرسیدن سؤالاتی از هاینونن کردند. یکی از سؤالات مربوط به رهبری برنامه هستهای ایران بود. این دانشمند متولد هلسینکی انتظار این پرسش را داشت و به همین دلیل، یک نمودار سازمانی را به حضار ارائه کرد. در رأس این نمودار نام محسن فخریزاده مهابادی دیده میشد که هاینونن او را معادل ایرانی رابرت اوپنهایمر، مدیر پروژه منهتن در ایالات متحده معرفی کرد.
محسن فخریزاده صرفاً یک دانشمند ایرانی نبود. به گفته سیا او همچنین بهعنوان یک افسر در سپاه پاسداران فعالیت میکند و گمان میرود که مسئول برنامه هستهای نظامی ایران، معروف به پروژه ۱۱۱، باشد. طبق گزارش لندن تایمز، پروژه ۱۱۱ ایران در تلاش بود تا یک کلاهک هستهای تولید کند که بتواند در ارتفاع ششصد متری منفجر شده و ویرانی گستردهای را در منطقه وسیعی ایجاد کند. (نوترینو: آن موقع کل آرشیو هستهای را هنوز ندزدیده بودند و فکر میکردند نام پروژه ۱۱۱ است)
در دسامبر ۲۰۰۹، جهان بار دیگر نگاهی به آنچه که ایران واقعاً در حال انجام آن بود داشت و فخریزاده احتمالاً در مرکز این فعالیتها قرار داشت. یک یادداشت که به مطبوعات بریتانیا درز کرد نشان داد که دانشمندان ایرانی در حال انجام آزمایشهایی روی یک آغازگر نوترونی بودند که یکی از آخرین مراحل فنی در تولید یک سلاح هستهای محسوب میشود. این سند که مربوط به سال ۲۰۰۷ است، از سوی سازمان گسترش استقرار فناوری پیشرفته صادر شده است؛ سازمانی که بنا بر ادعای سازمانهای اطلاعاتی غربی، مسئول برنامه تسلیحات هستهای ایران است. گمان میرود که فخریزاده در رأس این سازمان قرار داشته باشد.
منبع : کتاب جنگ سایه
نوترینو: پیشتر در سالیان گذشته در کانال گفته شد، و باز هم باید گفته شود که پس از آماد شهید فخری زاده همچنان به دنبال تحقق رویای ایران هستهای بود و در این راستا ثابت قدم گام بر میداشت و سعی میکردند جنبههای مختلف پروژه سلاح هستهای را در جلوههای گوناگون (نظامی و غیر نظامی، پنهانی و آشکار) آرام ما پیوسته جلو ببرد! شهید بنا داشته دست کم سلاح هسته ای را به صورت قطعه قطعه و سر هم نشده تمام کند (هر چند که هدف اصلی ساخت تمام و کمال کلاهکها بوده است)! از سوی دیگر بر روی فیوزهای پیشرفته هم کار میکرد که پسر ایشان به این موضوع در مستندی اعتراف کردند، این فیوزها برای انفجار سلاح در ارتفاع مناسب برای ایجاد تخریب گسترده حیاتی هستند! از سوی دیگر هم باید گفت که وضعیت امنیتی نظام اوغان ها چقدر افتضاح است که حتی محرمانهترین سندها و فیلم این طور به بیرون درز کردند و همین هم باعث شد که شهید شهریاری را ترور کنند! به هر روی میتوان به طور قاطی گفت که حتی پس از اتمام آماد، پروژه سلاح هستهای دا رقالب دیگر با شدت و حدت دنبال میشد. شاید آنچه که به طور اساسی باعث عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای در سال ۲۰۰۳ شد، ترس خود مسئولین نظام اسلامی و شوربختانه نفوذ هر چند کم، اما مهم برخی از جواسیس در این پروژه فوق به کلی سری بود.
@Neutrino_X